برای پاسخ دقیق به این سوال، باید به ماهیت FATF، اصول روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل، و رویه‌های عملی FATF توجه کرد.

در نظام بین‌الملل، مفهوم "تضمین" به معنایی که در حقوق داخلی رایج است، اساساً وجود ندارد. روابط حقوقی در داخل کشورها، بر اساس تعهدات صریح و قابل اجرا تنظیم می‌شود؛ مانند قراردادهایی که طرفین ملزم به رعایت مفاد آن هستند و در صورت نقض تعهدات، ضمانت اجرایی نظیر پرداخت خسارت یا توقیف دارایی‌ها پیش‌بینی شده است. اما در روابط بین‌الملل چنین سازوکارهایی وجود ندارد. نهادهایی مانند FATF، سازمان ملل، یا حتی سازمان بهداشت جهانی، سازوکارهایی برای ارائه تضمین ندارند. اساس تعاملات بین‌المللی بر مبنای اعتماد متقابل، همکاری داوطلبانه، و پایبندی به هنجارهای مشترک است. برای مثال، هیچ‌گاه سازمان ملل متحد تضمین نداده است که همکاری یک کشور با این نهاد، حتماً منجر به منافع مشخصی شود. چنین انتظاری از FATF نیز غیرواقع‌بینانه است.

سوال اینجاست که اگر تضمین وجود داشت، این تضمین چگونه باید ارائه می‌شد؟ آیا باید یک سند رسمی به امضای تمام کشورهای عضو FATF می‌رسید؟ یا باید دارایی خاصی به عنوان وثیقه نزد یک نهاد بین‌المللی گذاشته می‌شد؟ این نوع مکانیزم‌ها، حتی اگر در حقوق داخلی عملی باشند، در نظام بین‌الملل محلی از اعراب ندارند. از طرف دیگر، برخی مخالفان همکاری با FATF که خود به این نهاد بی‌اعتمادند و آن را ابزار فشار کشورهای غربی می‌دانند، از سوی دیگر به دنبال تضمین از همین نهاد هستند. این تناقض آشکار، نشان‌دهنده عدم درک دقیق از ماهیت نهادهای بین‌المللی و سازوکارهای آن‌هاست.

با وجود اینکه تضمین به این معنا وجود ندارد، می‌توان با قطعیت از پیامدهای عدم همکاری سخن گفت. قرار گرفتن در فهرست سیاه FATF به معنای آن است که کشوری استانداردهای بین‌المللی را رعایت نمی‌کند. این امر باعث کاهش اعتبار آن کشور در نظام مالی جهانی می‌شود و بانک‌ها و موسسات مالی بین‌المللی از همکاری با آن اجتناب می‌کنند. به عنوان مثال، در سال‌های اخیر، بسیاری از بانک‌های بزرگ جهانی روابط خود را با ایران قطع کرده‌اند، زیرا حضور ایران در فهرست سیاه FATF این پیام را به بازارهای بین‌المللی ارسال کرده است که همکاری با ایران ریسک بالایی دارد. این موضوع، به‌ویژه در شرایطی که ایران تحت تحریم‌های اقتصادی نیز قرار دارد، باعث شده است که محدودیت‌های مالی کشور تشدید شود.

برخی ادعا می‌کنند که حتی اگر ایران تمام الزامات FATF را رعایت کند، این نهاد ممکن است به طور خودسرانه ایران را در فهرست سیاه نگه دارد. اما شواهد عملی نشان می‌دهد که این ادعا پایه منطقی ندارد. FATF تاکنون در موارد متعددی نشان داده است که عملکرد آن بر اساس گزارش‌های کارشناسی و معیارهای مشخص است. برای نمونه، در گذشته، ایران با اجرای بخش‌هایی از برنامه اقدام FATF، توانست از فهرست سیاه به فهرست خاکستری منتقل شود. اگر FATF قصد داشت به‌صورت خودسرانه ایران را در فهرست سیاه نگه دارد، چنین انتقالی هرگز رخ نمی‌داد.

نمونه دیگری که نشان‌دهنده تعامل منطقی FATF است، مربوط به خروج ایران از شمول توصیه هفتم در دولت سیزدهم است. در این مورد، ایران با ارائه اسناد و دلایل مستدل، توانست FATF را قانع کند که شمول این توصیه بر ایران نادرست است. FATF نیز این درخواست را پذیرفت و به همه کشورهای عضو اعلام کرد که ایران دیگر مشمول توصیه هفتم نیست. این رویه نشان می‌دهد که FATF نه‌تنها خودسرانه عمل نمی‌کند، بلکه در مواردی که درخواست‌های معقول و مستدل دریافت کند، آمادگی همکاری دارد.

در نهایت، باید تاکید کرد که مفهوم تضمین در نظام بین‌الملل اساساً با آنچه در حقوق داخلی وجود دارد متفاوت است. همکاری با FATF تضمین خروج از فهرست سیاه را به همراه ندارد، اما شواهد نشان می‌دهد که این نهاد بر اساس منطق و رویه‌ای مشخص عمل می‌کند. همکاری با FATF، علاوه بر دفع ضررهای قطعی، زمینه‌ای برای ارتقای تعاملات مالی و بانکی ایران فراهم می‌کند. به همین دلیل، تاکید بر موضوع "تضمین" در این بحث، بیش از آنکه به حل مسئله کمک کند، به نوعی فرافکنی و گمراه‌سازی تبدیل شده است. آنچه اهمیت دارد، تصمیم‌گیری بر اساس عقلانیت و منافع ملی است، نه مطالبات غیرواقع‌بینانه‌ای همچون تضمین در نظام بین‌الملل.