دنیای سیاست و روابط بینالملل همواره صحنه کنش قدرتهای بزرگ است و درک انگیزه و جهتگیری این بازیگران کلیدی برای ترسیم تصویری واقعی از مناسبات جهانی، حیاتی است. انتشار سند امنیت ملی ایالات متحده، بهعنوان بزرگترین قدرت نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان، رویدادی غیرقابل اغماض محسوب میشود. اگرچه سندهای سیاستی اغلب خروجی بوروکراسیها هستند و لزوماً تضمینکننده اجرای مو به موی نقشههای راه در آینده نیستند، اما بهعنوان یک میثاق رسمی و ابزاری برای علامتدهی به تمامی ذینفعان جهانی باید با جدیت مورد ملاحظه قرار گیرند. خصوصاً وقتی پای «امنیت ملی» با تمام پیچیدگیها و پنهانکاریهای ذاتی آن در میان باشد، اهمیت این سند مضاعف میشود.
جان کلام سند جدید، ترسیم اولویتهای رسمی امنیتی ایالات متحده برای مناطق مهم جغرافیایی است. مهمترین نکته این سند، تأکید بر عدم پذیرش بار کامل تعهدات جهانی توسط آمریکا و «اولویتبخشی مطلق به منافع ملی داخلی» است. سند صریحاً بیان میکند که متحدان آمریکا درک نادرستی از تجارت آزاد و جهانیشدن داشتهاند و این کشور بنا ندارد تا ابد هزینههای پیشبرد این آرمانها را متحمل شود. در واقع، این سند «امنیت ملی» را درونگراتر از گذشته تعریف کرده و شاید بتوان آن را یکی از صریحترین نسخههای رسمی ایده «اول آمریکا» (America First) دانست که دغدغه اصلی را به داخل ایالات متحده معطوف کرده و نگاه را از بیرون به درون معطوف میسازد. همچنین، سند با لحنی بسیار متأثر از گفتمان ترامپ، مستقیماً از «دوره طلایی» که قرار است با ترامپ آغاز شود، سخن میگوید.
سند امنیت ملی آمریکا، چند اصل و ارزش بنیادین را برای ریلگذاری سیاست خارجی آینده تعریف میکند. تحلیل و بررسی این سند، موضوع این برنامه زمینه است که امیرحسین خالقی همراه با آرش رئیسینژاد به آن میپردازند.