اکوایران: برجام ده‌سالگی خود را در حالی پشت سر گذاشت که نه‌تنها از مدار دیپلماسی خارج شده، بلکه به محور تقابل تازه‌ای میان تهران و غرب بدل شده است. نامه مشترک ایران، چین و روسیه به سازمان ملل، اعلام رسمی پایان قطع‌نامه ۲۲۳۱ را رقم زد؛ رخدادی که می‌تواند معادلات حقوقی و سیاسی پرونده هسته‌ای ایران را وارد مرحله‌ای تازه کند.

به گزارش اکوایران، سفرا و نمایندگان دائم سه کشور ایران، چین و روسیه در سازمان ملل متحد، طی نامه‌ای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس شورای امنیت سازمان ملل متحد انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد از روز ۱۸ اکتبر 2025 -۲۶ مهر ماه- را اعلام کردند.

۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ و سالگرد ده‌سالگی برجام می‌توانست مصادف باشد با پایان طبیعی زمان تحریم‌های شورای امنیت و محدودیت‌های آن برای برنامه هسته‌ای ایران. برنامه جامع اقدام مشترک که به عنوان «برجام» شناخته می‌شود، در سال ۲۰۱۵ با هدف خروج پرونده هسته‌ای ایران از مدار تحریم و تنش به امضا رسید.

برجام که نقطه عطفی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آمد،  پس از خروج آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ از آن و عدم پایبندی تروئیکای اروپایی به تعهداتشان در آن به‌تدریج رو به نابودی حرکت کرد. هر یک از بازیگران بین‌المللی سهمی در تضعیف این توافق داشتند؛ واشنگتن با بازگرداندن فشارها، اروپا با ناتوانی در جبران آثار تحریم‌ها، و حتی چین و روسیه با مواضع دوگانه. ایران نیز در واکنش تعهدات خود از ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸ کاهش داد.

فعال شدن مجدد 6 قطع‌نامه پیشین شورای امنیت در ششم مهرماه ۱۴۰۴، در واقع مرگ برجام را رقم زد؛ رخدادی که تضاد روایت‌های حقوقی و سیاسی تهران و غرب را وارد مرحله‌ای تازه کرده است.

موضع رسمی ایران: پایان قانونی قطع‌نامه ۲۲۳۱

روز گذشته وزارت امور خارجه ایران در بیانیه‌ای به مناسبت سالگرد اجرای برجام اعلام کرد: از تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵  تمامی مفاد و محدودیت‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران بر اساس قطع‌نامه ۲۲۳۱ شورای امنیت خاتمه یافته و این موضوع باید از دستور کار شورا خارج شود.

در این بیانیه با استناد به بند ۸ قطع‌نامه، تشکیل مجدد سازوکارهای تحریمی مانند کمیته تحریم یا گروه کارشناسان، «غیرقانونی و فاقد مبنای حقوقی» توصیف شده است. وزارت خارجه از دبیرکل سازمان ملل خواست اطلاعات نادرست درج‌شده در وب‌سایت سازمان درباره «بازگشت قطع‌نامه‌های خاتمه‌یافته» را اصلاح کند تا از بروز آشفتگی در روندهای حقوقی جلوگیری شود.

این وزارتخانه همچنین با اشاره به پایبندی ایران به برجام و نقض تعهدات از سوی آمریکا و سه کشور اروپایی، تلاش اخیر لندن، پاریس و برلین برای فعال‌سازی سازوکار موسوم به «اسنپ‌بک» را اقدامی غیرقانونی و فاقد اثر دانست. در بیانیه تأکید شده است که شورای امنیت نیز، به‌دلیل مخالفت چین و روسیه، تصمیمی برای احیای قطع‌نامه‌های سابق اتخاذ نکرده است.

عراقچی: «احیای قطع‌نامه‌های منقضی‌شده» باطل است

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت اعلام کرد که قطعنامه ۲۲۳۱ طبق مفاد خود، در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ خاتمه یافته و هیچ نهاد یا دولت، از جمله دبیرخانه سازمان ملل، بدون تصمیم جدید شورای امنیت مجاز به اقدام حقوقی در این زمینه نیست.

او با اشاره به پایبندی ایران به تعهدات و نقض مکرر آن از سوی آمریکا و اروپا نوشت: خروج واشنگتن و بی‌عملی اروپا، موجب نقض صریح حقوق بین‌الملل و تضعیف برجام شد. عراقچی تأکید کرد اقدام اخیر تروئیکای اروپایی در فعال‌سازی مکانیسم ماشه، فاقد اعتبار حقوقی و مغایر با روح و متن قطع‌نامه ۲۲۳۱ است. بر اساس بند ۸ این قطع‌نامه، همه مفاد و قطع‌نامه‌های تحریمی پیشین در تاریخ مقرر منقضی شده‌اند و قابلیت احیا ندارند.

بیشتر بخوانید
تحریم‌ها در مسیر بازگشت؛ ایران در مرکز یک مناقشه حقوقی

اکوایران: با فعال شدن مکانیس ماشه و بازگشت قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت، ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قرار می‌گیرد؛ رویدادی که محمود صادقی در گفت‌وگو با اکوایران آن را نه‌تنها آزمونی تازه برای دیپلماسی تهران بلکه ورود به یک مناقشه حقوقی جدید می‌داند.

جدال حقوقی ایران و غرب

محمود صادقی، حقوقدان و نماینده ادوار مجلس در گفت‌وگو با اکوایران  یادآور شد: ایران استدلال می‌کند که آمریکا به عنوان طرف اصلی توافق از برجام خارج شده و اساساً حق استناد به مکانیسم ماشه را ندارد. تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) نیز به دلیل انجام ندادن تعهدات خود پس از خروج آمریکا، از نظر ایران جایگاه حقوقی لازم برای فعال کردن این مکانیسم را از دست داده‌اند. به همین دلیل، تهران اقدام اخیر آنها را خلاف قانون و مغایر مفاد برجام می‌داند.

به گفته صادقی، اکنون ایران وارد یک مناقشه حقوقی جدی با شورای امنیت و قدرت‌های غربی شده است: باید دید سازمان ملل چه رویکردی اتخاذ خواهد کرد. اگر استدلال‌های ایران پذیرفته شود، پرونده برجام عملاً بسته می‌شود و قطعنامه‌ها امکان بازگشت نخواهند داشت. اما اگر این استدلال‌ها رد شود، چالش‌های جدیدی در عرصه بین‌المللی پیش روی ایران قرار می‌گیرد.

نماینده ادوار مجلس در ادامه به پیامدهای احتمالی بازگشت تحریم‌ها نیز اشاره کرد و گفت: تحریم‌ها گذشته از آثار اقتصادی، بُعد روانی و امنیتی خطرناکی دارند. قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد به معنای آن است که کشور به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی قلمداد می‌شود. این وضعیت می‌تواند بهانه‌ای برای اقدامات خصمانه یا حتی مداخلات نظامی از سوی دشمنان ایران، به‌ویژه آمریکا و اسرائیل، فراهم کند.

به گفته او، هرچند برخی تحریم را «نرمال» جلوه می‌دهند، اما واقعیت این است که این وضعیت یکی از عوامل اصلی مشکلات کنونی ایران است و نباید ساده‌انگاری شود.

بیشتر بخوانید
بازگشت به نقطه صفر؟ آینده ایران در دوران پسا ماشه

اکوایران: با مرگ برجام، قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران بار دیگر احیا شدند؛ مسأله‌ای که بار دیگر مناقشه‌ای حقوقی و سیاسی را در سطح بین‌الملل رقم زده است. کوروش احمدی در گفت‌وگو با اکوایران از ابعاد حقوقی و سیاسی این روند، موضع ایران و واکنش چین و روسیه سخن گفت و آینده تحریم‌ها را وابسته به رفتار عملی این دو قدرت دانست.

نقش چین و روسیه در معادلات پسابر‌جام

کوروش احمدی، دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با اکوایران درباره وضعیت بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران و امکان اجرای آنها تأکید کرد که این روند از ابتدا تا امروز بیشتر بر پایه تصمیمات سیاسی بوده و مبانی حقوقی مربوطه در درجه دوم اهمیت قرار داشته است.

احمدی  تاکید کرد: در عین حال چین و روسیه بازیگران کلیدی هستند. باید دید این دو کشور در عمل چگونه رفتار خواهند کرد، زیرا آن‌ها نیز قبلا علیه اقدام سه کشور اروپایی برای بازگشت قطعنامه‌ها موضع گرفته‌اند.

این کارشناس بین‌الملل ادامه داد: به نظر می‌رسد با توجه به شرایط فعلی، ایران بیش از پیش به سمت چین و روسیه گرایش پیدا کند و همکاری‌های خود را با این دو کشور گسترش دهد. به‌طور مشخص، پرسش این است که شرکت‌های چینی و روسی در عمل چه رفتاری نشان خواهند داد و آیا آمریکا فشار بیشتری بر آن‌ها وارد خواهد کرد یا خیر.

احمدی معتقد است: همه سناریوهای پیش روی ایران بستگی دارد به اینکه چین و روسیه در عمل چه می‌کنند. زیرا آن‌ها علاوه بر ملاحظات بین‌المللی، به شدت نسبت به فشارها و خواسته‌های کشورهای منطقه از جمله شورای همکاری خلیج فارس و اسرائیل هم حساس هستند. این فشارها می‌تواند بر نحوه رفتار پکن و مسکو تاثیر بگذارد و در نهایت تعیین کند که آینده این پرونده در چه مسیری حرکت خواهد کرد.