پایان «عصر قهرمان»: ماریو بارگاس یوسا، صدای سرکش آمریکای لاتین خاموش شد
اکوایران: امروز -25 فروردین- ماریو بارگاس یوسا، نویسنده بزرگ پرویی و برنده نوبل ادبیات، درگذشت.
از آکادمی نظامی تا قلب ادبیات جهان، «ماریو بارگاس یوسا» با قلمی تیز و ذهنی شورشی، رمانهایی نوشت که مرز میان واقعیت و خیال، قدرت و انسانیت را درنوردیدند.
در سرزمینی دور، جایی در دل آمریکای لاتین، نویسندهای چشم به جهان گشود که صدایش، قرن بیستم را لرزاند و کلماتش مرزهای زبان را شکست. ماریو بارگاس یوسا، مردی با چشمانی تیزبین و قلمی تند و جسور، در سال ۱۹۳۶ در شهر آرهکیپای در کشور پرو به دنیا آمد؛ اما سرنوشتش از همان آغاز، او را نه تنها به زادگاهش محدود نکرد؛ بلکه جهانی شد.
آغاز عصر ماریو بارگاس یوسا
یوسا از همان جوانی، درگیر دوگانههای ستیزهجوی زمانهاش شد: واقعیت و خیال، سیاست و ادبیات، وطن و تبعید.
نخست با روزنامهنگاری گام به دنیای نوشتن نهاد، و از همان آغاز، صداقتی شورشی در واژههایش موج میزد. ادبیات برای او نه پناهگاه، که میدان جنگ بود؛ و رمان، نه روایت صرف، که افشاگری.
ورود بارگاس یوسا به عرصه ادبیات با انتشار داستان کوتاه «سران» در سن ۲۰ سالگی، در سال ۱۹۵۶، در یک مجله پایتخت آغاز شد. او در نوجوانی با روزنامه «لا کرونیکا» همکاری کرد، اولین شعرهایش را منتشر کرد و اعتصابات دانشجویی سازماندهی کرد. در سال ۱۹۵۸، او فرصت تحصیل در دانشگاه مادرید را دریافت کرد و داستانهای کوتاهش در سال ۱۹۵۹ در بارسلونا منتشر شد.
در سال ۱۹۶۰، او به پاریس نقل مکان کرد و با نویسندگان برجستهای مانند خورخه لوئیس بورخس، کارلوس فوئنتس و دیگر نویسندگان زبان اسپانیایی آشنا شد.
از آکادمی نظامی تا قلب ادبیات جهان؛ آغاز «عصر قهرمان»
ارنستو، پدر ماریو بارگاس یوسا، برای تبدیل پسرش به مردی واقعی، او را در چهارده سالگی به آکادمی نظامی لئونکیو پرادو فرستاد. بارگاس یوسا در این باره میگوید:
من به لئونکیو پرادو رفتم چون پدرم فکر می کرد ارتش، بهترین درمان برای ادبیات است؛ اما او در عوض، موضوع اولین رمانم را به من داد!
درخشش نامش با انتشار اولین رمانش به نام «عصر قهرمان» (La ciudad y los perros) آغاز شد؛ کتابی که به نام «سالهای سگی» در ایران به شهرت رسیده است. در این رمان شاهد در روایتی بیرحم از خشونت و فساد در مدرسهای نظامی هستیم که چون آتشی در دل جامعه پرو شعله کشید.
پس از آن «جنگ آخرالزمان»، «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟»، «خانه سبز»، «گفتوگوی مردمان»، «نامه هایی به یک نویسنده جوان»، «ماهی در آب» و دهها اثر دیگر، چشماندازهای تازهای به ادبیات اسپانیاییزبان گشودند. او بیوقفه با فساد نبرد کرد و تصویر مردمان خسته از ریا و فریب را با مهارتی ترسیم کرد که هر خوانندهای در آن، آیینهای از جهان خود مییافت.
او بر این باور بود که ادبیات نقش مهمی در آشکارسازی مسائل اجتماعی دارد و کلمات را «مینهای کاشته شده» برای تأثیرگذاری بر ذهن خوانندگان توصیف میکرد.
از میدان انقلاب تا نوبل ادبیات
بارگاس یوسا ابتدا از انقلاب کوبا و فیدل کاسترو حمایت میکرد، اما پس از زندانی شدن هبرتو پادیلا، نویسنده کوبایی، در سال ۱۹۷۱، از رژیم کوبا انتقاد کرد و در پاریس مجله «لیبره» را برای حمایت از آزادی بیان تأسیس کرد. این تغییر موضع نشاندهنده تکامل سیاسی او از چپگرایی به لیبرالیسم بود.
در سال ۲۰۰۳، او گابریل گارسیا مارکز را به خاطر نزدیکی به کاسترو انتقاد کرد، که منجر به تیرگی روابط دوستانهای شد که زمانی بین این دو نویسنده بزرگ وجود داشت.
ماریو بارگاس یوسا در کنار گابریل گارسیا مارکز
بارگاس یوسا در سال ۱۹۷۴ به پرو بازگشت و در سال ۱۹۹۰ برای ریاست جمهوری این کشور کاندید شد، اما در دور دوم انتخابات به آلبرتو فوژیموری باخت.
در نهایت، در سالهای پختگی و بلوغ، جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۰ به او برای «نقشهبرداری از ساختارهای قدرت و تصاویر تأثیرگذار از مقاومت، شورش و سرکوب» تعلق گرفت؛ ستایشی برای مردی که هرگز از حقیقت نگریخت، حتی اگر تلخ بود. دیگر دستاوردهای ادبی او شامل جایزه سروانتس در ۱۹۹۴، جایزه صلح آلمان در ۱۹۶۶ و جایزه پلانتا برای «مرگ در آند» است.
پایان یک عصر؛ وداع با صدای عصیان در ادبیات جهان
درگذشت ماریو بارگاس یوسا، پایان یک عصر در ادبیات جهان را رقم زد. او با قلمش صدای مردم آمریکای لاتین را به گوش جهانیان رساند و با آثارش خوانندگان را به فکر و اندیشه واداشت. زندگی یوسا، سفری بود میان کلمات و جهان. او به ما آموخت که ادبیات تنها سرگرمی نیست، بلکه حقیقتی است که باید فریاد شود؛ حتی اگر کسی نخواهد آن را بشنود. هرچند او دیگر در میان ما نیست، اما آثارش همچنان زنده خواهد ماند و نسلهای آینده را الهام خواهد بخشید. مردی که در «چرا ادبیات؟» نوشته بود: «ادبیات برای آنان که به آنچه دارند خرسندند، برای آنان که از زندگی بدانگونه که هست راضی هستند، چیزی ندارد که بگوید. ادبیات خوراک جانهای ناخرسند و عاصی است. زبان رسای ناسازگاران و پناهگاه کسانی است که به آنچه دارند خرسند نیستند.»
در حال دریافت جایزه نوبل ادبیات
یوسا و آخرین کتابش: سکوتم را به شما تقدیم میکنم
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
واکنش تند امام جمعه تهران به توهین به مقدسات اهل تسنن در صداوسیما/ ماجرا چه بود؟
-
ادعای اکسیوس درباره توافق موقت میان ایران و آمریکا
-
احمد الشرع: سوریه مایل به پیوستن به پیمان ابراهیم است
-
چرخش ترامپ از رقابت به تبانی با قدرتهای بزرگ؛ سرنوشت شوم اروپای قرن 19 تکرار میشود؟
-
مقام ارشد ارتش روسیه بر اثر انفجار خودرو کشته شد
-
مس، نفت دنیای فردا
-
ادعای تازه ترامپ درباره مذاکرات ایران و آمریکا: پیشرفتهای بسیار خوبی داریم
-
واکنش تند علمالهدی به مذاکرات ایران و آمریکا در آستانه دور سوم گفتوگوها
-
ایران حملات رژیم صهیونیستی به لبنان و ترور فعالان سیاسی را محکوم کرد