به گزارش اکوایران، آمارهای تورم که توسط نهادهای آماری دولتی از جمله مرکز آمار ایران به صورت ماهانه منتشر می‌شوند نکات ریزی در درون خود دارند که بررسی آن می‌تواند ابعاد محاسبه تورم را آشکار کند.

مراکز آماری برای محاسبه تورم ابتدا یک سبد مشخص از کالاها را در نظر می‌گیرند و به هر کدام از آن‌ها وزن می‌دهند. این وزن در حقیقت همان میزان اهمیت آن کالا در سبد مصرفی خانوار را مشخص می‌کند. پس از وزن‌دهی به گروه‌های کالایی، شاخص قیمت آن‌ها را محاسبه کرده و تورم کل کشور را بدست می‌آورند.

لذا به طور کلی می‌توان گفت هرچه وزن یک کالا در سبد مصرف خانوار افزایش پیدا کند، تغییرات قیمت در این گروه کالایی اثر بیشتری بر تورم خواهد گذاشت. در نتیجه می‌توان گفت ثابت ماندن این وزن‌ها (ضرایب اهمیت) در طی زمان می‌تواند آمارها را با خطا روبرو کند. به همین دلیل مراکز آماری در مقاطع زمانی مشخصی (زمان تغییر سال پایه) این ضرایب را تغییر می‌دهند و بر اساس سبد مصرف حقیقی خانوار، این اوزان را بروز می‌کنند.

پس تا به اینجا مشخص شد که ضرایب اهمیت، میزان اهمیت هر کالا در ایجاد تورم را مشخص می‌کند و از دل سبد مصرف خانوار محاسبه شده است. هرچه کالایی در سبد مصرفی خانوار مهم‌تر شود ضریب اهمیت آن نیز در طی زمان افزایش می‌یابد.

در این گزارش به بررسی ضرایب اهمیت در «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» و اجزای این گروه در سه سال پایه ۱۳۹۰، ۱۳۹۵ و ۱۴۰۰ پرداخته شده است.

کاهش اهمیت کالاهای غیرخوراکی در سفره مردم

همانطور که گفته شد زمانیکه سال پایه در آمارهای اقتصادی تغییر می‌کند به تبع آن ضرایب اهمیت کالاها نیز بروز می‌شود. بررسی‌های آماری از ضریب اهمیت در کالاهای غیرخوراکی نشان می‌دهد در سال ۱۳۹۰، وزن این کالاها معادل ۷۱.۵۴ بوده که در سال ۹۵ این ضریب افزایش پیدا کرده و اهمیت این کالاها در سفره مردم به ۷۲.۷۷ رسیده است.

طبق آخرین تغییرات آماری می‌توان مشاهده کرد که در سال پایه ۱۴۰۰، ضریب اهمیت «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» در کشور به سطح ۷۰.۵۶ رسیده است که از سال ۹۰ نیز پایین‌تر بوده است.

«کالاها و خدمات غیرخوراکی» از ۱۰ زیرگروه تشکیل شده که این زیرگروه‌ها چهار نوع تغییر را از سال ۹۰ تا ۱۴۰۰ تجربه کرده‌اند.030514

خدمات درمانی و هتلداری بدون تغییر سهم در یک دهه

یکی از انواع تغییرات که در زیرگروه‌های کالاهای غیرخوراکی اتفاق افتاده مربوط به «بهداشت و درمان» و «هتل و رستوران» بوده است. این دو زیر گروه با افزایش اهمیت در سال ۹۵ مواجه شده اند اما در سال ۱۴۰۰ اهمیت آن‌ها کاهش یافته و تقریبا به سطح پیشین آن‌ها در سال ۹۰ بازگشته است.

برای مثال ضریب اهمیت زیرگروه «هتل و رستوران» در سال ۱۳۹۰ معادل ۶.۵۸ بوده که با افزایش در سال ۹۵ مواجه شده و به سطح ۷.۱۴ رسیده است. به عبارتی در حوالی سال ۹۵ اهمیت بهداشت و درمان سبد خانوار افزایش پیدا کرده است. پس از آن در بازنگری مجدد ضرایب اهمیت در سال پایه ۱۴۰۰، وزن زیر گروه «بهداشت و درمان» به ۶.۶۸ کاهش یافته است.

افزایش اهمیت لوازم خانگی در سبد مصرفی خانوار در سال ۱۴۰۰

دومین شکل تغییرات در ضرایب اهمیت در دو زیرگروه «مبلمان و لوازم خانگی و نگهداری معمول آن» و «کالاها و خدمات متفرقه» دیده می‌شود. در این دو زیرگروه، ضریب اهمیت در سال ۹۵ کاهش یافته و سپس در سال ۱۴۰۰ با افزایش مواجه شده است.

بررسی آماری زیرگروه  «مبلمان و لوازم خانگی و نگهداری معمول آن» نشان می‌دهد وزن لوازم خانگی در سبد مصرفی خانوار در سال ۱۳۹۰ معادل ۴.۲۹ بوده که در سال ۱۳۹۵ کاهش یافته است. بررسی‌ها نشان می‌دهد ضریب اهمیت این زیرگروه در سال ۹۵ به سطح ۳.۹۳ رسیده است. پس از آن با تغییر سال پایه به ۱۴۰۰، وزن جدید این زیرگروه افزایش یافته و در سطح ۴.۴ ایستاده است. به عبارتی اهمیت این کالا در سبد مصرف خانوار تقریبا به سال ۹۰ نزدیک شده است.

کاهش وزن نیازهای اساسی در سبد مصرف خانوار

سومین تغییرات مربوط به بخش اعظمی از نیازهای اساسی خانوار است. پنج زیرگروه «پوشاک و کفش»، «حمل و نقل»، «ارتباطات»، «تفریح و فرهنگ» و «آموزش» که به طور کلی نیازهای اساسی خانوارها شکل می‌دهند با گذر زمان تغییراتی از جنس کاهش اهمیت در سبد مصرفی خانوار داشته‌اند.

این کاهش در وزن نیازهای اساسی نشان می‌دهد خوراک و مسکن که مهمترین و اساسی‌ترین نیازها برای حیات هستند در جامعه ایران فعال شده است و وزن این دو گروه جای نیازهای اساسی دیگر مانند تفریح و آموزش را گرفته است.

برای مثال می‌توان مشاهده کرد که ضریب اهمیت «تفریح و فرهنگ» در سبد مصرفی خانوار در سال ۹۰ معادل ۲.۱۶ بوده که با کاهش مداوم در سال ۹۵ به ۱.۶۵و در سال ۱۴۰۰ به سطح ۰.۸۷ رسیده است. این کاهش شدید در ضریب اهمیت تفریح نشان می‌دهد به مرور تفریح و فرهنگ در سبد مصرف خانوارها در حال رنگ باختن است.

030514

مسکن، کالای اساسی که حیاتی شد

چهارمین و مهمترین تغییر در زیر گروه «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها» به وقوع پیوسته است. بررسی این زیرگروه نشان می‌دهد ضریب اهمیت «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها» به مرور از سال ۹۰ تا ۱۴۰۰ افزایش یافته است.

در سال ۱۳۹۰، ضریب اهمیت زیرگروه «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها» در سبد مصرف خانوار معادل ۳۲.۳۶ بوده است که نسبت به سایر کالاهای غیرخوراکی بیشترین وزن را داشته است. اما این وزن به مرور افزایش یافته و در سال ۱۳۹۵ به ۳۵.۵ و در سال ۱۴۰۰ به ۳۶.۱۱ رسیده است. به عبارتی این تغییرات نشان می‌دهد اهمیت زیرگروه «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها» برای خانوارها در طی یک دهه گذشته به طور مداوم افزایش یافته است.

زیرگروه «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها» خود از ۴ زیرگروه تشکیل شده است که عبارتند از: «مسکن»، «اجاره»، «خدمات نگهداری و تعمیر واحد مسکونی» و «آب، برق و سوخت».

بررسی اجزای ۴ گانه زیرگروه «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها» نشان می‌دهد اهمیت دو زیرگروه «خدمات نگهداری و تعمیر واحد مسکونی» و «آب، برق و سوخت» به مرور طی ده سال کاهش یافته است. اما چیزی که به شدت افزایشی شده و باعث افزایش ضریب اهمیت «مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها» در سبد مصرفی خانوارها شده دو زیر بخش «مسکن» و «اجاره» است.

ضریب اهمیت در بخش مسکن از ۲۷.۰۹ در سال ۹۰ به حدود ۳۴ در سال ۱۴۰۰ افزایش یافته است. همچنین در زیربخش اجاره نیز ضریب اهمیت از ۲۶.۳۴ در سال ۱۳۹۰ به ۳۳.۶ در سال ۱۴۰۰ رسیده است. این آمار به خوبی نشان می‌دهد مسکن و اجاره وزن زیادی در سبد مصرفی خانوارها پیدا کرده به طوریکه جای نیازهای اساسی دیگر مانند پوشاک و تفریح را در این سبد اشغال کرده است.

لذا به طور کلی می‌توان گفت بیشترین وزن کالاهای غیرخوراکی در سبد مصرف خانوار متعلق به مسکن بوده که این زیربخش با افزایش اهمیت مداوم در دهه منتهی به سال ۱۴۰۰ روبرو شده است.