چگونه در این وضعیت وحشتناک قرار گرفتیم؟-۱
اهداف واقعی پوتین در اوکراین
اکوایران: جنگ در اوکراین یک فاجعه چند بعدی است که احتمالاً در آینده قابل پیشبینی بسیار بدتر خواهد شد.
به گزارش اکوایران، با آغاز جنگ در اوکراین و تجاوز ارتش کرملین به خاک این کشور، بحث در مورد اهداف و مقاصد ولادیمیر پوتین در مورد به راه انداختن چنین جنگ فاجعهباری مورد توجه تحلیلگران قرار داشته است. جان میرشایمر، نظریه پرداز روابط بین الملل و بنیانگذار نظریه رئالیسم تهاجمی، با انتشار یادداشتی در مجله نشنال اینترست با عنوان «علل و پیامدهای بحران اوکراین» به نقد دیدگاه غالب نزد تحلیلگران در این زمینه پرداخته است. اکوایران این مقاله را در سه بخش ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن منتشر میشود:
فاجعهای چندوجهی؛ چگونه در این وضعیت وحشتناک قرار گرفتیم؟
جنگ در اوکراین یک فاجعه چندوجهی است که احتمالاً در آینده قابل پیشبینی بسیار وخیمتر خواهد شد. هنگامی که یک جنگ خوب پیش میرود، نسبت به علل و اسباب آن توجه کمی میشود، اما زمانی که ادامه آن فاجعه آمیز میشود، درک چگونگی وقوع آن بسیار مهم می شود. مردم مشتاقند بدانند که چگونه ما در این وضعیت وحشتناک قرار گرفتیم؟
من در طول زندگی دو بار شاهد این پدیده بودهام -بار اول در جنگ ویتنام و دفعه دوم با جنگ عراق. در هر دو مورد، آمریکاییها میخواستند بدانند که چگونه کشورشان تا این حد دچار اشتباه محاسباتی شده است. با توجه به اینکه ایالات متحده و متحدانش در ناتو در وقایعی که منجر به جنگ اوکراین شد، نقش مهمی ایفا کردند -و اکنون نیز نقش محوری در هدایت آن جنگ دارند- شایسته است مسئولیت غرب در قبال این فاجعه ارزیابی شود.
کورهراه اوکراین
در اینجا دو بحث اصلی مطرح است. اول، ایالات متحده مسئول اصلی ایجاد بحران اوکراین است. این به معنای انکار این نیست که پوتین جنگ را آغاز کرد و مسئول رهبری روسیه در جنگ است. همچنین نمیتوان انکار کرد که متحدان آمریکا هم تا حدی در این ماجرا مسئولیت دارند –هر چند تا حد زیادی از رهبری واشنگتن در مورد اوکراین پیروی می کنند.
ادعای اصلی من این است که ایالات متحده سیاستهایی را در قبال اوکراین پیش برده که پوتین و دیگر رهبران روسیه آن را به عنوان یک تهدید وجودی تلقی میکنند و طی سالهای گذشته بارها به آن اشاره کردهاند. به طور خاص، من در مورد اصرار آمریکا برای وارد کردن اوکراین به ناتو و تبدیل آن به یک سنگر غربی در مرز روسیه صحبت میکنم. دولت بایدن تمایلی به رفع این تهدید از طریق دیپلماسی نداشت و در سال 2021 مجدداً متعهد شد اوکراین را به عضویت ناتو درآورد. در نهایت پوتین در 24 فوریه سال جاری با حمله به اوکراین پاسخ داد.
دوم، با وقوع جنگ، دولت بایدن با شدت علیه روسیه واکنش نشان داده است. واشنگتن و متحدان غربیاش متعهد به شکست قاطع روسیه در اوکراین و اعمال تحریمهای جامع برای تضعیف شدید قدرت روسیه هستند. ایالات متحده علاقهای به یافتن راهحل دیپلماتیک برای جنگ ندارد، به این معنی که جنگ احتمالا ماهها و نه سالها به طول خواهد انجامید.
طی چنین روندی، اوکراین، که به شدت آسیب دیده، خسارات بیشتری را تجربه خواهد کرد. در اصل، ایالات متحده اوکراین را به سمت کورهراه هدایت میکند. علاوه بر این، خطر تشدید جنگ وجود دارد، زیرا ممکن است ناتو هم به جنگ کشیده و پای سلاحهای هستهای باز شود. ما در دوران پرخطری زندگی میکنیم.
روایت جریان اصلی از موضع پوتین
در غرب به طور گسترده و قاطع اعتقاد بر این است که پوتین تنها مسئول ایجاد بحران اوکراین و جنگ فعلی است. گفته میشود او جاهطلبیهای امپریالیستی دارد و برای تسخیر اوکراین و سایر کشورها تلاش میکند –و همه اینها به منظور ایجاد روسیه بزرگی که از نظر وسعت به اتحاد جماهیر شوروی سابق شباهت دارد و به عبارتی دیگر، اوکراین اولین هدف پوتین ونه آخرین هدف است. به تعبیر یکی از پژوهشگران، او «در حال تحقق یک هدف شوم و دیرینه است: پاک کردن اوکراین از نقشه جهان». با توجه به چنین اهدافی، پیوستن فنلاند و سوئد به ناتو و افزایش حضور نیروهای ائتلاف در اروپای شرقی کاملا منطقی به نظر میرسد، چرا که امپریالیسم روسیه باید مهار شود.
در حالی که این روایت بارها و بارها در رسانههای جریان اصلی و تقریباً توسط همه رهبران غربی تکرار میشود، مدرکی برای تائید آن وجود ندارد. به عنوان مثال، برخی اشاره میکنند که او گفته اوکراین یک «کشور جعلی» است و یا نه یک «کشور واقعی». با این حال، چنین اظهارنظرهای مبهمی چیزی در مورد دلیل آغاز جنگ را توضیح نمیدهد. این مسئله در مورد اظهارات پوتین که روسها و اوکراینیها را «مردم واحد» با «تاریخ مشترک» توصیف میکند، صادق است. برخی دیگر یادآوری میکنند که او فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را «بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیک قرن» خوانده است. البته پوتین همچنین گفت: «کسی که از شوروی دست بشوید، دل ندارد و هر که بخواهد آن را پس بگیرد مغز ندارد». با این حال، به سخنرانی دیگری هم اشاره میکنند که در آن او اعلام کرد «اوکراین مدرن کاملاً توسط روسیه یا بهطور دقیقتر توسط روسیه کمونیستی بنا شده است». اما او در همان سخنرانی با اشاره به استقلال امروز اوکراین گفت: «البته، ما نمیتوانیم رویدادهای گذشته را تغییر دهیم، اما حداقل باید آنها را آشکارا و صادقانه بپذیریم».
به دنبال تسخیر اوکراین؟
برای اثبات این که پوتین به دنبال تسخیر تمام اوکراین و الحاق آن به خاک روسیه است، باید شواهدی ارائه کرد که اولاً او چنین چیزی را یک هدف مطلوب میداند، دوم، آن را یک هدف عملی میداند، و سوم، قصد دارد این هدف را دنبال کند. در سوابق عمومی هیچ مدرکی وجود ندارد که پوتین به چنین چیزی فکر میکرده، چه رسد به اینکه قصد داشته به استقلال اوکراین خاتمه داده و آن را به بخشی از روسیه بزرگ تبدیل کند و به همین جهت در 24 فوریه نیروهای خود را به اوکراین فرستاده باشد.
در واقع، شواهد قابل توجهی وجود دارد که پوتین اوکراین را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته است. او در مقاله خود در 12 ژوئیه 2021 در مورد روابط روسیه و اوکراین، که اغلب به عنوان مدرکی بر جاهطلبیهای امپریالیستی او به آن اشاره میشود، خطاب به مردم اوکراین میگوید: «شما میخواهید کشور خودتان را مستقر کنید: خوش آمدید!» او در مورد نحوه رفتار روسیه با اوکراین مینویسد: «فقط یک پاسخ وجود دارد: با احترام.» او این مقاله طولانی را با این کلمات به پایان میرساند: «و اینکه اوکراین چگونه خواهد بود –این به شهروندانش بستگی دارد که تصمیم بگیرند». به سختی میتوان این اظهارات را با این ادعا که او میخواهد اوکراین را در داخل روسیه بزرگ ادغام کند، تطبیق داد.
پوتین در همان مقاله 12 جولای 2021 و بار دیگر در سخنرانی مهمی که در 21 فوریه سال جاری ایراد کرد، تأکید داشت روسیه «واقعیت ژئوپلیتیک جدیدی را که پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت» را میپذیرد. او همین نکته را برای سومین بار در 24 فوریه، زمانی که اعلام کرد روسیه به اوکراین حمله خواهد کرد، تکرار کرد. او به طور خاص اعلام کرد «برنامه ما اشغال خاک اوکراین نیست» و به وضوح بیان کرد به حاکمیت اوکراین احترام میگذارد، اما فقط تا این حد که: «روسیه نمیتواند احساس امنیت، توسعه و هستی داشته باشد، در حالی که با تهدید دائمی از خاک اوکراین امروزی مواجه است». در اصل، پوتین علاقهای به تبدیل اوکراین به بخشی از روسیه نداشت. او علاقهمند بود مطمئن شود که این کشور به «سکوی پرشی» برای تجاوز غرب به روسیه تبدیل نشود -موضوعی که به زودی درباره آن بیشتر خواهم گفت.
پوتین دروغ میگوید؟
ممکن است کسی استدلال کند که پوتین در مورد انگیزههای خود دروغ میگوید و تلاش میکند جاهطلبیهای امپریالیستی خود را پنهان کند. همانطور که پیداست، من کتابی درباره دروغگویی در سیاست بینالملل نوشتهام -چرا رهبران دروغ میگویند: حقیقت دروغ در سیاست بینالملل- و برای من واضح است که پوتین دروغ نگفته است.
یکی از یافتههای اصلی من این است که رهبران زیاد به یکدیگر دروغ نمیگویند. آنها بیشتر به مردم خود دروغ میگویند. در مورد پوتین، او سابقه دروغ گفتن به دیگر رهبران دیگر را ندارد. اگرچه برخی ادعا میکنند که او اغلب دروغ میگوید و نمی توان به او اعتماد کرد، اما شواهد کمی از دروغ گفتن او به مخاطبان خارجی وجود دارد. علاوه بر این، او در دو سال گذشته بارها و بارها افکار خود را درباره اوکراین بیان کرده و همواره تاکید داشته نگرانی اصلی او روابط اوکراین با غرب، به ویژه ناتو است. او هرگز به این مسئله اشاره نکرده که میخواهد اوکراین را بخشی از روسیه کند. اگر این رفتار همه بخشی از یک کمپین فریبکاری عظیم باشد، در تاریخ مکتوب بی سابقه خواهد بود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
هشدار اکونومیست درباره درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟
-
لحظه تعیین کننده جنگ؛ چگونه پوتین از خط قرمز دکترین بازدارندگی جنگ سرد عبور کرد؟