به گزارش اکوایران، از میان تمام روابطی که دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا باید مدیریت کند، هیچ‌کدام شاید به اندازۀ رابطه با شی جین‌پینگ تعیین‌کننده نباشد. برای آمادگی، رئیس‌جمهور آینده ایالات متحده می‌تواند دو کتاب جدید و دقیق درباره مردی را بخواند که می‌خواهد چین را دوباره عالی کند.

ترامپ ‌ــ‌که قرار است در ۲۰ ژانویه سوگند یاد کندــ در طول کارزار انتخاباتی‌اش حرف‌های زیادی درباره شی زده است. او با افتخار گفته بود که شی به او احترام می‌گذارد چون «من حسابی دیوانه‌ام». پس از تیراندازی به او در یک گردهمایی انتخاباتی در ماه ژوئیه، ترامپ گفت که شی «یادداشتی زیبا برایم نوشت». در موقعیتی دیگر، او شی را «سرسخت» و «بسیار باهوش» توصیف کرد.

به نوشته در فایننشال‌تایمز، با این حال، چیزهای بیشتری برای آموختن دربارۀ شی وجود دارد؛ تنها رهبر جهان که قدرتش می‌تواند با رئیس‌جمهور آمریکا رقابت کند. آنچه از این دو کتاب پژوهشی خوب بیرون می‌آید، تصویری از شخصیتی شگفت‌انگیز و چندلایه است. شی مرد قدرتمندی است که دوران کودکی بسیار سختی را پشت سر گذاشته است. او عمل‌گرایی است که همچنان برای ایدئولوژی احترام قائل است. هم او و هم پدرش توسط مقامات کمونیست به‌شدت مورد آزار قرار گرفتند اما او همچنان وفادار به حزب باقی مانده است.

بخش ابتدایی کتاب امپراتور سرخ نوشته مایکل شریدان حتی خواننده‌ای را که در روانکاوی تخصص ندارد، وادار به فکر کردن دربارۀ اثری می‌کند که یک آسیب روانی می‌تواند تا آخر عمر بر انسان باقی بگذارد. در طول انقلاب فرهنگی (۱۹۶۶-۱۹۷۶)، شیِ نوجوان بیش از دوازده بار در «جلسات ستیز» شرکت داشت، جلساتی که تحقیر عمومی خشونت‌آمیز افرادی بود که به‌عنوان «دشمنان طبقه» شناخته می‌شدند. در برخی مواقع، او همچنین زندانی، گرسنه و گرفتار کک بود.

شریدان می‌نویسد: «یک شب، شی ناامید [فرار کرد]. او از کوچه‌های باران‌خوردۀ پکن به سمت خانه‌اش دوید. در را کوبید و امیدوار بود غذا و لباس خشک بگیرد. اما مادرش آن‌قدر نگران امنیت خودش ــ‌و امنیت خواهر و برادرهای جین‌پینگ‌ــ بود که نه‌تنها او را راه نداد، بلکه فرارش را به مقامات گزارش داد.»

شریدان توضیح می‌دهد که مادرش از روی بی‌رحمی این کار را نکرد. «این‌ها اقدامات یک فرد آگاه به اوضاع بود. او که می‌دانست خانه‌اش تحت نظر است، همچنین می‌دانست که کمک به پسرش حتماً مجازات در پی خواهد داشت. او در باران فرار کرد، در حالی که گریه می‌کرد.»

این اتفاق یکی از چندین تجربه تلخی است که در این کتاب عالی بازگو شده است که یکی از زنده‌ترین و قانع‌کننده‌ترین زندگی‌نامه‌های منتشر شده از شی تاکنون است. شریدان، روزنامه‌نگاری باسابقه و با تجربۀ گسترده در زمینۀ هنگ‌کنگ و چین، از هوارد ژانگ، رئیس پیشین سرویس خبری چینی بی‌بی‌سی، به‌عنوان محقق اصلی منابع چینی کتاب خود قدردانی کرده است.

در حالی که کتاب شریدان فصول اصلی زندگی و حرفۀ شی را روایت می‌کند، کوین راد به بررسی تحولات دیدگاه ایدئولوژیک چین از زمان به قدرت رسیدنش در سال ۲۰۱۲ می‌پردازد. راد در کتاب خود درباره شی جین‌پینگ این تغییرات را به‌عنوان تحولاتی توصیف می‌کند که بسیاری از سیاست‌ها، اقتصاد و روابط خارجی چین را دگرگون کرده است.

به گفته راد، اعتقادات ایدئولوژیک شی را می‌توان به‌اختصار «ناسیونالیسم مارکسیستی» توصیف کرد. راد، نخست‌وزیر پیشین استرالیا و سفیر کنونی این کشور در آمریکا و متخصص مسائل چین است.

اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم، این مسئله به معنای سه تغییر بزرگ است. شی سیاست چین را به «چپ لنینی» سوق داده و بر تمرکزگرایی در تصمیم‌گیری تأکید دارد. او اقتصاد را به «چپ مارکسیستی» برده و بر نقش شرکت‌های دولتی و مقررات‌گذاری تأکید کرده است. در نهایت، سیاست خارجی تحت حکومت شی به «راست ملی‌گرایانه» حرکت کرده و پکن را جسورتر و تهاجمی‌تر کرده است.

اما چه تجربیاتی ذهنیت شی را شکل داده‌اند؟ شریدان توجه زیادی را به پدر شی، شی ژونگ‌شون، اختصاص داده است. پدر شی، که همکار صدر مائو تسه‌تونگ بود، تا مقام معاون نخست‌وزیر پیش رفت اما در سال ۱۹۶۲ پاکسازی شد. او زندانی شد، مجبور به انجام «خودانتقادی» شد و به کار در یک کارخانه تراکتورسازی گمارده شد. مجموعاً ۱۶ سال از زندگی‌اش را در انزوای سیاسی گذراند.

پس از حذف پدرش، شی به یک روستای فقیر در حومه چین تبعید شد و هفت سال کار سخت در کنار کشاورزان را تحمل کرد.

این بدان معنا بود که شی تا سن ۲۱ سالگی، مزۀ امتیازات بزرگ «آقازاده»، فرزند یک مقام ارشد، بودن را چشیده بود. او همچنین تجربۀ تحقیر عمومی، آزار و سال‌ها فقر در تبعید روستایی و بیگانگی با عشق والدین را پشت سر گذاشته بود. وقتی در سال ۱۹۷۸ پدرش نهایتاً مورد اعاده حیثیت سیاسی قرار گرفت، حزبی که او را طرد کرده بود، بار دیگر از او حمایت کرد.

شریدان با زیرکی از ارائۀ تشخیص‌های روانشناسانۀ سطحی اجتناب می‌کند. اما باقی کتاب امپراتور سرخ هیچ شکی باقی نمی‌گذارد که شی رهبری است که هم نسبت به طبیعت دمدمی‌مزاج قدرت وسواس دارد و هم به امنیتی که برای کنترل‌کنندگان آن فراهم می‌کند.

پرماجراترین فصل کتاب به پاکسازی شی ژو یونگ‌کانگ در سال ۲۰۱۴ اختصاص دارد؛ عالی‌رتبه‌ترین مقامی که از زمان تأسیس جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹ به‌دلیل فساد برکنار شده است. ژو، که مسئول سازمان امنیتی عظیم چین بود، یکی از اعضای پولیت‌بورو، بالاترین نهاد قدرت در چین، بود.

پس از سقوط ژو، یک روزنامۀ رسمی او را در ۷۱ سالگی «شهوت‌پرستی دیوانه» توصیف کرد که معشوقه‌های متعدد داشت و زمانی با یک مجری تلویزیونی «به‌شدت زیبا» در پارکینگ زیرزمینی رابطه داشت. اما چنین توصیفات بی‌شرمانه‌ای، توجه را از پرسش‌های نظام‌مندتر منحرف کرد: چگونه حزب کمونیست چین می‌تواند مردی تا این حد فاسد را در عالی‌ترین سطوح خود جای دهد؟

زمانی که ژو به حبس ابد محکوم شد، جزئیات روابط او آشکار شد. از اموالش دارایی‌هایی به ارزش بیش از ۱۰ میلیارد دلار مصادره شد که شامل ۳۰۰ آپارتمان و خانه، ۶۰ خودرو، انبوهی طلا، مشروبات الکلی قدیمی، نقره، جواهرات، عتیقه‌جات، نقاشی‌ها و بسته‌های پول نقد به ارزهای خارجی می‌شد. پروندۀ ژو چین را شوکه کرد و نشان داد که شی رهبری نیست که بتوان او را دست کم گرفت.

کتاب راد نیز زمینه‌ای غنی برای درک عزم جدی شی فراهم می‌کند. نخست‌وزیر پیشین استرالیا یکی از معدود غربی‌هایی است که بارها با شی ملاقات کرده است. راد، که به زبان چینی مسلط است و در سفارت استرالیا در پکن کار کرده، در سال ۲۰۲۲ پایان‌نامۀ دکترای خود را در دانشگاه آکسفورد درباره جهان‌بینی ایدئولوژیک شی جین‌پینگ تکمیل کرده است.

بر اساس تحلیل راد، یکی از تجربه‌های شکل‌دهندۀ ذهنیت شی، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ بود. این لحظه تاریخی در پکن به‌عنوان یک فاجعه تلقی شد (دیدگاهی که به‌طور تصادفی با ولادیمیر پوتین مشترک است). از نگاه شی، دلایل سقوط همسایۀ کمونیست عظیم چین تا حد زیادی به کاهش احترامش به ایدئولوژی مارکسیستی مربوط می‌شد.

طبق اسناد رسمی چینی که به شی نسبت داده شده‌اند «یکی از دلایل مهم [فروپاشی شوروی] این بود که مبارزه در زمینۀ ایدئولوژی بسیار شدید بود و تاریخ اتحاد جماهیر شوروی، تاریخ حزب کمونیست شوروی، لنین و استالین به‌طور کامل نفی شد و این امر نیهیلیسم تاریخی و سردرگمی ذهنی ایجاد کرد.»

شی اضافه می‌کند: «این یک درس عبرت است!»

بنابراین، راد در کتاب خود روشن می‌کند که گرایش اخیر در میان چین‌شناسان برای توصیف شی به‌عنوان یک عمل‌گرای معامله‌گر با اعتقادات ایدئولوژیک اندک (یا بدون اعتقاد) اشتباه است. این باید بینشی مفید برای دولت جدید آمریکا باشد.

آنچه راد «ناسیونالیسم مارکسیستی» می‌نامد قرار است فلسفه‌ای باشد که دورۀ باقی‌ماندۀ حضور شی در قدرت را شکل می‌دهد. اما این فلسفه در عمل به چه معناست؟

پاسخ این است که شی خود را در یک مأموریت تاریخی برای ایجاد «عصر جدیدی» از برتری چینی می‌بیند. او از حزب قدرتمند لنینیستی خود برای تقویت هدفش استفاده خواهد کرد. اگر با مقاومت در داخل یا خارج مواجه شود، از «مبارزۀ بی‌امان» برای غلبه بر آن استفاده خواهد کرد. به تیم جدید ترامپ از پیش هشدار داده شده است.