به گزارش اکوایران، داده‌های توزیع سنی خانوارهای شهری ایران در سال‌های ۱۳۹۳ و ۱۴۰۲ نشان‌دهنده تحولات ساختاری در هرم جمعیتی کشور است. در بازه ۱۰ ساله مورد بررسی، کاهش سهم گروه‌های سنی جوان به‌وضوح مشهود است. سهم کودکان کمتر از یک سال از ۰.۶ درصد به ۰.۴درصد  کاهش یافته که نشان‌دهنده افت ۰.۲ واحد درصدی است. این روند در گروه یک تا ۵ سال نیز با کاهش ۱.۷ واحد درصدی (از ۶.۴ درصد به ۴.۷درصد) ادامه یافته و احتمالاً بازتابی از کاهش نرخ باروری یا تغییر الگوهای فرزندآوری است. در گروه ۲۱ تا ۳۰ سال، کاهش چشمگیر ۷.۵ واحد درصدی (از ۲۰.۲ درصد به ۱۲.۷ درصد) مشاهده می‌شود که می‌تواند ناشی از عوامل متعددی مانند مهاجرت جوانان برای تحصیل یا کار، تأخیر در تشکیل خانوار، یا کاهش جمعیت این گروه سنی باشد.  

در مقابل، افزایش سهم گروه‌های میانسال و سالمند نشان‌دهنده روند پیری جمعیت است. سهم گروه ۵۱ تا ۶۰ سال با رشد ۳.۷ واحد درصدی (از ۶.۶ درصد به ۱۰.۳ درصد) به‌طور قابل توجهی افزایش یافته که احتمالاً مرتبط با ورود نسل‌های پرجمعیت گذشته به این بازه سنی است. گروه ۶۱ تا ۷۰ سال نیز با رشد ۱.۸ واحد درصدی (از ۴.۵ درصد به ۶.۳ درصد)، بهبود امید به زندگی و دسترسی به خدمات بهداشتی را منعکس می‌کند. حتی گروه ۷۱ سال و بیشتر با افزایش ۱.۸ واحد درصدی، بر تشدید پیری جمعیت تأکید دارد.  

در گروه‌های سنی میانی، تغییرات محدودتر است. سهم گروه ۶ تا ۱۰ سال از ۶.۳ درصد به ۶.۸ درصد (رشد ۰.۵ واحد درصدی) و گروه ۱۱ تا ۱۵ سال از ۶.۸ درصد به ۷.۱ درصد(رشد ۰.۳ واحد درصدی) افزایش یافته است. این نوسانات جزئی ممکن است ناشی از ورود کودکان متولدشده در سال‌های قبل به بازه‌های سنی بالاتر باشد.  

031108

پیامدهای این تحولات برای سیاست‌گذاری کلان قابل توجه است. پیری جمعیت فشار مضاعفی بر سیستم‌های تأمین اجتماعی، بهداشت، و بازنشستگی وارد می‌کند و نیازمند برنامه‌ریزی برای توسعه مراقبت‌های سالمندی و تأمین مالی پایدار است. از سوی دیگر، کاهش سهم جوانان در سن کار (به ویژه گروه ۲۱-۳۰ سال) می‌تواند چالش‌هایی برای بازار کار و بهره‌وری اقتصادی ایجاد کند. راهکارهای احتمالی شامل جذب نیروی کار مهاجر، افزایش مشارکت زنان، و بهبود مهارت‌های شغلی است. همچنین، کاهش سهم کودکان زیر ۵ سال هشداردهنده است و لزوم تدوین سیاست‌های تشویق فرزندآوری، نظیر ارائه مشوق‌های مالی و حمایت از تعادل کار-خانواده را پررنگ می‌کند.  

در مجموع، این تغییرات نسبی نشان‌دهنده انتقال ساختار سنی ایران به سمت جامعه‌ای میانسال و سالمند است. با این حال، تفسیر دقیق‌تر این روندها مستلزم دسترسی به داده‌های کمّی (تعداد مطلق افراد) و تحلیل همزمان عواملی مانند نرخ باروری، مرگ‌ومیر، و مهاجرت است. آنچه در این گزارش ارائه شد، صرفاً بر پایه تغییرات سهم نسبی گروه‌های سنی استوار است و برای تصمیم‌گیری سیاستی، تکمیل آن با داده‌های جامع‌تر ضروری خواهد بود.