به گزارش اکوایران، نشست اخیر وزیران خارجه کشورهای عضو گروه هفت در کانادا بار دیگر پرونده هستهای ایران را در متن اصلی تحولات امنیتی و سیاسی غرب قرار داد؛ مسیری که به بازگشت ادبیات فشار و تهدید منتهی شده است.
در بیانیه پایانی G7، بهصراحت از ایران خواسته شد همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از سر گیرد، اجازه بازرسی از تمامی فعالیتهای هستهای را بدهد و بر اساس تعهداتش در معاهده NPT عمل کند.
مهمتر از آن، برای نخستینبار این گروه از تهران خواست مستقیماً با آمریکا وارد گفتوگو شود؛ موضعی که پیشتر تنها از سوی اروپاییها شنیده میشد و اکنون شکل یک «اجماع سیاسی غرب» را به خود گرفته است.
این بیانیه با واکنش تند سخنگوی وزارت خارجه ایران روبهرو شد. بقایی مواضع گروه هفت را «تکرار ادعاهای بیپایه» عنوان کرد و گفت غرب با سوءاستفاده از سازوکارهای لغوشده برجامی در پی احیای قطعنامههای گذشته شورای امنیت است.
گزارش آژانس؛ نقطه اوج تنش پیش از نشست شورای حکام
همزمان با این تحولات، تازهترین گزارش آژانس، فضای سیاسی را بیش از پیش حساس کرد. رسانههایی مانند والاستریت ژورنال به نقل از منابع آژانس نوشتند ایران تنها کشور غیرهستهای عضو NPT است که حجم قابلتوجهی اورانیوم با غنای ۶۰ درصد دارد و محدودیتهای اعمالشده، امکان راستیآزمایی کامل آن را دشوار کرده است.
این وضعیت زمینهساز گمانهزنیهایی درباره احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در نشست آینده شورای حکام شده است، هرچند روسیه هشدار داده چنین اقدامی بحران را تشدید خواهد کرد.
در مقابل، تهران تأکید میکند بازرسیها طبق قوانین و با هماهنگی شورای عالی امنیت ملی انجام شده و هر درخواست مازاد، باید بر اساس سازوکارهای قانونی داخلی بررسی شود.
واکنش ایران: قطعنامهها فشار سیاسی است
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی و عباس عراقچی، وزیر امور وزارت خارجه تأکید کردند: تلاش برای صدور قطعنامه جدید، «عملیات روانی و سیاسی» است. رایزنیهای ایران و آژانس ادامه دارد و سفیر ایران در وین فعالانه تلاش میکند و همکاری ایران تنها در چارچوب قواعد مشخص و با رعایت حقوق کشور دنبال خواهد شد.
در همین خصوص اکوایران با چند تن از تحلیلگران سیاست خارجی گفتوگو کرده است.
احمدی: تهران و واشنگتن طرفهای اصلیاند
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل اهمیت بیانیه G7 را «تغییر سطح مطالبه غرب» توصیف کرد. به گفته او: اروپا از تابستان گذشته به این جمعبندی رسیده که حل اختلافات تنها از مسیر گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا ممکن است. اکنون گروه هفت نیز همین موضع را رسمی کرده است.
در گذشته هم مذاکرات هستهای ابتدا میان تهران و واشنگتن آغاز شد و سپس ۱+۵ وارد روند شدند؛ بنابراین جامعه بینالمللی در حال بازگشت به درک اولیهای است که این پرونده «ذاتاً یک مسئله دوجانبه» است.
احمدی گزارش اخیر آژانس را فاقد «تحول تعیینکننده» دانست و احتمال ارجاع فوری پرونده ایران در نشست آتی را پایین ارزیابی کرد. او همچنین با اشاره به نقش چین و روسیه گفت: هرچند این کشورها امروز بیش از گذشته مواضع ضدغربی دارند، اما همراهی آنها در نهادهایی مانند FATF یا اتحادیه اروپا «تضمینشده و کافی» نیست و نمیتوان تنها بر شرق تکیه کرد.
فلاحتپیشه: تلاش برای خارج کردن پرونده ایران از مسیر حقوقی
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس، معتقد است: گروه هفت تصمیم گرفته پرونده ایران را از مسیر حقوقی خارج و کاملاً سیاسی کند.
او ادامه داد: احتمال ارجاع فوری پرونده به شورای امنیت کم است، اما یک قطعنامه تهدیدآمیز جدید – با اشاره به ماده ۴۲ فصل هفتم – محتمل خواهد بود. کاهش سطح دسترسی آژانس به تأسیسات هستهای ایران در ۲۰ سال اخیر بیسابقه است و غرب آن را «تهدید» تلقی میکند.
فلاحتپیشه افزود: ایران باید بهطور جدی در روابط با چین و روسیه مراقب باشد؛ زیرا اگر آنها مانند سال ۲۰۰۶ عمل کنند، ایران تنها «کارت بازی» قدرتهای بزرگ خواهد بود.
کریمی: فشار غرب چندلایه است و دیپلماسی ایران باید جسورانهتر باشد
ساسان کریمی، استاد روابط بینالملل با تأکید بر اینکه فشار غرب «بیش از هر زمان دیگر» در حال افزایش است، گفت: آژانس، کشورهای غربی و بخشی از دبیرخانه شورای امنیت در پی فعالسازی دوباره پرونده ایران در شورای امنیت هستند.
او ادامه داد: فشارها ترکیبی از مسائل فنی و سیاسی است؛ اما «بهانه فنی»، پوششی برای فشار سیاسی است. دستگاه دیپلماسی ایران باید بسیار فعالتر، جسورانهتر و پیشدستانهتر عمل کند تا بهانهها را از دست طرف مقابل بگیرد.
کریمی همچنین افزود: اتکا به چین و روسیه نمیتواند جایگزین رابطه متوازن با اروپا و آمریکا باشد و به «شراکت ارزان» منجر خواهد شد. احتمال مذاکره جدی میان ایران و آمریکا پایین است و مذاکرات نمادین نیز چشمانداز توافقی شبیه برجام را ندارد.
قهرمانپور: مساله اصلی غرب اورانیوم ۶۰ درصد است
رحمن قهرمانپور، کارشناس بینالمللی نیز تأکید کرد: آژانس نمیتواند از فضای سیاسی جدا شود؛ زیرا عمده بودجهاش از سوی آمریکا و متحدانش تأمین میشود.
او ادامه داد: آنچه اکنون برای غرب حیاتی است، ارزیابی فنی درباره وضعیت برنامه هستهای ایران پس از حملات آمریکا و اسرائیل و تعیین وضعیت ۴۴۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد است. این ارزیابی تعیینکننده «زمان گریز هستهای» خواهد بود و همین موضوع، فشار بر ایران برای پذیرش بازرسیهای جدید را افزایش میدهد.
محبعلی: ایران باید راهبرد روشن در دیپلماسی داشته باشد
قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه ساختار اتحادیه اروپا و آژانس را تحت تأثیر مستقیم قدرتهای غربی توصیف کرد. او گفت: بازگشت ایران به وضعیت مندرج در بند ۴۱ فصل هفتم منشور سازمان ملل «طبیعتاً فشارهای بینالمللی را تشدید کرده است.
او تاکید کرد: ایران برای موفقیت در روند دیپلماتیک باید رویکردی روشن، ابزار لازم و آمادگی برای مذاکره واقعی داشته باشد. تاخیرهای چندساله در مذاکرات نهتنها کمکی نکرده، بلکه اکنون هزینه ایران را بالا برده است.
محبعلی بازگشت به شرایط اولیه برجام را «تقریباً ناممکن» دانست و گفت حتی اگر مذاکرات آغاز شود، نهایتاً میتواند به کاهش نسبی تحریمها بینجامد.
مجموعه تحولات اخیر، نشانه بازگشت پرونده هستهای ایران به مرحلهای حساس و پرتنش است؛ مرحلهای که غرب به دنبال افزایش فشار سیاسی و کشاندن پرونده به سطحی بالاتر است.
به نظر میرسد آینده پرونده هستهای ایران بیش از هر زمان دیگری وابسته به تصمیمگیریهای سیاسی تهران و واشنگتن و نیز توان دستگاه دیپلماسی ایران برای مدیریت بحران در فضایی است که هر روز بیشتر به سمت امنیتی شدن پیش میرود.