اشتباهاتی متداول پیرامون برجام
پنج سال پس از خروج ترامپ از توافق؛ چرا غرب از احیای برجام حمایت میکند؟
اکوایران: همانطور که رویدادهای اخیر نشان داد، دیپلماسی نمیتواند کشورها را از اخراج بازرسان، جمعآوری دوربینهای نظارتی یا از سرگیری فعالیتهای ممنوعه باز دارد. با این حال، کسانی که برجام را به عنوان یک توافق ضعیف رد میکنند، تمایل دارند مسائل معتبر و ارزشمند از نقطه نظر عدم اشاعه را نادیده بگیرند.
به گزارش اکوایران، به رغم خوشبینیهای اولیه حین انعقاد توافق هسته ای سال 2015، به فاصله چند سال دولت ایالات متحده از این توافق خارج شد و در پی آن تهران گام به گام محدودیتهای مصرح در برجام را کنار گذاشت. با وجود تلاشها برای احیای برجام از زمان بر سر کار آمدن دولت جدید در ایالات متحده، با این همه ماههاست که مذاکرات به بنبست کشیده شده و این باعث شده که تصوری در غرب شکل بگیرد که اساسا این توافق منافعی را برای طرف غربی تامین نمیکند.
جین داربی منتون، پژوهشگر فوق دکتری در آزمایشگاه خطر و امنیت برکلی در دانشگاه کالیفرنیا، با انتشار یادداشتی با عنوان «اشتباهات متداول در مورد توافق هستهای ایران» در وبگاه فارین پالیسی تلاش داشته تا مزایای این توافق برای غرب را یادآوری کند.
اشتباهاتی متداول پیرامون برجام
به گزارش اکوایران، پنج سال پیش در روز دوشنبه، دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، از توافق هستهای 2015 با ایران (موسوم به برجام) خارج شد. به نوشته فارین پالیسی، اگرچه دولت ترامپ و بایدن هر دو وعده داده بودند که برای مناقشه هستهای با ایران، راهحل بهتری پیدا کنند، اما بحران بدتر شده است. فشارهای اقتصادی و خرابکاریهای خارجی، تهران را از افزایش پیوسته توانمندیهای هستهای خود باز نمیدارد. امروز، ادعا میشود اگر تهران تصمیم بگیرد، نه هفتهها، بلکه شاید تنها چند روز میتواند به نقطه گریز هستهای برسد.
اگرچه احیای برجام به طور فزاینده ای غیرمحتمل شده است، اما درک چگونگی کارکرد آن –و آنچه از دست رفت– برای تلاشهای جهانی برای منع اشاعه در آینده ضروری است.
بیشتر مباحث پیرامون برجام بر مسائل اشتباهی متمرکز است. منتقدان غربی مدعیند که این توافق بیش از حد سهلگیرانه بود، زیرا حق ایران برای غنیسازی اورانیوم را به رسمیت میشناخت، خیلی سهلگیرانه است زیرا شامل بندهای غروب آفتاب بود و بسیار محدود است، زیرا سایر اختلافات با ایران، مانند برنامه موشکهای بالستیک و فعالیت های منطقهای تهران را شامل نمیشد. در همین حال، مدافعان توافق تاکید میکنند که این توافق اجازه نظارت و راستیآزمایی بینالمللی بیسابقه بر برنامه هستهای ایران را میدهد. در این جا هر دو گروه توجه کمتری به تأثیر توافق بر تواناییهای هستهای واقعی ایران دارند.
برگ برنده برجام
همانطور که رویدادهای اخیر نشان داد، دیپلماسی نمیتواند کشورها را از اخراج بازرسان، جمعآوری دوربینهای نظارتی یا از سرگیری فعالیتهای ممنوعه باز دارد. با این حال، کسانی که برجام را به عنوان یک توافق ضعیف رد میکنند، تمایل دارند مسائل معتبر و ارزشمند از نقطه نظر عدم اشاعه را نادیده بگیرند. این موضوع روند بحث را منحرف کرده است. بهجای تمرکز بر ویژگیهای برگشتپذیرتر برجام، باید بر آنچه که آن را واقعاً منحصربهفرد کرده است، تمرکز کنیم. موفقیت دیپلماسی در عقب انداختن برنامه هستهای پیشرفته تر، امری غیرعادی به شمار آمد و به نوعی، برجام موفق به انجام این کار شد.
گسترش سلاحهای هستهای اغلب به صورت وضعیتی دوگانه مطرح میشود: دولتها یا سلاح هستهای دارند یا ندارند. به همین دلیل است که گفتوگوها در مورد اشاعه معمولا حول محور «گسترش» یا زمانی است که یک کشور برای جمعآوری مواد شکافتپذیر کافی برای یک قبضه سلاح هستهای نیاز دارد. به طور کلی، این به معنای 25 کیلوگرم اورانیوم با خلوص نوددرصد و یا 4 کیلوگرم پلوتونیوم است. تخمینها برای تعیین شکست هسته ای، عوامل متعددی را در نظر میگیرند، از جمله اینکه دولتها چهقدر مواد شکافتپذیر دارند، چقدر سریع میتوانند بیشتر تولید کنند و چهقدر طول میکشد تا ذخایر موجود را به درجه تسلیحات برسانند.
با این حال، «شکست هستهای» به خودی خود یک معیار گمراه کننده است. کشورها برای ایجاد بازدارندگی معتبر به بیش از یک قبضه سلاح هستهای نیاز دارند و جایگذاری مواد شکافتپذیر در کلاهکها شامل مراحل اضافی و تنگناهای فنی است. به همین دلیل است که ارزیابی جامعتر از قابلیتهای هستهای یک کشور معیار ارزشمندی است.
مزایای نهفته برجام
همانطور که محققانی مانند تریستان ولپ اشاره کرده اند، طیفی از قابلیتهای هستهای نهفته وجود دارد. زمانی که تهران وارد مذاکرات برجام شد، چندین سایت هسته ای فعال، از جمله تأسیسات زیرزمینی مقاوم در برابر حملات نظامی را دارا بود. دانشمندان این کشور قبلاً بر عناصر کلیدی چرخه سوخت تسلط یافته و از شر مشکلاتی مانند ویروس استاکس نت –که در کار سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم اختلا ایجاد میکرد- خلاص شدند. جیمز کلاپر، مدیر اطلاعات ملی آمریکا در سال 2016 ادعا کرد: «[ایران] با هیچ مانع فنی غیرقابل عبور برای تولید سلاح هستهای مواجه نیست». (در مقایسه، زمانی که لیبی به طور داوطلبانه در سال 2003 خلع سلاح شد، برنامه هستهای کوچک و تا حد زیادی بیاثری داشت)
برجام زمان شکست هستهای ایران را از چند ماه به یک سال افزایش داد، اما مهمتر از آن، تضمین کرد که در بدترین سناریو، ایران از سطح پایه پایینتری در حال گسترش است.
دو مسیر برجام
این توافق تواناییهای هستهای ایران را از دو طریق ویژه عقب انداخت. اولین مورد با حذف ذخایر مواد شکافتپذیر بود. حذف مواد به طور خودکار زمان را به عقب برمیگرداند، زیرا دولتها را به مراحل اولیهتری باز میگرداند. از آنجا که عواقب این مسئله فوری است، کاهش ذخایر اقدام ارزشمندی برای اعتمادسازی است. بر اساس توافق هستهای موقت سال 2013، تهران تعهد خود به دیپلماسی را با از بین بردن ذخایر اورانیوم با غنای متوسط نشان داد. برجام سپس تهران را ملزم کرد ذخایر اورانیوم با غنای پایین را از حدود 7000 کیلوگرم به 300 کیلوگرم کاهش دهد.
راه دوم از طریق ممانعت از فعالیتهای آتی بود. اگرچه برجام برنامه غنیسازی اورانیوم ایران را به رسمیت شناخت، اما تعداد و نوع سانتریفیوژهایی که دولت میتوانست استفاده کند را محدود و سطح غنیسازی را به مدت 15 سال در 3.67 درصد محدود کرد. تهران آبشارهای مختلف سانتریفیوژ را برچید و موافقت کرد که تجهیزات از رده خارج شده و سایر زیرساختهای مرتبط با غنیسازی را در تأسیساتی تحت نظارت مستمر آژانس بینالمللی انرژی اتمی ذخیره کند. مذاکرهکنندگان همچنین فرآیندهایی را هدف قرار دادند که برای ساخت تسلیحات بسیار مهم هستند. به همین دلیل است که این توافق شامل تعلیق متالورژی اورانیوم و پلوتونیوم، که برای تولید اجزای بمب استفاده میشود، و ممنوعیت تحقیقات مربوط به مدلسازی مواد منفجره هستهای را شامل میشود. این توافق همچنین با اولویت دادن به تاسیسات هستهای، تواناییهای ایران را محدود کرد. به عنوان مثال، برجام اجازه ادامه غنیسازی اورانیوم در نیروگاه فردو را نداد که حداقل در آن زمان نسبت به تأسیسات نطنز آسیبپذیرتر بود.
محدودیتهای سخت
بخشی از اهمیت برجام ناشی از پذیرش محدودیتهایی بود که بازگرداندن آنها سختتر است. این شامل نحدود شدن دسترسی به تجهیزات و مواد بود. به عنوان مثال، ایران موظف بود سوخت مصرفشده -که میتواند برای تامین پلوتونیوم برای برنامه تسلیحاتی مورد استفاده قرار گیرد- از راکتورهای تحقیقاتی خود را صادر کند. اهمیت دیگر حتی اثرات طولانیتری داشتن. رفع محدودیتهایی که بر زیرساختهای فیزیکی تأسیسات هستهای تأثیر میگذارد به طور ویژه دشوار است. برخی از رآکتورهای هستهای نسبت به دیگر رآکتورها خطر تکثیر سلاحهای هستهای را بیشتر میکنند، که این یا به این دلیل است که مواد قابل استفاده تسلیحاتی بیشتری تولید میکنند و یا کمتر در برابر کنترلها آسیبپذیر هستند. اگرچه بیشتر مباحث درباره ایران بر غنیسازی اورانیوم متمرکز است، اما برجام از طراحی راکتور برای مسدود کردن موثر مسیر پلوتونیوم برای اشاعه استفاده کرد.
بر اساس این توافق، جامعه بینالمللی وعده داد که به تبدیل رآکتور تحقیقاتی آب سنگین در شهر اراک ایران به طرحی کمک کند که برای کار علمی غیرنظامی و –نه برای برنامه تسلیحاتی- مفید باشد. بدون این تغییرات، این رآکتور میتوانست پس از راهاندازی دوباره پلوتونیوم کافی برای یک تا دو بمب در هر سال را تولید کند. از سال 2019، تهران غنیسازی اورانیوم را تسریع کرده، اما حداقل در حال حاضر، مزایای یک راکتور تحقیقاتی کارآمدتر به بررسی بادوام تر تولید پلوتونیوم تبدیل شده است. این به تنهایی مانع از گسترش سلاحهای هستهای نمیشود، اما تواناییهای آینده ایران را محدود می کند.
از چشم واشنگتن
اگرچه اقدامات فنیتر برجام کمتر مورد توجه عموم قرار میگیرد، اما مدتهاست که نقش مهمی در سیاست منع گسترش سلاحهای هستهای ایالات متحده ایفا کرده است. برای دههها، دیپلماتها از توافقنامههای همکاری هستهای برای تأثیرگذاری بر طراحی راکتور، تشویق به پایبندی به پادمانها و وادار کردن اتکای بیشتر به بازار جهانیشده هستهای استفاده کردهاند.
چارچوب توافق شده بین واشنگتن و پیونگ یانگ که اکنون از بین رفته، تأثیر طولانی مدت چنین امتیازاتی را تأیید میکند. یک پیامد نادیده گرفته شده این توافق این است که توانایی کرهشمالی برای تولید پلوتونیوم را برای همیشه به عقب میاندازد. بر اساس این توافق، ایالات متحده -با کمک ژاپن و کرهجنوبی- وعده داد در صورتی که کرهشمالی ساخت دو راکتور با گرافیت را متوقف کند، دو راکتور اتمی با آب سبک «ضد اشاعه» بسازد که به کار تولید پلوتونیوم بهتر برای برق میآیند. با گذشت زمان، آن سایتها غیر قابل استفاده شدند. (در همین حال، نیروگاههای راکتور هستهای آب سبک هرگز به نتیجه نرسیدند). کره شمالی همچنان قادر به ساخت زرادخانه هستهای بود، اما حتی امروز، فقط میتواند مقادیر قابل توجهی پلوتونیوم برای برنامه تسلیحاتی خود در یک سایت در یونگ بیون تولید کند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
استقبال مولوی عبدالحمید از مسعود پزشکیان+ فیلم
-
فوری/ واریز یارانه نقدی آبان 1403+ فیلم
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
زنگ خطر برای دریای خزر/ کاهش تراز آب و پیامدهای آن