اوایل مهر سال 1390 و در هوای پائیزی لندن، در موعدی از پیش تعیین شده قرار بود جلسه هیئت مدیره بانک ملی لندن با حضور تمامی اعضا در پایتخت انگلستان برگزار شود. مطابق برنامه‌ریزی قبلی مقرر شده بود روز شنبه سوم مهرماه مدیرعامل وقت بانک ملی و سایر اعضای هیئت مدیره مستقر در ایران عازم انگلستان شوند و روز یکشنبه جلسه برگزار شود.

مدیرعامل وقت به سایر همراهان خبر می‌دهد که ناچار است زودتر از دیگران به لندن سفر کند و آنجا آن‌ها را ملاقات خواهد کرد. او روز دوم مهر، با مدیر عامل شعبه لندن بانک ملی در یک رستوران ملاقات می‌کند. بحث داغ آن روزها تخلف 3 هزار میلیارد تومان یک گروه صنعتی و نقش بانک‌های ملی و صادرات در این تخلف است. مدیرعامل بانک ملی با حرارت توضیح می‌دهد که هیچ اتهامی متوجه آن‌ها نیست و او پای همه همکارانش خواهد ایستاد. برای یکشنبه صبح قرار گذاشته می‌شود تا قبل از جلسه هیئت مدیره با سایر اعضا که از تهران به آن‌ها ملحق می‌شوند جمع بندی‌ نهایی انجام شود. اما در روز موعود وقتی اعضای هیئت مدیره به هتل محل اقامت مدیرعامل مراجعه می‌کنند خبری از او نیست. پذیرش هتل می‌گوید اتاق تخلیه شده است. موبایل آقای مدیرعامل هم خاموش می‌شود. مدیران بانک ملی در بهت فرو می‌روند. دو روز بعد خبر می‌رسد که محمدرضا خاوری از سمت مدیرعاملی بانک ملی استعفا داده است. 

خاوری

فرار به کانادا

برخی در اصل استعفا تردید دارند و می‌گویند او فرار کرده است. خاوری به بهانه شرکت در جلسه هیئت مدیره بانک ملی لندن از کشور خارج می‌شود اما در اصل به تورنتو کانادا و محله بریدل پث می‌رود. محمودرضا خاوری در بلوار سانکرست و در همسایگی سلن دیون زندگی می‌کند، محله‌ای که به عمارت‌های میلیون دلاری 8 تا 16 هزار متر مربعی معروف است. خاوری از آن روز متواری است و تلاش‌ها برای بازگرداندن وی فایده نداشته است. 

مثلی قدیمی می‌گوید دزد نگرفته پادشاه است! بیش از یک دهه از روزی می‌گذرد که محمودرضا خاوری به بهانه شرکت در جلسه هیئت مدیره بانک ملی لندن از کشور خارج می‌شود و به کانادا می‌گریزد. او حالا در محله میلیونرهای تورنتو پادشاهی می‌کند. پسرانش کسب و کارهای پرسودی در حوزه املاک و مستغلات دارند. خاوری صاحب ثروت هنگفتی شده که از طرق مشروع و قانونی در دسترس هیچ مدیرعامل بانکی نیست. 

خاوری

پله پله تا مدیرعاملی

محمودرضا خاوری کارشناس حقوقی بانک صنعت و معدن بود. از آن‌جا به بانک سپه منتقل شد و در این بانک بود که پله پله مدارج ترقی را طی کرد و به مدیرعاملی بانک سپه رسید. خاوری به دست و دلبازی شهره بود و از کارکنان بانک حمایت می‌کرد. او حتی نسبت به مسئولان و مدیران سازمان‌های دیگر نیز سخاوتمند بود و به خوبی خود را با شرایط روز تطبیق می‌داد. اگر لازم بود در همایش‌ها و راهپیمایی‌ها حضور می‌یافت و خود را متشرع و حامی ارزش‌های رسمی نشان می‌داد. در جایی دیگر و در صورت لزوم خود را مدرن و آشنا به جهان جدید معرفی می‌کرد. زیست چندگانه‌ی خاوری موجب شد که هم در بهترین محلات تهران و تورنتو خانه شخصی داشته باشد و هم ظاهری ساده زیست از خود نشان بدهد. 

خاوری

شایعه ربایش خاوری

روز پنجشنبه خبری در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد که خاوری در کانادا ناپدید شده و احتمالا دستگیر و تحویل مقامات قضائی ایران شده است. حتی برخی خبرگزاری‌های رسمی نیز برای دقایقی این خبر را منتشر کرده و سپس از خروج‌ها حذف کردند. 

خبرگزاری تسنیم خبر دستگیری خاوری را تکذیب کرد و به نقل از یک منبع قضائی گفت:« با وجود پی‌گیری‌های متعدد برای بازگرداندن او به کشور متأسفانه دولتمردان کانادا در این مورد هیچ گونه همکاری نمی‌کنند.»

مطالبه‌ی محاکمه 

برخی‌ها معتقدند بازگرداندن محمود خاوری مشکلی را حل نمی‌کند، خصوصا آن که او در پرونده امیرمنصور آریا نقش کوچکی داشته است. در مقابل گروهی دیگر معتقدند کسانی مانند خاوری نماد مدیرانی هستند که روش بالا رفتن از نردبان قدرت را بلدند و موقعیت‌شان محصول عملکرد آن‌ها نیست بلکه حاصل ویژه‌خواری و نصیب بردن از رانت‌ها و موقعیت‌های ویژه است. بنابراین این دسته از مدیران متخلف باید بابت عملکرد خود مؤاخذه و محاکمه شوند. گروهی از وجدان جمعی آسیب دیده دم می‌زنند و گروهی نیز از اعاده حیثیت از ساختار مدیرتی کشور صحبت می‌کنند. برخی نیز معتقدند مادامی که امثال خاوری می‌توانند جا پای او بگذارند، خود را خودی جا بزنند و صاحب ثروت شوند می‌توان در انتظار چهره‌هایی جدید مشابه خاوری بود. 

بنابراین به نظر می‌رسد محاکمه خاوری مطالبه‌ای درست اما ناکافیست، چرا که وی محصول وضعیتی است که به وی اجازه داده قدم در راهی بگذارد تا به تحصیل ثروت نامشروع بپردازد. علاوه بر محاکمه متخلف، باید این مسیر نیز مسدود شود، مسیری که به محله میلیونرها می‌رسد.