یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

یوسف نوری، سومین وزیر پیشنهادی ابراهیم رئیسی برای اداره وزارت آموزش و پرورش بود که توانست از سد نمایندگان مجلس بگذرد و با گرفتن رای اعتماد از آنان پا به ساختمان سپهبد قرنی بگذارد.

او که کار خود را در دوران همه‌گیری کرونا آغاز کرده بود، از همان ابتدا با حواشی باز کردن مدارس روبه‌رو شد. ماجرای باز شدن مدارس هم این بود که یک روز پسر نوری و دوستانش از آموزش مجازی خسته شده بودند و آقای وزیر هم با راه آمدن با دل آنان، چشم بر در خطر بودن جان دانش‌آموزان بست و دستور بازگشایی مدارس را داد و برای مدتی خودش را سوژه فضای مجازی کرد.

رفته رفته آلودگی و سرما و برودت هوا و کمبود گاز در کشور سبب تعطیلی‌های سریالی مدارس شد و با وجود ادعا و تاکید نوری درباره اینکه «دیگر مدارس تعطیل نمی‌شوند»، خانواده‌ها باز هم بارها شاهد آموزش مجازی و تعطیلی مدارس بودند و صدای خیلی‌ها از جمله برخی نمایندگان مجلس درآمد. احمدحسین فلاحی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، پیرامون تعطیلی مدارس کشور به دلایل برودت هوا، کمبود گاز و آلودگی هوا، به ایسنا گفته بود: «ما مخالف تعطیلی مدارس هستیم و این یک کار اشتباه است. مشکل آلودگی هوا در فضای باز وجود دارد اما کلاس‌های درس در محیط بسته برگزار می‌شود و مشکل آلودگی در مسیر را هم می‌توان با زدن ماسک حل کرد.»

این وسط یک انحراف مهم شکل گرفت. خانواده‌ها نگران تحصیل فرزندانشان بودند و خواسته آنها رفع مشکلاتی بود که منجر به تعطیلی‌های پی‌درپی می‌شد، اما انگار نه نمایندگان منتقد مجلس موضوع را درک کرده بودند و نه وزیر وقت آموزش و پرورش. اینطور شد که بهترین راه، همان راه همیشگی بود: پاک کردن صورت مساله. بر همین اساس، دولت و وزیر آموزش و پرورشش اعلام کردند که معیارهای تعطیلی مدارس باید تغییر کند و بدین ترتیب، مشکل حل شد؛ یعنی از آن به بعد هوا آلوده می‌شد، خیلی هم آلوده می‌شد، اما مدارس تعطیل نمی‌شد!

هنوز مشکل تعطیلی‌های سریالی حل و فصل نشده بود که مسمومیت مدارس دخترانه در قم آغاز شد و تکرار پی‌درپی آن طی چهار ماه یعنی تا آخر سال 1401، آن هم نه فقط در یک شهر بلکه در سراسر کشور، روزهای تلخی را برای مردم رقم زد؛ تلخی‌ای که به نظر می‌رسید باید کام وزیر مرتبط یعنی یوسف نوری را هم تلخ کند؛ اما او تصمیم گرفت ابتدا برای مدت زیادی تقریبا بطور کامل سکوت کند و بعد هم با حرف‌های کلی و گاه غیرکارشناسی، عملا از خود سلب مسئولیت کند. این مسمومیت‌ها اگرچه رنگ و بوی امنیتی به خود گرفت و هنوز علت مشخصی برای آن مطرح نشده، اما بعد از آن هم همچنان واکنش سرد و کم‌رمق وزیر آموزش و پرورش را در پی داشت. نوری در این باره گفته بود: «وزارت بهداشت» پیگیر است و نتیجه آن را اعلام خواهد کرد.

در حالی که به نظر می‌رسید این حواشی برای یک وزارتخانه می‌تواند کافی باشد، نوری نشان داد که می‌تواند خودش حاشیه‌های جدید ایجاد کند. پرداخت دیرهنگام حقوق و عیدی معلمان که حتی در ساعات پایانی سال 1401 هم با اعصاب خانواده بزرگ فرهنگیان بازی کرد و در نهایت با تاخیری ناموجه کم‌کم به مرحله پرذداخت رسید، آخرین حاشیه سال گذشته نوری بود که به نخستین حاشیه سال نوی او تبدیل شد؛ اشتباهی که با عصبانیت ابراهیم رئیسی هم روبه‌رو شد و او در دستوری به معاون اول خود بر ضرورت برخورد جدی با مقصران تاکید کرد.

نوری درباره علت عدم تاخیر در پرداخت حقوق فرهنگیان گفته بود: «تأخیر در پرداخت حقوق به این دلیل بود که ما مطالبات رتبه‌بندی را همزمان با حقوق پرداخت کنیم. در مبنای محاسبه یک اختلافی به وجود آمد که بخشی به قانون و بخشی به اعتبار بر می‌گردد». این توجیهات و فرار رو به جلوی وزیر آموزش و پرورش و حتی اطلاعیه وزارتخانه‌اش که تقصیر را به گردن دو معاون خود انداخته بود، نه رئیس‌جمهور و نه منتقدان را راضی نکرد.

تداوم همین حواشی کار را به جایی رساند که هم احتمال برکناری او قوت گرفت و هم احتمال استیضاحش در مجلس. در نهایت، صبح امروز - 14 فروردین - یوسف نوری از سکانداری وزارت آموزش و پرورش خداحافظی کرد؛ خداحافظی‌ای که هرچند نام و ظاهر استعفا به خود گرفته اما عطر و طعمش بیشتر به برکناری شباهت دارد.