دکترین بایدن چه بود؟-۲
چگونه بایدن جنگ پوتین را ماهرانه مدیریت کرد؟
اکوایران: روی هم رفته، شیوۀ مدیریت جنگ اوکراین توسط بایدن ماهرانه بود.
به گزارش اکوایران، اگرچه برای قضاوت دربارۀ اهمیت تاریخی ریاستجمهوری جو بایدن خیلی زود است، چهار سال گذشته به روشنی شاهد دستاوردهای برجستهای در سیاست خارجی بوده است. جسیکا تی. متیوز، تحلیلگر مسائل بینالملل با انتشار یادداشتی با عنوان «دکترین بایدن چه بود؟» در نشریه فارنافرز، سیاست خارجی بایدن را مورد بررسی قرار داده است. اکوایران این یادداشت بلند را در سه بخش ترجمه کرده که بخش اول آن پیش از این با عنوان «چگونه بایدن آشوبِ «لحظۀ تک قطبی» را از سر گذراند؟» منتشر شده و در ادامه بخش دوم آن ارائه میشود.
آرمان از دست رفته
بایدن برای ایجاد مسیر جدیدی برای ایالات متحده، پایان دادن به بزرگترین «جنگ ابدی» عصر پسا 11 سپتامبر را ضروری دید. هنگامی که او به قدرت رسید، ایالات متحده 20 سال و بیش از 2 تریلیون دلار را صرف جنگ در افغانستان کرده بود -معادل 300 میلیون دلار در روز. راهبرد از مقابله با تروریست به مقابله با شورش تغییر کرد و دوباره عوض شد؛ از رویکرد حضور کمرنگی که به نیروهای ویژه و قدرت هوایی متکی بود تا اعزام 100،000 نیرو به این کشور؛ از کمک به دولت افغانستان تا گفتن اینکه فساد دولت افغانستان اصلیترین مانع پیشرفت است. واشنگتن شیوههای بسیاری گوناگونی را امتحان کرده بود: ایجاد نیروی پلیس ملی، تلاش برای ساخت یک ارتش، بهبود وضع سواد و آموزش زنان و دختران. در پایان، اکثراً بینتیجه بودند. هنگام تحلیف بایدن، اطلاعات ایالات متحده به روشنی نشان میداد که طی سالهای گذشته، علیرغم سرمایهگذاریهای وسیع، کنترل طالبان بر مناطقی از افغانستان افزایش یافته بود -واقعیتی که معمولاً از جانب مردم آمریکا در نظر گرفته نمیشود یا به اندازۀ کافی به آن توجه نمیشود.
بایدن در سخنرانی اوت 2021 خود پرسید چه «منفعت ملی مهمی» در افغانستان وجود دارد و پاسخ درست را داد «فقط یکی: اطمینان یافتن از اینکه افغانستان هرگز به محلی برای حمله به میهن ما تبدیل نمیشود.» بایدن اشاره کرد که ایالات متحده با شکست القاعده و کشتن اسامه بن لادن در سال 2021 به این هدف دست یافته است. سپس گفت «ما یک دهۀ دیگر هم آنجا ماندیم.»
پس از سقوط سریع غیرمنتظره و شوکه کنندۀ ارتش افغانستان و دولت ملی این کشور، افتادن کنترل افغانستان به دست طالبان، آشوب در کابل حین تلاش هزاران افغان برای فرار و مرگ 13 نیروی ایالات متحده و بیش از 160 شهروند افغانستان در بمبگذاری انتحاری در نزدیکی فرودگاه، متخصصان روابط خارجی از تصمیم خروج ایالات متحده انتقاد کردند. ریچارد هاس، رئیس وقت شورای روابط خارجی، حین افزایش آشوبها در توییتر نوشت «آنچه وضعیت افغانستان را اینقدر آزاردهنده میکند این است که {ایالات متحده و} متحدانش به تعادلی در قیمت پایدار پایینی دست یافته بودند. نه صلح یا پیروزی نظامی، بلکه چیزی بود که بینهایت بار ارجحتر به فاجعۀ راهبردی {و} انسانی بود که در حال حاضر در حال وقوع است.» اما هزینۀ پایین توهمی بود که در اثر غیاب مرگ آمریکاییها در ماههای آخر به وجود آمده بود: طالبان تصمیم گرفته بود حمله به نیروهای ایالات متحده را متوقف کند چرا که منتظر خروج آنها تحت توافقی بود که در دورۀ ترامپ به آن رسیده بودند. اگر ایالات متحده آنجا را ترک نمیکرد، زیانهای آمریکا ادامه یافته بود و قیمت ماندن هم دوباره معلوم میشد.
حقیقت صریح این بود که ایالات متحده جنگ را از مدتها پیش از اوت 2021 باخته بود. اما فراموشی شکستها سادهتر از به خاطر سپردن آنهاست. با چیزهایی که ترامپ میگوید، بسیاری از آمریکاییها چند روز آشفتگی پایانی را به یاد دارند و سالها شکست پیش از آن را فراموش میکنند؛ 13 آمریکایی که در پایان مردند را به یاد میآورند نه 2،461 کشته و 20،744 فرد مجروح در سالهای قبل را. تصمیم بایدن باعث هیچ شکست راهبردی نشد -کاملاً برعکس. رئیسجمهور در سخنرانیاش بهدرستی اشاره کرد «چین و روسیه بیش از هر چیز خواهان این هستند که ایالات متحده یک دهۀ دیگر هم در افغانستان زمینگیر باشد.» واشنگتن نتوانست پیشبینی کند که دولت کابل چقدر سریع فرو میپاشد. اما اهمیت این مسئله در برابر اهمیت مزایای ماندگار موفقیت بایدن در خروج از افغانستان رنگ میبازد. او گفت «این تصمیم دربارۀ افغانستان به معنی پایان یک عصر عملیات نظامی بزرگ برای بازسازی دیگر کشورهاست.»
چند ماه پس از خروج از افغانستان، دولت بایدن دوباره آزموده شد، زمانی که رئیسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، حملهای تمام عیار علیه اوکراین به راه انداخت. طی نخستین هفته از حضور بایدن در کاخ سفید، بایدن و پوتین چند روز پیش از اتمام پیمان نیو استارت -تنها توافق کنترل تسلیحات هستهای دوجانبۀ باقی مانده- توافق کرده بودند که آن را تمدید کنند. نشانهای نویدپخش بود. اما چند هفته بعد، مسکو هزاران نیرو و سلاحهای سنگین را به مرز اوکراین برد. اگرچه نیات پوتین مبهم بود، این حرکت آژیرها را در دولت به صدا درآورد. وزیر امور خارجه، آنتونی بلینکن، به دیوید ایگناتیوس از واشنگتن پست گفت «ما به دقت وضعیت را زیر نظر داریم.» -نزدیک به یک سال پیش از حملۀ روسیه در فوریۀ 2022. بلافاصله پس از آغاز حمله، مسکو سلاحهای راهبردیاش را در وضعیت هشدار کامل قرار داد. بعدتر، پوتین گفت اگر حمایت غرب از کییف از نظرش زیاده از حد شود، به صورت تاکتیکی از سلاحهای هستهای استفاده خواهد کرد. با ادامه یافتن جنگ، با انتقال سلاحها به همسایهاش، بلاروس، و انجام مانور مشترک تنشها را بالا برد.
روی هم رفته، شیوۀ مدیریت این جنگ توسط بایدن ماهرانه بود. پیش از آغاز حمله، او با افشای اطلاعات ایالات متحده دربارۀ مانورهای نظامی روسیه به جهان دربارۀ برنامههای پوتین هشدار داد و کارزارهای ضداطلاعات کرملین را خنثی کرد. با آغاز حمله، دفاع قاطعانه از اوکراین را با گفتن از ممنوعیت حضور نظامیان در آنجا آغاز کرد -وعدهای که بارها تکرار کرده و تا حد زیادی مخالفت عمومی با حمایت از اوکراین را تحت کنترل خود درآورده است. سپس با نشان دادن رهبری سیاسی و فردی قوی، دولتهای اروپایی، ناتو و کنگرۀ ایالات متحده را در حمایت از کییف متحد کرد و دستور ارسال مقداری محتاطانه اما فزاینده از سلاح و پول به کییف را صادر کرد. او سلاحهای ارسالی واشنگتن را با میزان خشونت روسیه تنظیم کرده است و با استفاده از تخصص اطلاعاتی و نظامی ایالات متحده، اوکراین را به شیوههای کمتر آشکار تقویت کرده است.
نقاط اشتعال
اگرچه راهی برای پایان دادن به جنگ پیدا نشده است، شیوۀ مدیریت حملۀ تمام عیار روسیه توسط بایدن باعث اعتبار یافتن ایالات متحده بوده است -همانطور که خروج از افغانستان با عقل متعارف جور درمیآمد. وضعیت دو اولویت دیگر اما بدتر است: چین و خاورمیانه.
استراتژی امنیت ملی سال 2022 دولت بایدن چین را دارای ظرفیت و قصد تغییر نظم بین المللی و تغییر جایگاه ایالات متحده و ارزشهای دموکراتیکش تعریف کرد. بدون تردید، رفتار اخیر چین در اقیانوس هند و آرام، افزایش شدید هزینههای نظامیاش، سیاستهای تجاری خصمانهاش و همکاری «بدون حد و مرز»ش با روسیه (از جمله حمایت از جنگ اوکراین) نیازمند پاسخی قوی از جانب آمریکاست. دولت بایدن این کار را از طریق پیگیری مشی تقویت روابطش با متحدان و شرکای آسیایی و تقویت حضور نظامی ایالات متحده و دوری از هیاهو و تحریکات بیمورد انجام داده است.
استثناء ناخوشایند این ماجرا رفتار دولت او در زمینۀ تایوان بوده است، نقطۀ حساس روابط ایالات متحده و چین. سیاست عمداً مبهم «چین واحد» که بیش از چهار دهه پیش بر اساس مذاکرات میان واشنگتن و پکن مورد تفاوت قرار گرفت، صلح را در آن سوی تنگۀ تایوان نگه داشته است. حفظ صلح نیازمند توجه دائمی به زبان و نمادگرایی است، به ویژه دربارۀ این مسئله که آیا در صورت حملۀ چین به تایوان، واشنگتن برای دفاع از تایوان از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد یا خیر. چندین بار اما بایدن با اظهار صریح که ایالات متحده چنین کاری را خواهد کرد، باعث افزایش عدم اطمینان پکن شده است و آنها از کاخ سفید درخواست شفافسازی کردهاند. مسئلۀ جدیتر، رضایت او از سفر سال 2022 سخنگوی کنگره، نانسی پلوسی، به تایوان بود که از منتقدان عالی رتبۀ پکن و حامی قدیمی تایوان به حساب میرود و در آن زمان دومین فرد قدرتمند ایالات متحده به حساب میرفت. بایدن در مقام رهبر حزب دموکرات میتوانست به سادگی این سفر را ممنوع کند، سفری که باعث شد دیگران هم قانون نانوشتۀ «چین واحد» علیه سفرهای رسمی را زیر پا بگذارند. همانطور که پیشبینی میشد، سفر پلوسی باعث افزایش بیسابقۀ فعالیتهای نظامی و سایبری پکن و بالا رفتن تنشها در دو سوی تنگۀ تایوان شد.
واشنگتن فقط میتواند نیات پکن را حدس بزند، فعالیت نظامی چین ممکن است نشان از تهدید مستقیم تایوان یا ایالات متحده داشته باشد. یا شاید حزب کمونیست چین به چیزی واکنش نشان میدهد که آن را خصومت آمریکا میداند یا صرفاً قدمهایی را برمیدارد که هر کشوری که تازه به قدرتی بزرگ تبدیل شده است احساس میکند باید آنها را بردارد. به همین ترتیب، پکن نمیتواند بداند آیا واشنگتن عمداً سیاست «چین واحد» را کنار گذاشته است یا خیر. شاید بایدن تایپی را به سوی حرکت به استقلال تشویق میکند و آماده است از لحاظ نظامی هم از تایوان دفاع کند. تنها چیزی که دو طرف از آن مطمئند، این است که در زمینۀ تایوان، افزایش تنشها و واکنش به آنها در جریان است و هیچ کدامشان هم اقدام لازم برای تغییر وضعیت را انجام نمیدهد.
زمانی که بایدن قدرت را به دست گرفت مصمم بود درگیریهای حاشیهای در خاورمیانه حواس او را از اولویتهای آسیایی و دیگر جاها پرت نکند. او سیاست ترامپ را به ارث برد که ظاهراً نقشهاش را پیش برد بود. طی پیمانهای موسوم به ابراهیم، اسرائیل روابطش را با بحرین، مراکش، سودان و امارات متحدۀ عربی عادی کرد. این پیمانها تجسم این پندار بودند که اگر به کشورهای عرب مشوقهای درستی داده شود، حاضرند با اسرائیل مذاکره کنند، حتی بدون پرداختن به سرنوشت فلسطینیان.
اما در حالی که دولت بایدن به دنبال افزودن مهمترین کشور منطقه، عربستان سعودی، به این پیمانها بود، کابینه نتانیاهو فلسطینیان را از بخشهای بیشتر و بیشتری از کرانۀ باختری اخراج میکرد تا راه برای شهرکهای اسرائیلی بیشتری باز شود. روی هم رفته، این اقدامات از نظر بسیاری از فلسطینیان زیادهروی بیش از حد بود و گروه شبهنظامی حماس با استفاده از احساس سرخوردگی و خشم، حملۀ وحشتناک 7 اکتبر 2023 را توجیه کرد -بدترین روز تاریخ اسرائیل.
اظهارات مشاور امنیت ملی ایالات متحده، جیک سالیوان، چند روز پیش از حمله مبنی بر «آرامتر از تمام دو دهۀ گذشته» بودن منطقه نشان دهندۀ ترکیبی از بیتوجهی و خوشخیالی دولت بایدن بود. بایدن با حمایت شخصی بیسابقهای که بازتاب احساسات پرشور قدیمیاش نسبت به اسرائیل بود به این حمله واکنش نشان داد. اما با اجرای واکنش نظامیان اسرائیلی، ظاهراً نمیدید چه اتفاقی در میدان میافتد. واشنگتن تمام تلاشش را برای میانجیگری و ایجاد صلحی دائمی وسط گذاشته است، نتیجهای که نه رهبری اسرائیل آن را به سود خودش میداند و نه رهبری حماس. بایدن با یک دندگی تمایلی نداشته تا از اهرم ایالات متحده استفاده کند تا اسرائیل را مجبور به کاهش سطح تکان دهندۀ مرگ و رنج غیرنظامیان در غزه، رسیدگی به فجایع انسان دوستانۀ آنجا و ایجاد برنامهای واقع بینانه برای بلند مدت کند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
توئیت جدید علی لاریجانی؛ شروط اصلی ایران برای مذاکره با آمریکا
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
عزل فرماندار بندر انزلی در پی توهین به اصحاب رسانه؛ ماجرا چه بود؟
-
تشخیص علم و غیرعلم در اقتصاد
-
اعلام رسمی قیمت جدید محصولات سایپا/ بیشترین افزایش قیمت متعلق به کدام خودرو بود؟
-
پیام موشکی پوتین به غرب: در جنگ دخالت نکنید!
-
لحظه تعیین کننده جنگ؛ چگونه پوتین از خط قرمز دکترین بازدارندگی جنگ سرد عبور کرد؟