به گزارش اکوایران، تهران، شهری که همواره با چالشهای ترافیکی، آلودگی و کمبود فضاهای عمومی دست و پنجه نرم میکند، در جنگ ۱۲ روزه تحت فشار شدید قرار گرفت و ظرفیتهای تابآوری خود را به نمایش گذاشت. این بحران، فراتر از عملکرد رسمی مدیریت شهری، توانمندی مردم و ظرفیتهای اجتماعی را آشکار کرد و نقاط ضعف ساختاری شهر را برجسته نمود. در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است که تهران چقدر تابآور است و چه اقداماتی میتواند مقاومت شهر و کیفیت زندگی ساکنان را در برابر بحرانهای آینده بهبود دهد؟ هوشنگ فروغمند اعرابی، کارشناس معماری و ساختمان، در گفتوگو با اکوایران، نگاهی دقیق به تابآوری پایتخت، نقاط قوت و ضعف آن و راهکارهای عملی برای آمادگی در بحرانهای آتی ارائه میدهد.
فروغمند با تأکید بر نقش مردم در تابآوری شهری، میگوید: «در بحران گذشته، تابآوری واقعی را مردم نشان دادند، نه مدیریت شهری. همسایگان سنت قدیمی «به اشتراک گذاشتن یک سایه» را حفظ کردند و در شرایط دشوار به یکدیگر کمک کردند. این سنت نیاکان، در سختترین روزهای بحران نیز دیده شد.»
با این حال، او به کمبود فضاهای امن برای پناه گرفتن مردم اشاره دارد: «تهران بسیاری از فضاهایی که میتوانستند در شرایط اضطراری امن باشند، از جمله پارکینگها، را به درستی آماده نکرده است. این کمبودها شامل مسائل ایمنی و بهداشتی نیز میشود و در بحرانهایی مانند جنگ یا حمله موشکی، تأثیر جدی خواهد داشت.»
فروغمند تابآوری شهری را در دو سطح توضیح میدهد: تابآوری تعادلی و تابآوری انتقادی. تابآوری تعادلی به معنای بازگشت به وضعیت پیشین بحران است، اما تابآوری انتقادی بر اصلاح ساختارهای ناکارآمد و ایجاد تغییرات بنیادین تأکید دارد. او میگوید: «در تهران، حتی در روزهای عادی با بحرانهایی مانند ترافیک و آلودگی مواجه هستیم و برنامهای واقعی برای بهبود آنها نداریم. عبور پیاده در شهر بسیار محدود است و شهر به اتوبانهای بزرگ تبدیل شده است. تابآوری واقعی باید امکان تغییر و بهبود ساختارهای شهری را فراهم کند، نه اینکه صرفاً وضعیت موجود را حفظ کند.»
مدیریت شهری پایتخت سنتی است
در رابطه با آمادهسازی تهران برای بحرانهای آینده، فروغمند به دو نکته کلیدی اشاره میکند: دادهمحوری مدیریت شهری و اسکان اضطراری و موقت مردم. او میگوید: «تهران هنوز با مدیریت سنتی اداره میشود و شفافیت کافی درباره پارامترها و رویدادهای شهری وجود ندارد. اولین اقدام ضروری، شناخت وضعیت موجود است. با بهرهگیری از فناوریهای نوین میتوان مدیریت شهری را به سمت دادهمحوری هدایت کرد.»
این کارشناس شهری درباره اسکان اضطراری تأکید دارد: «متأسفانه برنامه مشخصی برای اسکان افراد در شرایط بحران وجود ندارد. در حملات اخیر، برخی افراد روزها در خودروهای خود ماندهاند که شرایط بسیار نامطلوبی است. باید پیش از بحران مشخص باشد که مردم چگونه و در چه شرایطی اسکان موقت خواهند داشت.»
فروغمند همچنین به محدودیتهای نهادی شهرداری اشاره میکند: «حوزه شهرداری با مشکلات ساختاری روبهرو است و توان توسعه در این نهاد در سالهای اخیر محدود بوده است. اگرچه شهرداری از ظرفیت مالی و تراکمهای مصوب برای بازسازی برخوردار است، اما استفاده صرف از این منابع باعث افزایش ترافیک و آلودگی میشود و مقاومت شهر در برابر بحرانهای آینده کاهش مییابد.»
بازسازی نباید به پروژههای ارزانقیمت ختم شود
او تأکید دارد شهرداری به تنهایی قادر به ایجاد تابآوری نیست و همکاری با نهادهای تخصصی مانند بنیاد مسکن و وزارت راه و شهرسازی ضروری است. همچنین بازسازی پس از بحران باید به بهبود کیفیت زندگی شهری منجر شود و محدود به بازگشت به گذشته نباشد: «ساختمانهای ارزانقیمت و پروژههای کپیکارانه جای خود را به ساختارهای مقاوم و با کیفیت دهند. هدف از بازسازی باید ارتقای تابآوری و کیفیت زندگی باشد.»
ایجاد صندوقهای اضطراری برای تأمین منابع مالی و تجهیزات بحران نیز از دیگر اقدامات ضروری است. فروغمند نتیجه میگیرد: «این اقدامات، از ارکان اصلی تابآوری شهری هستند و باید پیش از وقوع بحرانها برنامهریزی شوند.»
فروغمند اعرابی تأکید میکند که تابآوری شهری تنها به معنای تحمل شرایط موجود نیست، بلکه به معنای یادگیری از بحرانها و ایجاد ظرفیت برای تغییر است. او معتقد است برای افزایش تابآوری تهران و بهبود کیفیت زندگی مردم، مدیریت شهری باید به سمت دادهمحوری پیش برود و شفافیت اطلاعات در شرایط بحران به طور جدی رعایت شود. همچنین ساخت بناهای چندمنظوره که در مواقع اضطراری قابلیت استفاده به عنوان پناهگاه را داشته باشند و مسائل حقوقی مرتبط پیشبینی شده باشد، از دیگر اقدامات ضروری است. به گفته این کارشناس، اجرای این اقدامات میتواند تهران را به شهری تابآورتر و با کیفیت زندگی بالاتر تبدیل کند.