به گزارش اکوایران، نشریه فارن پالیسی نوشت: هفته گذشته مخالفان نیکلاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلا، با خبری غیرمنتظره و امیدوارکننده از خواب بیدار شدند: ماریا کورینا ماچادو، رهبر اپوزیسیون، برنده جایزه نوبل صلح شد. کمیته نروژی نوبل از تلاشهای خستگیناپذیر او برای بازگرداندن ونزوئلا به مسیر دموکراسی در برابر اقتدارگرایی مادورو تقدیر کرد.
در واقع، این جایزه نه تنها به ماچادو، بلکه به میلیونها ونزوئلایی داده شد که تشنه تغییر بودند و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ همراه او بسیج شدند. رهبری او سهم مهمی در پیروزیای داشت که اپوزیسیون میگوید - براساس آمار مستقل - در آن انتخابات داشته است.
سیاست دوپهلو و نظامیشده دولت ترامپ
با وجود این نشانههای امید، چشمانداز گذار مسالمتآمیز به دموکراسی در ونزوئلا همچنان مبهم است. ماچادو روابط نزدیکی با چند تن از اعضای دولت ترامپ از جمله مارکو روبیو، وزیر خارجه، دارد. با این حال، از زمان روی کار آمدن ترامپ در ژانویه، سیاست واشنگتن در قبال کاراکاس سیگنالهای متناقضی فرستاده است.
در آغاز، به نظر میرسید کاخ سفید رویکردی معاملهگرایانهتر برای مواجهه با مادورو در پیش گرفته است. اما در ماههای اخیر، اقداماتش رنگی تهاجمیتر و نظامیتر به خود گرفتهاند. ایالات متحده در سپتامبر گذشته یک ناوگان بزرگ دریایی به کارائیب اعزام کرد؛ اقدامی که آن را بخشی از عملیات مقابله با قاچاق کوکائین، فنتانیل و دیگر مواد مخدر از مسیر ونزوئلا معرفی کرد.
هواپیماهای آمریکایی تاکنون پنج قایق غیرنظامی مظنون به حمل مواد مخدر را بمباران کردهاند؛ حملاتی که به گفته دموکراتهای کنگره، بدون مجوز و ناقض قوانین بینالمللی بوده و دستکم ۲۷ کشته برجای گذاشته است. همین اقدامات باعث شده بسیاری انتظار داشته باشند سیاست آمریکا در قبال ونزوئلا به سمت گزینههای نظامیتر برود.
در پی افزایش حضور دریایی آمریکا در منطقه، ماچادو به هواداران خود وعده داد که «روزهای حکومت مادورو به پایان رسیده است». او در ویدیوهایی آنلاین تأکید کرد رژیم «به سر آمده است». بسیاری از مردم ونزوئلا که از سالها سرکوب سیاسی و بحران اقتصادی خسته شدهاند، اکنون با اطمینان از «زمان» - نه «امکان» - ورود تفنگداران دریایی آمریکا به کشورشان سخن میگویند.
ترامپ روز چهارشنبه تأیید کرد که دستور اجرای عملیات مخفیانه سیا در داخل ونزوئلا را صادر کرده است. همان روز، ماچادو در گفتوگو با شبکه CNN از ایالات متحده خواست برای مقابله با آنچه او «جنگ مادورو» میخوانَد، به مردم ونزوئلا کمک کند. وقتی از ترامپ سوال شد که آیا کاخ سفید حمله به اهدافی در خاک ونزوئلا را بررسی میکند یا نه، او پاسخ روشنی نداد و تنها گفت: «خب، بهزودی خواهید فهمید». چند روز بعد نیز با اشارهای دیگر گفت: «ما حالا قطعاً به خشکی نگاه میکنیم، چون در دریا کنترل خوبی داریم».
سناریوهای محتمل سیاست آمریکا در ونزوئلا
احتمال حملات بعدی آمریکا میتواند شامل نابودی محمولههای مواد مخدر یا حتی سرنگونی پروازهای قاچاق از نوار مرزی ونزوئلا و کلمبیا باشد. اما پرسش اصلی این است: هدف نهایی واشنگتن چیست؟ سه مسیر محتمل برای آینده سیاست آمریکا در قبال ونزوئلا وجود دارد.
نخستین سناریو، بروز شورش یا قیام نظامی داخلی علیه مادورو است؛ چه از سوی نیروهای ناراضی ارتش، چه از دل اعتراضات مردمی به رهبری اپوزیسیون، یا ترکیبی از هر دو. ماچادو خود از نیروهای امنیتی خواسته در اقدامی از «نافرمانی مدنی» در برابر مادورو دست به کار شوند و پیروزی اپوزیسیون در انتخابات را به رسمیت بشناسند. (او بارها مدعی شده که درون ارتش ونزوئلا منابعی دارد.)
چنین شورشی میتواند از حمایت لجستیکی، اطلاعاتی و حتی مستقیم ایالات متحده از طریق استقرار دریایی در کارائیب بهرهمند شود. با این حال، واشنگتن احتمالاً رهبری مستقیم چنین اقداماتی را بر عهده نخواهد گرفت. همانگونه که در سال ۲۰۱۹، زمانی که آمریکا خوان گوایدو را بهعنوان «رئیسجمهور موقت» به رسمیت شناخت و ارتش ونزوئلا را به رویگردانی از مادورو ترغیب کرد، ترجیح داد نقش پشتصحنهای در تغییر رژیم ایفا کند.
بااینحال، وقوع شورشی خودجوش و عمدتاً ونزوئلایی چندان محتمل نیست. دولت مادورو از زمان انتخابات سال گذشته با سرکوب بیرحمانه مخالفان، توان هرگونه بسیج مردمی را کاهش داده است. ماچادو مجبور به مخفی شدن شده و نامزد ریاستجمهوری اپوزیسیون، ادموندو گونزالس، کشور را ترک کرده است. اپوزیسیونی که در داخل مانده نیز میان مشارکت در انتخابات محلی تحت کنترل حکومت یا سازماندهی مقاومت فعال، دچار شکاف است. همزمان، دستگاه امنیتی و اطلاعاتی رژیم مادورو نشان داده در جلوگیری از هرگونه شکاف داخلی کارآمد است.
سناریوی دوم: گزینه خطرناک حمله مستقیم
سناریوی دوم این است که ایالات متحده مستقیماً به خاک ونزوئلا حمله کند. در این حالت، واشنگتن ممکن است دست به حمله پیشدستانه گسترده به اهداف نظامی ونزوئلا بزند، و سپس حملات موسوم به «قطع سر» را علیه رهبران اصلی حکومت دنبال کند - حتی با استفاده از نیروهای ویژه برای دستگیری شخص مادورو و انتقال او به دادگاه. مقامات ارشد دولت ترامپ هنوز احتمال چنین تشدیدی را رد نکردهاند.
بااینحال، با وجود گزارشهای متعدد، تردیدهای جدی درباره وقوع حمله نظامی آمریکا به داخل خاک ونزوئلا - چه رسد به تهاجم زمینی - وجود دارد. یکی از دلایل این تردید، توان نسبی پدافند هوایی ونزوئلا است، دستکم روی کاغذ. تحلیلگران درباره سطح واقعی آمادگی و نگهداری سامانههای پدافندی ونزوئلا اختلافنظر دارند، اما همگی بر این نکته توافق دارند که ارتش این کشور شبکهای سراسری از سامانههای ضدهوایی S-125 Pechora در اختیار دارد، بههمراه واحدهای مجهز به توپهای ZU-23-2 و سامانههای قابلحمل Igla-S. علاوه بر این، ارتش ونزوئلا دارای چندین سامانه پیشرفته S-300VM Antey-2500 است - موشکهای دوربردی که قادر به سرنگونی هواپیماها و موشکهای بالستیکاند - هرچند بیشتر در مناطق مرزی کشور مستقر شدهاند.
هرگونه برنامه جدی ایالات متحده برای انجام حملات هوایی در خاک ونزوئلا به احتمال زیاد، پیش از هر چیز، به دنبال نابودی سامانههای پدافندی این کشور خواهد بود - که معنایش ورود مستقیم به درگیری نظامی با نیروهای مسلح ونزوئلا است. چنین رویاروییِ آشکاری، پرریسک و غیرقابل پیشبینی است و میتواند به زنجیرهای از خشونت منتهی شود که سالها ادامه یابد و حتی دامنه آن به کشورهای همسایه نیز گسترش پیدا کند.
ونزوئلا یکی از بزرگترین انبارهای تسلیحات در نیمکره غربی را در اختیار دارد. افزون بر این، بقایای شورشیان کلمبیایی و هزاران عضو گروههای شبهنظامی طرفدار دولت، موسوم به کولکتیوها (Colectivos)، در این کشور حضور دارند. در هفتههای اخیر نیز مادورو شخصاً با میلیشیای بولیواری - نیرویی داوطلب از غیرنظامیان مسلح - رزمایشهایی برگزار کرده است. اگر ترامپ در اقدامات خود احتیاط نکند، هرگونه اقدام نظامی یکجانبه آمریکا در ونزوئلا میتواند این کشور را به ورطه هرجومرجی مشابه لیبی بکشاند؛ بحرانی که تنها سه ساعت پرواز تا میامی فاصله دارد.
سناریوی محتملتر: معامله بهجای تهاجم
در نهایت، محتملترین سرانجام برای سیاست ایالات متحده در قبال ونزوئلا شاید ناراضیکنندهترین گزینه برای مردم این کشور باشد - مردمی که با اکثریتی قاطع علیه مادورو رأی دادند و مشتاق تغییرند. به نظر میرسد مادورو روی این حساب باز کرده که ترامپ پس از مجموعه حملاتش به قایقهای مظنون در کارائیب، در پی آن است که پیروزی سیاسی نمادین خود را اعلام کند. او در سپتامبر گذشته نامهای به ترامپ فرستاد و پیشنهاد مذاکره با واشنگتن را مطرح کرد. تا پیش از توقف اخیر تماسها، ریچارد گرنل، نماینده ویژه رئیسجمهور آمریکا، با تأیید خود ترامپ، با مقامهای کاراکاس در ارتباط بود.
اگر روشن شود که پایههای قدرت مادورو تضعیف نشده، ترامپ احتمالاً دوباره به مسیر دیپلماسی بازمیگردد و تلاش میکند از کانال گرنل برای پیشبرد منافع آمریکا فراتر از مسائل دموکراسی و حقوق بشر - در حوزههایی چون انرژی، مهاجرت و امنیت منطقهای - بهره گیرد.
ممکن است توافقی تازه میان ایالات متحده و ونزوئلا بهصورت علنی انجام شود، همچون مبادله زندانیان در ژوئیه و لغو بخشی از تحریمها که به شرکت نفتی «شورون» اجازه فعالیت در ونزوئلا را داد. یا شاید پشت درهای بسته شکل بگیرد - مانند توافق فعلیای که به موجب آن، دولت آمریکا هفتهای دو پرواز از مهاجران را مستقیماً به کاراکاس میفرستد.
بااینحال، هرگونه توافقی میان واشنگتن و کاراکاس باید بحران سیاسی ونزوئلا را نیز در دستور کار قرار دهد. آمریکا باید برای آزادی بیش از ۸۰۰ زندانی سیاسی و پایان سرکوب احزاب مخالف و نهادهای مدنی فشار بیاورد. اما فراتر از همه اینها، واشنگتن باید بکوشد نقشهراهی برای بازسازی نهادهای دموکراتیک این کشور تدوین کند.
بازگشت به طرح «گذار دموکراتیک»
این کار نیازمند شروع از صفر نیست. در سال ۲۰۲۰، نخستین دولت ترامپ چارچوب گذار دموکراتیک (Democratic Transition Framework) را پیشنهاد داده بود؛ طرحی که نقشهای برای اصلاحات سیاسی، تقسیم قدرت و برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه ترسیم میکرد. در این طرح، آمریکا وعده داده بود که در ازای تشکیل دولت انتقالی مشترک میان اپوزیسیون و حزب حاکم، تحریمها را به صورت تدریجی رفع کند.
ترامپ و مارکو روبیو اکنون میتوانند این طرح را دوباره از قفسه بیرون بیاورند و بهجای امید به تغییر یکشبه و معجزهآسا، بر مسیر تدریجی و تشویقمحورِ اصلاحات دموکراتیک تمرکز کنند. بااینحال، از آنجا که مادورو بارها از گفتوگو برای خرید زمان و کاهش فشارها استفاده کرده، هرگونه مذاکره تازه باید با در نظر گرفتن سوابق انجام شود.
اکنون دولت ترامپ در محاسبه گام بعدی خود در برابر ونزوئلا با دو گزینه روبهروست: آیا از حضور نظامی در کارائیب بهعنوان اهرم فشار برای پیشبرد منافع و اصلاحات دموکراتیک استفاده کند؟ یا اینکه دست به قمار خطرناک تشدید نظامی بزند و منطقه را در معرض خطر درگیریای بیثباتکننده قرار دهد؟
اگر ترامپ بتواند همزمان با پرهیز از جنگ، گذار دموکراتیک را در ونزوئلا پیش ببرد، شاید سال آینده خود او برنده جایزه نوبل صلح شود - جایزهای که بهنظر میرسد مدتهاست آرزویش را دارد.