میتوان گفت صنعت برق یکی از ارکان حیاتی هر کشور جهت رشد و توسعه اقتصادی محسوب میشود. به طوری که افزایش رفاه مردم و تامین نیاز صنایع کشور تا حد زیادی وابسته به پایداری این صنعت است.
با اینحال سالها رشد اقتصادی پایین و ناکافی و کاهش سرمایهگذاری موجب شده تا ظرفیت تولید در صنعت برق متناسب با نیاز کشور افزایش پیدا نکند.
به نظر میرسد بحران ناترازی در صنعت برق نیز مانند سایر بحرانهای کشور ریشه در مداخلات دولتی، تحریمها و قیمتگذاری دستوری دارد. تا زمانی که سیاستگذاران کشور راهی برای رفع تحریمها پیدا نکرده و به مداخلات بی مورد و اختلال قیمتها ادامه دهند نمیتوان راهی جهت غلبه بر بحران ناترازی برق متصور بود.
افزایش تولید در کنار کنترل مصرف؛ راه غلبه بر ناترازی برق
بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان از آن دارد که در سال 1403، تقاضای برق در 1086 ساعت از حداکثر تولید نیروگاهها سبقت گرفته است. براین اساس برای جبران این حجم از ناترازی در شبکه برق کشور افزایش ظرفیت تولید به میزان 16888 مگاوات ضروری است. با اینحال بخش قابل توجهی از این تقاضای مازاد که برابر با 7663 مگاوات است تنها در 175 ساعت از کل 1086 ساعت اتفاق افتاده است. از همینرو این بخش از اضافه بار میتوان تا حدی با مدیریت مصرف مدیریت کرد. در نتیجه افزایش ظرفیت تولید به میزان 9225 مگاوات نیاز مصرف را در 911 ساعت باقیمانده برطرف میکند. به این ترتیب ترکیبی از توسعه ظرفیت تولید و مدیریت مصرف، راهکاری اقتصادیتر از تنها تکیه کردن به افزایش ظرفیت تولید است.
جزئیات ناترازی برق در کشور
تقاضای برق کشور را میتوان به ناحیه بار پایه، بار میانی و اوج بار تفکیک کرد. بار پایه سطحی از تقاضای برق است که در تمامی ساعات سال وجود دارد و حتما باید تامین شود. در مقابل ناحیه اوج بار قرار دارد که بالاترین سطح تقاضای در این ناحیه رخ میدهد. یعنی زمان که شبکه با بیشترین میزان تقاضا مواجه است. ناحیه بار میانی که بین اوج بار و بار پایه است با نوسانات محدود روزانه همراه بوده و بخش عمدهای از مصرف پایدار و پیشبینیپذیر را تشکیل میدهد.
دادههای ثبت شده حاکی از آن است که طی 1086 ساعت میزان تقاضای برق از بالاترین سطح تولید فراتر رفته است. از این مقدار حدود 175 ساعت به ناحیه بحرانی اوج بار اختصاص دارد و در حدود 703 ساعت از ناترازیها مربوط به ناحیه غیربحرانی اوج بار است. در نهایت، 208 ساعت از این ناترازی در دورههای بار میانی رخ داده است.
گزارش مرکز پژوهشها بر این نکته تاکید دارد که اولویت نخست در کاهش ناترازی، رفع آن در بخش بار میانی است که افزایش ظرفیت تولید به میزان 1846 مگاوات برای این امر ضروری است. در اینصورت 208 ساعت از مجموع ساعات ناترازی سالانه حذف خواهد شد.
همچنین تحلیل دادههای واقعی برق کشور نشان میدهد که در ساعات اوج بار تابستانی، هر یک درجه افزایش دمای هوا منجر به افزایش 1550 مگاواتی در تقاضا میشود. در واقع با فرض ساخت 9225 مگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی به منظور تامین تقاضای اضافی در 911 ساعت از ایام ناترازی، تنها با مدیریت مصرف معادل کاهش تقاضای ناشی از 2 درجه افزایش دما میتوان تا 150 ساعت از 175 ساعت ناترازی را در ناحیه اوج بحرانی برطرف کرد.
چطور میتوان بر بحران ناترازی برق غلبه کرد؟
براساس گزارش بال پژوهشی مجلس، چندین راهکار جهت غلبه بر بحران ناترازی برق وجود دارد که البته باید به صورت همزمان طراحی و اجرا شوند.
توسعه هدفمند ظرفیت تولید نیروگاهی اولین راهکار است. این رویکرد باید شامل بررسی دقیق الگوی زمانی ناترازی، ارزیابی ظرفیتها و محدودیت منابع مختلف و هدفگذاری برای تنوعبخشی به سبد تولید برق است.
توسعه ابزارهای مدیریت تقاضا از جمله راهکارهای موثر برای کنترل اوج بار بحرانی و کاهش نیاز به ظرفیتسازی گسترده هستند. همچنین ارتقای بهرهوری انرژی در بخش خانگی یکی دیگر از راهها است که نیازمند سختگیری در استاندارد ساخت تجهیزات انرژیبر نظیر بارهای سرمایشی، جایگزینی کولرهای پرمصرف با نمونههای پر بازده و دیگر وسایل پرمصرف است.
از طرف دیگر بازنگری در توسعه صنایع پرمصرف انرژی و پیشبینی اقلیم و راهبردهای تطبیقی از دیگر راهکارهای موجود جهت غلبه بر ناترازی برق در کشور است که البته میبایست با موارد قبلی به طور همزمان بکار گرفته شوند تا تاثیر آنها بهینه و قابل توجه باشد.