پس از دوم خرداد 1376 که مردمان ایران دلخوش و امیدوار بودند نسیم دوم خرداد هوای سیاست و جامعه ایران را تازه کند و تساهل و تسامح در فرهنگ ایران رواج پیدا کند کتابی منتشر شد که در چشم به هم زدنی به چاپ های متعدد رسید جامعه شناسی نخبه کشی. نویسنده کتاب برای بسیاری ناشناس بود اما به لطف مطبوعات آزادیخواه آن زمان کتاب در میان عموم مشهور شد. و نویسنده آن نیز صاحب شهرت شد. علی رضا قلی در کتاب جامعه شناسی نخبه کشی تلاش های های خود را با کتاب خوان ها و بسیاری از دغدغه مندان به اشتراک گذاشته بود.

کتاب جامعه شناسی نخبه‌کشی تحلیلی جامعه‌شناسانه از برخی ریشه‌های تاریخی استبداد و عقب‌ماندگی در ایران، بیان می‌دارد و برای این منظور نویسنده به تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زمان قائم‌مقام، امیرکبیر و مصدق می‌پردازد. هدف اصلی مؤلف آن است که نشان دهد حیات جمعی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایرانیان، از حیث ساختاری به گونه‌ای بود که در نهایت به نخبه‌کشی منجر می‌شد و از این‌رو طرح عناصر منفردی همچون امیرکبیر در تاریخ ایران اگرچه مؤثر بوده ولی عملا ره به جایی نبرده است؛ چرا که این ساختار اساسا توان تحمل اصلاحات آنها را نداشته و بدین‌خاطر مشاهده می‌شود که در اندک زمانی آنها را از سریر قدرت و تصدی زمام اصلاحات کشور به پایین می‌کشد. در این میان نگرش تک عاملی به تاریخ تحولات ایران و این که اگر امیرکبیر زنده می‌بود احتمالا چه تحولاتی رخ می‌داد و ما به کدامین سوی می‌رفتیم، نگرشی باطل و ابتر است و ما باید به تحلیل ساختار کلی جامعه ایرانی همت گماریم و ریشه‌های فرهنگی را بیش از پیش به توجه درآوریم.(دفتر همایشهای پژوهشکده مطالعات راهبردی)

چنین تحلیلی در اوج اندیشه اصلاحات و دولت حامی این اندیشه قابل تامل بود گرچه کتاب منتقدانی داشت اما اتفاقات بعدی نشان داد سخن رضاقلی بیراهه نبوده است.

اما علی رضاقلی که بود؟ در کتاب پوینده مردی به راه؛ زندگی و زمانه علی رضاقلی، نویسندگان درباره او نوشته اند:رضاقلی سال ۱۳۲۶ و در تهران قدیم در محله قلهک متولد شد. او در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمده بود و در دوره دانش‌آموزی‌اش کار می‌کرد و شغل‌های متفاوتی هم داشت؛ مثل گچ‌کاری، توزیع روزنامه، نجاری و رانندگی تاکسی و کامیون و... آقای رضاقلی پیش و پس از قبولی در دانشگاه تهران، با حسینیه ارشاد آشنا می‌شود و از پایه‌های ثابت آنجا می‌شود و همین رفت و آمدها، او را با اندیشه‌های شریعتی و مصدق آشنا می‌کند.او برای ادامه تحصیل و رسیدن به پاسخ پرسش‌هایی که درباره توسعه ایران در ذهن داشت به فرانسه می‌رود و آنجا جامعه‌شناسی می‌خواند؛ زمان حضور او در فرانسه مصادف می‌شود با روزهای پایانی انقلاب اسلامی. همین هم‌زمانی، باعث می‌شود به بچه‌های انجمن اسلامی و طیف انقلابیون حاضر در نوفل‌لوشاتوی فرانسه نزدیک شود و هم‌زمان با وقوع انقلاب، درس را رها کرده و به ایران بر‌گردد.پس از بازگشت به ایران،‌ به انقلابیون می‌پیوندد و مدتی بعد از پیروزی انقلاب، به عنوان فرماندار پاوه انتخاب می‌شود و سپس عضو هیئت مدیره و معاون اداری مالی شرکت ملی نفت می‌شود. پس از آن، مدتی کار دولتی را رها کرده و به رانندگی کامیون می‌پردازد اما دوباره به مناصب دولتی برگشته و در وزارت پست و تلگراف و تلفن، مرکز تحقیقات پست را ایجاد می‌کند.

دوره وزارت نفت او همزمان بوده با برخی اقدامات انقلابی. اما فرق رضا قلی با دیگران این بود که حاضر به توجیه اقدامات نبود او در برابر اصرار خبرنگاری که به دنبال ثبت تاریخ شفاهی آن دوران بوده به صراحت و طنز گفته بود اگر بگویم شکر خوردم بی خیال مصاحبه می شود. یک روزنامه نگار قدیمی  دیگر در باره این دوران می گوید: او ابتدا همانند انقلابیون در کار مهندسی ارزش ها و خوشبخت کردن مردم بود اما به خود آمد و به دنبال راهی رفت که کمتر کسی رفت مسائل و بحث های عقب ماندگی ایران را از همان جایی پی گرفت که دیگران رها کرده بودند.

محسن رنانی نیز در شب بخارا برای او گفته است:" نخبه ای که خون دل خورده ای که مدارج علمی‌اش را با عرق جبین و با دستمزد شاگردی و رانندگی کسب کرده است نه با بورسیه‌های دولتی و حمایتی؛ و در مسیر علم، دانسته و اندیشیده گام برداشته است نه از روی تصادف و رقابت‌های عهد جوانی. سوال داشته است و آنگاه به وادی علم پانهاده است. و ۵۰ سال برای پاسخ به سوالش دویده است و عرق ریخته است؛ و خوانده است و باز هم خوانده است؛ و مشاهده کرده است و باز هم مشاهده کرده است.

چند وقت پیش چه مدت به دل کوههای مرکزی ایران زده بود و با عشایر همراه شده بود تا شواهد بیشتری برای نظریه‌اش درباره نقش ایلات و عشایر، در تحت تاثیر قراردادن فرایند توسعه ایران، فراهم آورد. کتاب سخت و پیچیده «نهادها، تحولات نهادی و عملکرد اقتصادی» داگلاس نورث را بیش از بیست بار خوانده است تا دقیق تر بفهمد و امکان‌پذیری کاربست نظریات آن را برای فهم تحولات تاریخی ایران، بسنجد. از او بپرسید تا بگوید که دانشجویی‌اش را با علوم سیاسی آغاز کرده است؛ و وقتی دیده است کافی نیست، کارشناسی ارشدش را در جامعه شناسی ادامه داده است؛ و وقتی دیده است کافی نیست، جامعه شناسی اقتصادی را هم خوانده است؛ و وقتی دیده است کافی نیست، متدلولوژی را عمیق و دقیق مطالعه کرده است؛ و وقتی دیده است کافی نیست تاریخ ایران را از اول تا آخر و دقیق و مو‌به‌مو خوانده است، و هنوز هم، هر شب می‌خواند و پنجاه سال است که تاریخ ایران را می‌خواند؛ و وقتی دیده است کافی نیست به سراغ ادبیات ما رفته است تا اسرار مگوی تاریخ و فرهنگ ایران را از دل آنها بیرون بکشد و با همین نگاه شاهنامه را مکرر در مکرر مرور کرده است؛ و وقتی دیده است کافی نیست، پیرانه‌سر به دانشجویی در علم اقتصاد روی آورده است و از اقتصاد نهادگرای جدید هر چه را یافته است چند بار خوانده است به گونه ای که اکنون به جرات می توان گفت درک حضرت والا از اقتصاد نهادی از خیلی از اقتصاددانان رسمی عمیق‌تر است. 

رنانی می گوید: به گمان من استاد رضاقلی در حوزه اندیشه ورزی توسعه ایران به درخت تناوری می‌ماند که گرفتار بادهای موسمی و گردوغبار روزگار شده است. اما اگر شرایط مساعد شود مستعد آن است که میوه هایی تازه‌تر و آبدارتر و شیرین‌تر به طالبانِ فهمِ مساله توسعه نیافتگی ایران بدهد. او اکنون سرشار از ایده ها و فرضیه‌ها و تحلیل‌هایی است که فرصت و احتمالا حوصله ثبت و بسط آنها و تبدیل آنها به نظریه‌ای منسجم و فراگیرنده را ندارد. اندیشه رضاقلی اکنون دستکم یک ربع قرن از «جامعه شناسی نخبه کشی» فراتر رفته است اما جامعه ما هنوز به ایده های همان کتاب مشغول است و البته این شکاف باید جبران شود."

نورث ایرانی

در بین اقتصاددان جهان، اقتصاددانی وجود دارد به نام داگلاس نورث. اقتصاددانی که به تاریخ علاقه مند است و از بستر اجتماع فرهنگ و آداب و رسوم به مسائل اقتصادی نگاه می کند. او اعتقاد داشت برای یافتن راه حل های پیشرفت اقتصادی در هر کشوری باید حداقل شش ماه بین مردم کشور زندگی کرد. روزنامه گاردین درباره نورث گفته است:رویکرد نورث به نهادها و رشد اقتصادی، پیامدهای عملی عمیقی داشت. و تأثیرات عمده ای بر استراتژی های سازمان‌های اقتصادی بین‌المللی مانند بانک جهانی گذاشت؛ جایی که بر «حکمرانی خوب» به عنوان ابزاری برای ارتقاء رشد اقتصادی تأکید شد.

علاوه بر این، ایده‌های ابتکاری او از مرزهای تئوری اقتصادی فراتر می رود و راه هایی را برای برنامه های پژوهشی امیدوار کننده در علوم اجتماعی باز می کند.او به عنوان مشاور تأثیرگذار دولت‌های چین، آمریکای لاتین و... شناخته می‌شود. مشاوره‌های وی در اروپای شرقی و کشورهای استقلال‌یافته از شوروی سابق در دهه ۱۹۹۰ نیز تقاضای زیادی داشته‌است؛ نورث برخلاف اقتصاددانانی که از هواپیما خارج می شوند و بر اساس راه‌حل‌های مبتنی بر بازار، مشاوره فوری ارائه می دهند، اصرار داشت حداقل شش ماه را در یک کشور بگذراند تا قبل از ارائه توصیه‌های خود، سیستم‌های اعتقادی و چهارچوب سازمانی و نهادی آن کشور را به طور کامل درک کند.

نورث وقتی وارد حوزه‌ اقتصاد شد، تمرکز خود را بر روی عوامل تغییر و توقف در اقتصاد معطوف کرد و به دنبال پاسخ این پرسش بود که چرا اقتصاد کشورهایی مانند آلمان و انگلستان یک دوران توقف و رکود داشتند؟ و چرا در زمان‌های دیگر به جلو حرکت کرده‌اند؟ و چرا اقتصادهای دیگر نمی‌توانند به جلو حرکت کنند و اگر حرکت کنند دوباره به عقب بازمی‌گردند؟ رضا قلی با الهام از نورث به دنبال این بود بهکه موضوعات را به اقتصاد ایران منتقل و سوالات را بومی کند، تا به بهترین پاسخ برسد.

به همین دلیل برخی هوادارنش او را نورث ایرانی می دانند کسی که دل در گروه توسعه ایران داشت و برای یافتن ریشه های عقب ماندگی سال ها کار و تلاش کرد در ادبیات و تاریخ. افسوس که این چهره فرهنگی روز هشتم فروردین‌ماه ۱۴۰۱ در سن ۷۵ سالگی بر اثر ناراحتی قلبی در یکی از بیمارستان‌های تهران از دنیا رفت تا در ابتدای سال 1401 اندیشه ایرانی یکی از نخبگان خود را از دست دهد.