اکوایران: چین تلاش می‌کند با استفاده از ظرفیت‌های خود نقش تاثیرگذاری را در عرصه بین‌الملل ایفا کند و از سوی دیگر در رقابت با آمریکا در برخی از حوزه‌ها موفق باشد.

به گزارش اکوایران، وقتی کشتی باری چینی در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ در بندر بریتانیایی «فیلکس‌ستو» پهلو گرفت، این رویداد در ظاهر چندان غیرمعمول به نظر نمی‌رسید. بریتانیا سومین بازار بزرگ صادراتی چین است و کشتی‌ها در تمام طول سال میان دو کشور تردد می‌کنند. آنچه در مورد کشتی بریج چشمگیر بود، مسیر حرکت آن بود—این کشتی نخستین کشتی بزرگ باری چین بود که مستقیماً از طریق اقیانوس منجمد شمالی به اروپا سفر می‌کرد. این سفر ۲۰ روز طول کشید، یعنی چند هفته سریع‌تر از مسیرهای سنتی از کانال سوئز یا دماغه امید نیک. پکن این سفر را یک پیشرفت ژئو‌استراتژیک و کمکی به ثبات زنجیره‌های تأمین معرفی کرد. اما پیام مهم‌تر، پیامی ناگفته بود: گستره جاه‌طلبی‌های اقتصادی و امنیتی چین در قلمرویی تازه از قدرت جهانی.

نوک کوه یخ و قلب رویای شی؛ اژدها جهان را فتح خواهد کرد

به نوشته الیزابت اکونومی، پژوهشگر ارشد هارگرو در موسسه هوور دانشگاه استنفورد و عضو سابق   شورای روابط خارجی که در سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ به عنوان مشاور ارشد سیاست چین در وزارت بازرگانی ایالات متحده خدمت کرده، در نشریه  فارن‌افرز، تلاش‌های پکن در قطب شمال فقط نوک کوه یخ است. از دهه ۱۹۵۰، رهبران چین درباره رقابت در مرزهای واقعی و استعاری جهان سخن گفته‌اند: اقیانوس‌های عمیق، دو قطب، فضا، و آنچه یک افسر پیشین ارتش آزادی‌بخش خلق، شو گوانگیو، «حوزه‌های قدرت و ایدئولوژی» می‌نامید، مفاهیمی که امروز شامل فضای سایبری و نظام مالی بین‌المللی نیز می‌شود. این عرصه‌ها زیربنای راهبردی قدرت جهانی را تشکیل می‌دهند. کنترل آن‌ها یعنی کنترل دسترسی به منابع حیاتی، آینده اینترنت، امتیازهایی که از چاپ ارز ذخیره جهانی حاصل می‌شود، و توانایی مقابله با مجموعه‌ای گسترده از تهدیدهای امنیتی.

بیشتر بخوانید
بازگشت پرقدرت «کمربند و جاده»؛ جهان آماده نظم نوین چینی می‌شود؟

در جهانی گرفتار ترامپیسم، رهبر چین هنوز در کشورهای فقیر فرصت‌های بزرگی می‌بیند.

در حالی که بیشتر تحلیلگران بر نشانه‌های رقابت تمرکز کرده‌اند—نظیر تعرفه‌ها، محدودیت‌های زنجیره تأمین نیمه‌هادی‌ها، و مسابقه‌های کوتاه‌مدت فناورانه—پکن در حال ساخت ظرفیت‌ها و نفوذی است که بر سیستم‌های زیربنایی آینده جهان حکم خواهد راند. این اقدامات قلب رؤیای شی جین‌پینگ برای بازگرداندن موقعیت مرکزی چین در صحنه بین‌المللی است. او در سال ۲۰۱۴ گفته بود: «ما می‌توانیم از همان آغاز در ساخت زمین‌های بازی جدید نقش اصلی را ایفا کنیم تا بتوانیم قوانین بازی‌های تازه را خودمان بنویسیم».

پکن خود را برای این رقابت به‌خوبی آماده کرده است. چین این مرزها را با منطق و الگویی ثابت دنبال می‌کند: روی توانایی‌های سخت‌افزاری سرمایه‌گذاری می‌کند؛ با کشورها همکاری می‌کند تا در نهادهای بین‌المللی ریشه بدواند و کارشناسان و مقام‌های چینی را روانه این نهادها کند تا برای ایجاد تغییر تلاش کنند؛ و هرگاه نتواند نهادی را با خود همراه کند، نهاد جدیدی می‌سازد. در تمام این اقدامات نیز انعطاف‌پذیر است—پلتفرم‌های تازه را آزمایش می‌کند، مواضع خود را بازتعریف می‌کند، و از ظرفیت‌هایش به شیوه‌های نو استفاده می‌کند.

بیست هزار فرسنگ زیر دریا

شی جین‌پینگ، اعماق دریا را به عنوان یک حوزه اولویت‌دار برای رهبری چین تعیین کرده است. او در مه ۲۰۱۶ گفت: «اعماق دریا گنج‌هایی دارد که هنوز کشف و توسعه نیافته‌اند. برای به‌دست آوردن این گنج‌ها، باید فناوری‌های کلیدیِ ورود، کشف و بهره‌برداری از اعماق دریا را در اختیار بگیریم.»  همچنین شی در سال ۲۰۱۸ گفت: «در اعماق دریا هیچ راهی وجود ندارد؛ ما لازم نیست دنبال دیگران برویم. ما خود آن راه هستیم».

IMG_20251210_141604_497

با گسترش ظرفیت‌های داخلی چین، نقش این کشور در سازمان بین‌المللی بستر دریا نیز افزایش یافت. از سال ۲۰۰۱، پکن تقریباً به‌طور پیوسته عضو شورای ۳۶ نفره ISA بوده است؛ شورایی که تصمیمات کلیدی درباره مقررات استخراج، صدور قراردادها و قوانین محیط‌زیستی اتخاذ می‌کند. چین از طریق ارائه اسناد، نظرات کارشناسی، و مشارکت‌های مالی گسترده، حمایت مهمی از این نهاد ارائه می‌دهد و کارشناسان خود را در نقش‌های فنی کلیدی ISA قرار داده است. چین نسبت به هر کشور دیگری، کمک مالی بیشتری به ISA ارائه می‌کند. همچنین موفق شده است بیش از هر کشور دیگری پنج قرارداد برای اکتشاف منابع بستر دریا از ISA دریافت کند.

جاده ابریشم قطبی

اقیانوس عمیق تنها عرصه‌ای نیست که شی جین‌پینگ قصد دارد بر آن مسلط شود. او در سال ۲۰۱4 اعلام کرد که می‌خواهد چین را به یک «ابرقدرت قطبی» تبدیل کند. همانند بستر اقیانوس، قطب شمال نیز سرشار از منابع طبیعی است: حدود ۱۳ درصد از نفت کشف‌نشده‌ی جهان، ۳۰ درصد از گاز طبیعی کشف‌نشده، و ذخایر قابل‌توجهی از عناصر کمیاب خاکی در آن نهفته است. با ذوب‌شدن یخ‌ها، مسیرهای جدید کشتیرانی نیز در آن گشوده می‌شوند—از جمله همان مسیری که کشتی از آن استفاده کرد. در یک «سند سفید» که پکن در سال ۲۰۱۸ درباره قطب شمال منتشر کرد، اعلام شد که چین قصد دارد با توسعه چنین مسیرهایی و سرمایه‌گذاری در منابع و زیرساخت‌های منطقه، یک «جاده ابریشم قطبی» ایجاد کند.

IMG_20251210_141600_073

در سال ۲۰۱۳، چین به‌عنوان عضو ناظر شورای حکمرانی قطب شمال پذیرفته شد—شورایی متشکل از کانادا، دانمارک (شامل گرینلند)، فنلاند، ایسلند، نروژ، روسیه، سوئد و آمریکا، به‌همراه نمایندگان جوامع بومی. از آن زمان، چین یکی از فعال‌ترین اعضای ناظر شورا بوده و در طیف گسترده‌ای از گروه‌های کاری و کارگروه‌ها مشارکت داشته است. پژوهشگران چینی همچنان استدلال می‌کنند که پکن باید نقش بزرگ‌تری در تصمیم‌گیری‌های قطب شمال داشته باشد؛ زیرا تغییرات اقلیمی این منطقه را به یک «میراث مشترک جهانی» تبدیل کرده و شرکت‌های چینی برای حمل‌ونقل و انرژی در قطب بسیار ضروری هستند.

حتی ماه را هم می‌خواهند

پکن و مسکو «ایستگاه بین‌المللی  پژوهش قمری » را به‌عنوان جایگزینی برای برنامه آرتمیسِ تحت رهبری آمریکا که تلاش واشنگتن برای بازگشت به ماه و همچنین «توافق‌نامه‌های آرتمیس» است را مطرح کرده‌اند. توافق‌نامه‌های آرتمیس که در سال ۲۰۲۰ توسط ایالات متحده و هفت کشور دیگر ایجاد شد، اصول و دستورالعمل‌های غیرالزام‌آوری را برای اکتشاف مسالمت‌آمیز فضا، استفاده از منابع فضایی، حفاظت از میراث فضایی، قابلیت همکاری و اشتراک‌گذاری داده‌های علمی تعیین می‌کند. یک کارشناس ارشد چینی این توافق‌ها را تلاشی آمریکایی برای «استعمار و ایجاد حاکمیت بر ماه» توصیف کرده است.

IMG_20251210_141732_939

اما چین در جذب کشورها به پروژه خود چندان موفق نبوده است. این طرح تنها ۱۱ کشور (علاوه بر چین و روسیه) را جذب کرده که برخی از آنها یا برنامه فضایی ندارند یا برنامه‌ای بسیار ابتدایی دارند. با این وجود، پکن مسیر خود را ادامه داده است. چین همچنان چارچوب‌های حکمرانی خود را پیش می‌برد و در فناوری‌های مرتبط با فضا سرمایه‌گذاری می‌کند. و اگر چین نخستین کشوری باشد که دوباره انسان را به ماه بازمی‌گرداند، برتری نمادین بزرگی بر ایالات متحده به دست خواهد آورد و تلاش‌هایش برای شکل‌دهی به هنجارها و فناوری‌های مسابقه فضایی تقویت خواهد شد.

سلطه بر جهان سایبری

چین فقط به حوزه‌های فیزیکی قانع نیست. شی جین‌پینگ همچنین می‌خواهد پکن بر «قلمرو سایبری» نیز حکم براند.

تکنولوژی چین

در دوران او، چین به یک ابرقدرت مخابراتی تبدیل شده است. ابتکار «جاده ابریشم دیجیتال» او در سال ۲۰۱۵ باعث شد دو شرکت مخابراتی چینی—هواوی و زدتی‌ئی—حدود ۴۰ درصد از بازار جهانی تجهیزات مخابراتی را (بر حسب درآمد) در اختیار بگیرند. سامانه ماهواره‌ای «بیدو» چین در بسیاری از نقاط جهان دقت موقعیت‌یابی بالاتری نسبت به GPS دارد. فناوری‌های کابل زیردریایی چین نیز سهم خود را در بازار جهانی با سرعت افزایش می‌دهند.

پکن همچنین می‌خواهد استانداردهای جهانی فناوری‌های راهبردی آینده را تعیین کند. ابتکارهایی مانند «چاینا استانداردز ۲۰۳۵» تعداد شرکت‌کنندگان چینی و تعداد پیشنهادهای ارائه‌شده چین به نهادهای استانداردسازی را افزایش چشمگیر داده است. پیشنهاد چین برای «معماری جدید اینترنت» با نامNew IP  نمونه‌ای روشن است. به بیان دیگر،New IP  تلاش چین برای «سیم‌کشی» سلیقه‌های فنی و سیاسی خود در اینترنت جهانی است.

آخرین سنگر برای فتح؛ یوان به جای دلار؟

آخرین ستون باقی‌مانده از برتری جهانی آمریکا، نقش مرکزی دلار در اقتصاد جهان است. دلار همچنان محبوب‌ترین ارز جهان برای مبادله و همچنین ارز اصلی ذخیره است. این امر چند مزیت مهم برای آمریکا دارد: هزینه‌های پایین‌تر استقراض برای دولت و شرکت‌های آمریکایی؛ توانایی قطع دسترسی کشورها به تراکنش‌های دلاری و حفظ جایگاه برتر بازارهای مالی آمریکا.

آمریگا چین

اما چین مصمم است استفاده بین‌المللی از ارز خود، رنمینبی، را گسترش دهد و دلار را از جایگاهش پایین بکشد. پس از بحران مالی جهانی، چین در سال ۲۰۰۹ طرح پایلوت تسویه تجاری با رنمینبی را با آسه‌آن، هنگ‌کنگ و ماکائو آغاز کرد. گرچه تلاش‌های اولیه چین برای بین‌المللی‌سازی رنمینبی چندان موفق نبود، اما این کشور به تلاش ادامه داد. چین اوراق قرضه مبتنی بر رنمینبی معرفی کرد، خطوط تبادل ارز با بیش از ۳۰ کشور گسترش داد و بانک‌های تسویه‌کننده رنمینبی در مراکز مالی مهم ایجاد کرد. در سال ۲۰۱۵، چین «سامانه پرداخت بین‌بانکی فرامرزی» خود را راه‌اندازی کرد—جایگزینی برای سامانه SWIFT که تحت سلطه آمریکا و اروپا است. این سامانه اکنون بیش از ۱۷۰۰ بانک در جهان را به هم متصل می‌کند.

در حوزه مالی جهانی—بیش از هر حوزه دیگر—چین توانسته از چارچوب‌های چندجانبه برای پیشبرد منافع خود بهره ببرد. پکن از «ابتکار کمربند و جاده» استفاده کرده تا کشورهای شریک را به پذیرش رنمینبی در قراردادها تشویق کند. حتی برخی اقتصاددانان چینی پیشنهاد داده‌اند که کشورهای عضو این طرح ملزم شوند پرداخت‌ها را به رنمینبی انجام دهند. این تلاش‌ها نتیجه داده‌اند: تا ژوئن ۲۰۲۵، سهم تجارت کالایی دوجانبه چین که با رنمینبی تسویه شده، به حدود ۲۹ درصد رسیده است.

شکاف میان ادعاها و واقعیت؛ مسابقه برای صعود، مسابقه برای سقوط

با وجود همه این تلاش‌ها، موفقیت پکن محدود بوده است. مشارکت برزیل و هند در قطب عمدتاً از طریق همکاری دوجانبه با روسیه است. برخی تحلیلگران هندی علناً نگرانی خود را درباره نقش فزاینده چین در منطقه اعلام کرده‌اند. حتی روسیه نیز با وجود ظاهر هم‌پیمانی، از ایده چین برای گسترش نقش آن در حکمرانی قطب حمایت نکرده است. رزمایش‌های مشترک دو کشور بیشتر نمایشی هستند. در سال ۲۰۲۰، نماینده ویژه وزارت خارجه روسیه در شورای قطب شمال اظهار کرد که کشورهای جهان به دو گروه «قطبی» و «غیرقطبی» تقسیم می‌شوند و چین «هویت قطبی» ندارد. همان سال، روسیه یک استاد دانشگاه روس را به‌دلیل ارائه اسناد محرمانه مربوط به فناوری‌های شناسایی زیردریایی به چین به اتهام خیانت بازداشت کرد.

IMG_20251210_141724_955

شی جین‌پینگ آشکارا اعلام کرده است که می‌خواهد نظام بین‌الملل را به گونه‌ای بازسازی کند که بازتاب‌دهنده منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی چین باشد. او می‌خواهد چین در بهره‌برداری از بسترهای عمیق دریاها، قطب شمال و فضا پیشتاز باشد. او می‌خواهد یک پروتکل جدید اینترنتی ایجاد کند که کنترل دولت‌ها را تثبیت کند. او می‌خواهد یک نظام مالی جهانی بسازد که ایالات متحده و دلار در آن نقش مسلط نداشته باشند. برای دستیابی به این اهداف، پکن سال‌ها—و در بیشتر حوزه‌ها، دهه‌ها—به بسیج سطح بی‌سابقه‌ای از منابع دولتی و خصوصی پرداخته، سرمایه انسانی تربیت کرده، تلاش کرده نهادهای موجود را تصاحب کند و نهادهای تازه بسازد. شاید از همه مهم‌تر، پکن استمرار داشته است؛ صبورانه زمان خریده، تاکتیک‌ها را تغییر داده و هر فرصت را برای پیشروی غنیمت شمرده است.

بیشتر بخوانید
غرور چینی؛ آیا پکن ارباب جهان می‌شود؟

اکوایران: هیچ‌کس انتظار نداشت سال اول دولت ترامپ برای چین آسان باشد، اما برای پکن به‌قدر کافی خوب پیش رفت.

چین هنوز پیروز نشده است. در واقع، در بسیاری از زمینه‌ها تلاش‌های این کشور کمتر از انتظارات بوده است. جهان در هیچ‌یک از عرصه‌ها به‌طور کامل چشم‌انداز چین برای تغییر را نپذیرفته است. حتی اقتصادهای متوسط یا در حال ظهور—که چین مدعی است نماینده آن‌هاست—به طرح‌های پکن با احتیاط نگریسته‌اند. بااین‌حال، راهبرد چین در هر یک از این حوزه‌های سرحدی  دستاوردهای قابل‌توجهی داشته است:

دولت چین جایگاهی پیشرو در «مرجع بین‌المللی بستر دریا» (ISA) دارد. در تجارت قطب شمال به یک بازیگر شاخص تبدیل شده، دسترسی نظامی به منطقه یافته و روایت‌های جدیدی درباره اینکه چه کسی باید در میز تصمیم‌گیری حضور داشته باشد، ساخته است. در فضا، خود را به یک قدرت علمی و نظامی بزرگ بدل کرده است. در نهادهای استانداردسازی که زیرساخت‌های فناوری آینده را شکل می‌دهند، پیشروی کرده است. نقش دلار را در نظام مالی بین‌المللی کاهش داده، سهم یوان را در تجارت خارجی افزایش داده و دامنه نظام پرداخت جایگزین خود را گسترش داده است.  ظرفیت‌هایی که چین در این حوزه‌ها اعم از علمی، دیپلماتیک، نظامی، نهادی یا فیزیکی‌انباشته، جایگاه آن را برای پیشروی بیشتر تقویت می‌کند.   به این معنا که پکن با وجود شکست‌های نسبی‌اش، بعید است مسیر خود را تغییر دهد و به روند پیشروی ادامه خواهد داد.