به گزارش اکوایران، یک تحلیلگر ارشد بازار بین‌الملل آهن و فولاد می‌گوید: با در نظر گرفتن اهداف تولیدی فولاد ایران تا سال 2025 و در نظر گرفتن محدودیت‌های ایران درخصوص تأمین انرژی مانند گاز و برق که با آن‌ها دست به گریبان است، دور از انتظار است که پابه‌پای عربستان و عمان تولید فولاد داشته باشد. بر اساس طرح جامع فولاد کشور، ما به حداقل صادرات 15 میلیون تن فولاد در افق 1404 به بعد نیاز خواهیم داشت. احتمال رسیدن به این اعداد به‌ویژه که از سال 2030 پروژه‌های عربستان وارد بازارهای جهانی می‌شود، بسیار بعید است. 

عربستان در تلاش است تا برای توسعه هرچه بیشتر بخش معدن خود به سراغ جذب سرمایه‌های خارجی برود. کیوان جعفری طهرانی در این باره به اکوایران می‌گوید: اخیرا اخباری مبنی بر جذب سرمایه 170 میلیارد دلاری توسط عربستان در کنفرانس همکاری اقتصادی چین و عربستان (که در ریاض برگزار شد) منتشر شده است. جالب اینجاست که این کنفرانس دهمین کنفرانس همکاری چین و عربستان بود. در حاشیه‌ این کنفرانس، شرکت وَله برزیل هم برای مشارکت در پروژه‌های معدنی عربستان اعلام آمادگی کرد. 

وی ادامه داد: 25 جولای خبری منتشر شد که عربستان 10 درصد از سهام وَله را در پروژه‌های غیرآهنی مانند مس و نیکل خریداری کرده است. کل سهام عرضه شده شرکت وَله 13 درصد بوده اما 10 درصد آن را عربستان و 3 درصد دیگر آن سهامداران آمریکایی و غیره بودند. جالب است که ردپای شیوخ عربی در شرکت‌هایی که آن 3 درصد دیگر را هم خریداری کرده‌اند دیده می‌شود. بنابراین عربستان سعودی برنامه‌های توسعه بسیار زیادی در بخش معدن دارد.

جعفری طهرانی درباره ساخت کارخانه ورق در عربستان با مشارکت بائواستیل چین و تاثیرات آن بر فولاد مبارکه و دیگر پروژه های ایران، تصریح کرد: وضعیت شرکت فولاد مبارکه اصفهان حتی با احتساب کارخانه چهارمحال و بختیاری و مجموعه‌های تحت پوشش آن از جمله مجتمع فولاد هرمزگان که محصولات اسلب تولید می‌کند 10 میلیون تن تولید دارد و در حال حاضر همچنان بزرگترین تولیدکننده فولاد خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار می‌رود. در رابطه با قرارداد همکاری عربستان و چین درخصوص تولید ورق آهن قرار است کارخانه ای با ظرفیت تولید 2.5 میلیون تن ورق آهن با همکاری عربستان و گروه باوو چین راه‌اندازی شود. گروه باوو، بزرگترین تولیدکننده ورق آهن در جهان است و امضای قرارداد همکاری این شرکت با عربستان، نشان می‌دهد که این پروژه، پروژه‌ی بسیار بزرگی خواهد بود.

وی ادامه داد: این پروژه را اگر بر اساس وضعین اسمی تولید اعلام شده بررسی کنیم، می‌تواند خطر بزرگی برای از دست رفتن بازار صادراتی ایران به شمار بیاید. این ظرفیت تولیدی در فاز اول تهدید بزرگی برای فولاد مبارکه محسوب نمی‌شود اما فراموش نکنید در افق سال 2030، عربستان اهدافی مبنی بر تولید بیش از 20 میلیون فولاد دارد و جالب است که کشور عربستان سعودی اطلاعاتی درخصوص اهدافی که برای افق سال 2030 اعلام کرده و همچنین عمان اطلاعاتی که در رابطه با اهدافی که برای افق سال 2040 خود تعیین کرده‌‌اند را منتشر نمی‌کنند.

جعفری طهرانی افزود: من هم که با قانون‌گذاران کشورهای مختلف ارتباط دارم، تاکنون نتوانستم اطلاعات کاملی در رابطه با این اهداف بلندپروازنه کسب کنم و در اختیار دوستانی که به این اطلاعات نیاز دارندبگذارم. این نشان می‌دهد کشوری که اطلاعات پروژه‌هایش را به صورت قطره‌چکانی ارائه می‌دهد، پروژه‌های بزرگی در دست دارد. ارزیابی من این است که عربستان سعودی اهدافی بالغ بر 20 میلیون تن تولید فولاد قطعی در افق سال 2030 و کشور عمان هم اهدافی بالغ بر تولید 25 میلیون تن فولاد قطعی در افق 2040 دارند و این‌ اهداف تهدیدات بزرگی برای تولیدکنندگان ایرانی به شمار می‌رود. ممکن است تا سال 2040 این دو کشور به تولید فولاد تا ظرفیت 50 میلیون تن دست پیدا کنند و در این حالت مشکل بسیار فراتر از ایران و صنعت فولاد و شرکت فولاد مبارکه خواهد بود. اتفاقی که خواهد افتاد این است که در کوتاه مدت، شرکتی که تحت پرچم عربستان و شرکت باوو تشکیل می‌شود، می‌تواند سهم ایران از بازارهای صادراتی را تحت تأثیر قرار دهد.

وی تصریح کرد: حتی اگر بخواهیم به شرکت فولاد مبارکه پیشنهاد بدهیم که با تولیدکنندگان دیگر آهن و فولاد، برای افزایش سهم تولید اتحادهای افقی انجام دهد، حتی با در نظر گرفتن اهداف تولیدی فولاد ایران تا سال 2025 و در نظر گرفتن محدودیت‌های ایران درخصوص تأمین انرژی مانند گاز و برق که با آن‌ها دست به گریبان است هم دور از انتظار است که پابه‌پای عربستان و عمان تولید فولاد داشته باشد.  براساس طرح جامع فولاد کشور، ما به حداقل صادرات 15 میلیون تن فولاد در افق 1404 به بعد نیاز خواهیم داشت. احتمال رسیدن به این اعداد به‌ویژه که از سال 2030 پروژه‌های عربستان وارد بازارهای جهانی می‌شود، بسیار بعید است.