به گزارش اکوایران، همزمان با تلاش دولت ترامپ برای تثبیت آتشبس غزه و پیشبرد طرحی گستردهتر برای نظم پساجنگ، شکافها میان واشنگتن و تلآویو آشکارتر از همیشه شده است. گزارشها از نارضایتی فزاینده کاخ سفید نسبت به عملکرد نتانیاهو حکایت دارد؛ در چنین فضایی، دیدار پیشروی ترامپ و نتانیاهو نهتنها برای سرنوشت آتشبس، بلکه برای آینده راهبرد آمریکا در خاورمیانه و مسئله ایران تعیینکننده به نظر میرسد.
هیت صلح ترامپ و سرنوشت مبهم آتش بس
به نوشته باراک راوید، گزاشگر آکسیوس، مقامهای کاخ سفید معتقدند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، روند توافق در غزه را عمداً کند کرده و نگراناند که او جنگ با حماس را از سر بگیرد. با این حال، در حالی که نخستوزیر اسرائیل با تیم ترامپ دچار اصطکاک شده است، امیدوار است شخصِ رئیسجمهور آمریکا را به دیدگاه تندروانهتر خود نزدیک کند.
به گفته مقامهای کاخ سفید، دولت آمریکا میخواهد هرچه سریعتر از تشکیل یک دولت تکنوکرات فلسطینی و یک نیروی بینالمللی تثبیت اوضاع برای غزه رونمایی کند و حتی ممکن است اواخر ژانویه، «هیئت صلح» به رهبری ترامپ را در حاشیه مجمع جهانی اقتصاد در داووس تشکیل دهد.
فرستاده ترامپ، استیو ویتکاف، به همراه مشاور و داماد او، جرد کوشنر، با مصر، قطر و ترکیه در حال همکاری هستند تا این توافقها نهایی شود و زمینههای مرحله دوم توافق فراهم آید؛ مرحلهای که شامل تحویل سلاحهای حماس و عقبنشینی نیروهای اسرائیلی است. اما به گفته منبعی آگاه، نتانیاهو در دیدار اخیر خود با سناتور لیندزی گراهام در قدس، نسبت به ایدههای ویتکاف و کوشنر بهویژه درباره غیرنظامیسازی غزه ابراز تردید کرده است. این شرایط، زمینهساز دیدار سرنوشتساز ترامپ و نتانیاهو در فلوریدا شده است.
ناامیدی تیم ترامپ از بیبی
تیم ارشد ترامپ بهتدریج از اقدامهای نتانیاهو برای تضعیف آتشبس شکننده و متوقف کردن روند توافق ناامیدتر شده است. همانند دولت بایدن، تیم ترامپ نیز هفتههاست بر سر مسائل تاکتیکی مانند بازگشایی گذرگاه رفح با مصر و تأمین چادر برای فلسطینیان آواره در فصل زمستان با اسرائیلیها درگیر بحث و اختلاف بوده است. یکی از مقامهای کاخ سفید به آکسیوس گفت: «جیدی، مارکو، جرد، استیو و سوزی؛ او همه آنها را از دست داده است. تنها کسی که هنوز برایش باقی مانده رئیسجمهور است که همچنان او را دوست دارد، اما حتی ترامپ هم میخواهد توافق غزه سریعتر از وضعیت فعلی پیش برود.»
یک مقام دیگر کاخ سفید گفت: «مدتی است این احساس وجود دارد که اسرائیلیها از توافقی که امضا کردهاند پشیمان شدهاند» و درحال تخریب روند هستند. این اقدامات شامل کشتن یکی از فرماندهان ارشد نظامی حماس بوده که در چند حمله منجر به کشته شدن غیرنظامیان فلسطینی، از جمله کودکان، نقش داشت؛ اقدامی که از نگاه دولت ترامپ نقض آتشبس محسوب میشود.
دیدار سرنوشت ساز
به گفته دو مقام کاخ سفید، این نتانیاهو بود که در تماس تلفنی اول دسامبر، ایده دیدار با ترامپ در تعطیلات را مطرح کرد. ترامپ گفت خوشحال میشود نتانیاهو را ببیند و نخستوزیر اسرائیل این حرف را کاملاً جدی گرفت و تیم او خبر برگزاری دیدار در مارالاگو را درز داد و کاخ سفید را برای تعیین تاریخ تحت فشار گذاشت. در ابتدا، ترامپ مطمئن نبود که لازم است به این زودی برای پنجمین بار از زمان بازگشت به قدرت با نتانیاهو دیدار کند. اما با گذشت زمان، زمانبندی این دیدار برای کاخ سفید مفید شد؛ بهویژه در آستانه رونمایی برنامهریزیشده از «هیئت صلح غزه» در ژانویه.
نتانیاهو نسبت به طرح غیرنظامیسازی در غزه، ترکیب دولت تکنوکرات و نیروی تثبیت اوضاع، و نیز نقش پیشنهادی ترکیه و قطر در غزه پس از جنگ بدبین است. یک مقام اسرائیلی گفت: «ما نتایج نشست میامی را مثبت ارزیابی نمیکنیم.»
به گفته مقامهای کاخ سفید، یکی دیگر از موضوعاتی که ترامپ احتمالاً در دیدار با نتانیاهو مطرح میکند، وضعیت کرانه باختری و نگرانیها درباره احتمال فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین است. دولت ترامپ خواهان پیشبرد یک برنامه اصلاحی حداکثری برای تشکیلات خودگردان است، اما اگر اسرائیل به تضعیف آن ادامه دهد، این برنامه کارساز نخواهد بود. واشنگتن از اسرائیل میخواهد اقداماتی برای مهار خشونت شهرکنشینان علیه فلسطینیها انجام دهد، میلیاردها دلار از درآمدهای مالیاتی فلسطینیان را که در اختیار دارد آزاد کند و حتی به نوعی تفاهم با آمریکا درباره گسترش شهرکسازیها برسد.
سودای توسعهطلبانه بی بی
از موضوعات دیگری که در مورد سفر مذکور مطرح میشود، ایران است. به نوشته الجزیره، مقامهای اسرائیلی و متحدان آمریکایی آنها بار دیگر طبل جنگ علیه ایران را به صدا درآوردهاند و ادعا میکنند که رسیدگی فوری به موشکهای ایران ضروری است. اما تحلیلگران میگویند درگیری جدید با ایران در تضاد آشکار با اولویتهای اعلامشده سیاست خارجی ترامپ قرار دارد.
به گفته سینا توسی، پژوهشگر ارشد اندیشکده مرکز سیاست بینالملل، در حالی که ترامپ به دنبال تعمیق همکاریهای اقتصادی و ایجاد پیوندهای دیپلماتیک میان اسرائیل و کشورهای عربی است، نتانیاهو در پی سلطه نظامی بر منطقه است. او گفت: «این تمایل به درگیری دائمی آمریکا و جنگهای همیشگی علیه ایران، بازتاب هدف اسرائیل برای سلطه بیرقیب، هژمونی بدون چالش و توسعهطلبی است. به نظر من، این ریشه اهداف نتانیاهو و مسیری است که میخواهد آمریکا را به حمایت از آن سوق دهد؛ اما این مسیر با منافع ایالات متحده که به دنبال ثبات بیشتر در منطقه بدون نیاز به مداخله مستقیم نظامی است، به تقابل خواهد رسید.»
لابیگری در واشنگتن و جابهجایی خط قرمزها
در حالی که آمریکا وعده داده حضور نظامی و راهبردی خود در خاورمیانه را کاهش دهد، اسرائیل به نظر میرسد در حال لابیگری برای جنگی است که میتواند واشنگتن را به درگیری بکشاند. در دهههای گذشته، اسرائیل برنامه هستهای ایران را بهعنوان تهدید اصلی علیه امنیت خود و جهان مطرح میکرد. اما ترامپ اصرار دارد که حملات آمریکا به سه تأسیسات هستهای ایران در ماه ژوئن، این برنامه را نابود کرده است.
تحلیلگران میگویند فارغ از درستی یا نادرستی این ادعا، موضعگیری ترامپ اسرائیل را وادار کرده است «دشمن» جدیدی معرفی کند تا ناچار نشود علناً با رئیسجمهور آمریکا مخالفت کند. تریتا پارسی، معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی اندیشکدهای آمریکایی که از دیپلماسی حمایت میکند گفت از آنجا که ترامپ «درست یا نادرست» پرونده هستهای را حلشده اعلام کرده، اسرائیل تمرکز خود را به برنامه موشکی ایران منتقل کرده تا فشار بر تهران ادامه یابد.
او به الجزیره گفت: نتانیاهو آمریکا را به پیوستن به جنگی دیگر علیه ایران سوق میدهد؛ این بار با تمرکز بر موشکها، تا حدی به این دلیل که ترامپ تمایلی به بازگشت به موضوع هستهای ندارد، چرا که گفته آن را حل کرده و برنامه را “نابود” کرده است. اسرائیلیها مدام خط قرمزها را جابهجا میکنند تا تقابل با ایران را به جنگی بیپایان و همیشگی تبدیل کنند.»
رویارویی حامیان ترامپ با تلآویو
با این حال، اسرائیل و متحدانش درباره برنامه موشکی ایران هشدار میدهند و مدعیاند تهران در حال بازیابی توان خود و افزایش ظرفیت تولید موشک است.
به گفته پارسی: «اسرائیلیها هر شش ماه یکبار با طرحی جدید برای بمباران ایران بازمیگردند و این روند ادامه خواهد داشت تا زمانی که ترامپ تصمیم بگیرد آن را متوقف کند. اگر او دوباره، همانطور که در ژوئن عمل کرد، عقبنشینی کند، ژوئن آینده دوباره با یک طرح جنگی دیگر روبهرو خواهد شد، و دسامبر بعد و باز هم ژوئن بعدی. این روند متوقف نمیشود مگر اینکه او آن را متوقف کند.»
تندروهای سیاست خارجی که خواهان تغییر حکومت ایران بودند، زمانی بر حزب جمهوریخواه ترامپ مسلط بودند. اما تا حدی به لطف خود ترامپ، اکنون بخش بزرگی از پایگاه اجتماعی او بهشدت با مداخلات نظامی مخالف است و ترجیح میدهد تمرکز بر مشکلات داخلی آمریکا باشد. جنبش «اول آمریکا» که چهرههایی چون تاکر کارلسن و استیو بنن نمایندگی آن را بر عهده دارند، در ماه ژوئن از ترامپ خواستند به ایران حمله نکند. کارلسن فشار جدید اسرائیل برای جنگ را نیر بهشدت مورد انتقاد قرار داده و در خبرنامه خود نوشت: «کمتر از شش ماه از زمانی که ترامپ به درخواست نتانیاهو خطر جنگ با ایران را پذیرفت گذشته، اما نخستوزیر اسرائیل به جای قدردانی، حالا خواستار اقدامات بیشتری است. این تعریف یک رابطه انگلی است».
پاسخ کوبندهتر
ترامپ پس از حملات آمریکا در ژوئن توانست ادعای پیروزی کند. او از اسرائیل حمایت کرد، به برنامه هستهای ایران ضربه زد و بدون کشاندن آمریکا به یک درگیری طولانی، پایگاه اجتماعی خود را حفظ کرد. پس از حمله موشکی ایران به یک پایگاه آمریکا در قطر که تلفات آمریکایی در پی نداشت ترامپ پس از ۱۲ روز آتشبس اعلام کرد و جنگ پایان یافت.
اما تحلیلگران هشدار میدهند دور دوم حملات علیه ایران ممکن است به این سادگی پایان نیابد. خویشتنداری ایران در ژوئن به احتمال زیاد تکرار نخواهد شد، زیرا این رفتار در غرب بهعنوان نشانه ضعف تلقی شد. واکنش ایران بسیار شدیدتر و سریعتر خواهد بود، چون ایرانیها میدانند اگر محکم پاسخ ندهند و این تصور را از بین نبرند که ایران کشوری است که میتوان هر شش ماه یکبار آن را بمباران کرد، در نهایت به کشوری تبدیل میشود که اسرائیل هر شش ماه یکبار آن را بمباران میکند. اسرائیل ممکن است بهصورت یکجانبه به ایران حمله کند و روی سامانههای پدافندی آمریکا در منطقه برای حمایت حساب باز کند و بهتدریج واشنگتن را وارد درگیری کند. ترامپ باید از همان ابتدا مانع آغاز چنین حملهای شود.