۷۰ سال از ۲۸ مرداد می‌گذرد، از یک گره در تاریخ معاصر ایران. گره‌ای که یک طرف آن را کودتا علیه دولت محمد مصدق می‌داند و طرف مقابل آن را یک برکناری قلمداد می‌کند؛ یک سمت می‌گوید مصدق به دنبال این بوده که شاه را سر جای خود بنشاند و به دلیل خیزش علیه نظم جهانی، آمریکا و انگلیس به دنبال شکست مصدق بودند، سمت مقابل می‌گوید مصدق طی یک روند قانونی کنار رفت، و چون روند قانونی بود کودتایی در کار نبود و مصدق نیز پذیرفته بود که قدرت را به نخست‌وزیر بعدی بسپارد اما این پذیرش را در خفا نگه داشت و در صحنه حتی از وزرای خویش نیز پنهان کرد. واقعیت چیست؟

واحد مطالعات گروه رسانه‌ای دنیای اقتصاد این سوال را در حضور موسی غنی‌نژاد اقتصاددان، محمود کاشانی حقوقدان و فرزند آیت الله کاشانی و داریوش رحمانیان دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، روی میز نقد برده است.

نسخه کامل را اینجا ببینید.