بحران سوریه برای بسیاری صرفاً یک مناقشه سیاسی و نظامی به نظر می‌رسد، اما اگر به آن از دریچه مدیریتی نگاه کنیم، حاوی درس‌های ارزشمندی است که می‌تواند الهام‌بخش مدیران در مواجهه با چالش‌ها و اتخاذ تصمیمات راهبردی باشد. در این یادداشت به پنج درس کلیدی از این بحران برای مدیران می‌پردازیم که می‌توانند راهگشای آن‌ها در ایجاد ثبات و پیشرفت سازمان‌هایشان باشند. 

۱.خلق فرصت‌های دوجانبه به‌جای رقابت‌های تخریبی

یکی از عوامل اصلی طولانی شدن بحران سوریه، عدم توجه به منافع مشترک و تمرکز بر رقابت‌های منفی بود. بازیگران مختلف، به‌جای تلاش برای هم‌افزایی، درگیر تخریب یکدیگر شدند و نتیجه‌ای جز فرسایش بیشتر به دست نیاوردند. در دنیای مدیریت، این نکته مهم است که رقابت به‌عنوان یک بازی «همه یا هیچ» می‌تواند به سازمان آسیب جدی برساند. مدیران با جست‌وجوی راهکارهای مشارکتی و شناسایی زمینه‌های همکاری با رقبا، می‌توانند به موفقیتی دوجانبه دست یابند.  

۲.پایبندی به ارزش‌ها در شرایط بحرانی

بحران سوریه نشان داد که اقدامات لحظه‌ای و بدون توجه به اصول بنیادین، تنها موجب کاهش اعتماد و تضعیف جایگاه بازیگران می‌شود. برخی کشورها و گروه‌ها با کنار گذاشتن ارزش‌های اصلی خود، در کوتاه‌مدت به دستاوردهایی رسیدند، اما در بلندمدت اعتبار و نفوذ خود را از دست دادند. برای مدیران، این یک یادآوری است که حتی در بحرانی‌ترین شرایط، حفظ ارزش‌ها و اصول سازمانی نه‌تنها اعتماد مشتریان و کارکنان را تقویت می‌کند، بلکه به‌عنوان یک سرمایه ناملموس، آینده سازمان را تضمین می‌کند.  

۳. وفاداری به شرکا و متحدان

یکی از جلوه‌های آشکار بحران سوریه، رفتار غیرقابل‌پیش‌بینی برخی بازیگران بین‌المللی در قبال متحدانشان بود. این اقدامات، علاوه بر کاهش اعتماد، بر بی‌ثباتی منطقه نیز افزود. در دنیای کسب‌وکار، وفاداری به شرکای استراتژیک، نه‌تنها به ایجاد اعتماد کمک می‌کند، بلکه در شرایط بحرانی، منجر به تقویت روابط و ایجاد حمایت‌های متقابل می‌شود. مدیران با تقویت اتحادهای پایدار، می‌توانند در دوران چالش از مزایای بی‌بدیلی بهره‌مند شوند.  

۴.انتخاب مدل‌های پایدار به‌جای تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت

یکی از مشکلات اساسی در بحران سوریه، اتخاذ تصمیماتی بود که تنها برای کوتاه‌مدت طراحی شده بودند. این رویکرد نه‌تنها بحران را حل نکرد، بلکه پیچیدگی آن را افزایش داد. در حوزه مدیریت، مدیران باید به‌جای تمرکز بر نتایج فوری، مدل‌هایی را انتخاب کنند که به پایداری بلندمدت سازمان کمک کند. سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی مانند تحقیق و توسعه، ارتقای فرهنگ سازمانی، و تقویت مهارت‌های کارکنان، نمونه‌هایی از تصمیم‌گیری پایدار هستند که نتایج مثبت آن در بلندمدت نمایان می‌شود.  

۵. اتخاذ رویکردهای چندجانبه برای حل بحران‌ها

یکی از نقاط ضعف مدیریت بحران سوریه، اتکا به یک ابزار مشخص مانند قدرت نظامی بود. این رویکرد نشان داد که استفاده از یک ابزار به‌تنهایی نمی‌تواند نتایج مطلوب را به همراه داشته باشد. برای مدیران، این درس مهم است که در مواجهه با بحران‌های سازمانی، از رویکردهای چندجانبه استفاده کنند. فناوری، فرهنگ سازمانی، نوآوری، و مدیریت منابع انسانی، همگی باید به‌طور هم‌زمان در یک چارچوب هماهنگ به کار گرفته شوند تا تعادل و موفقیت سازمان تضمین شود.  

 

بحران سوریه، با تمام پیچیدگی‌های خود، می‌تواند به‌عنوان یک مطالعه موردی مدیریتی مورداستفاده قرار گیرد. خلق فرصت‌های دوجانبه، پایبندی به ارزش‌ها، وفاداری به شرکا، انتخاب راه‌حل‌های پایدار، و استفاده از رویکردهای چندوجهی، از جمله درس‌هایی هستند که مدیران می‌توانند از این بحران بیاموزند. با الهام از این نکات، مدیران قادر خواهند بود سازمان‌های خود را از بحران‌ها عبور داده و مسیر رشد و موفقیت پایدار را هموار کنند.