به گزارش اکوایران، جذاب‌ترین رقابت رسانه‌های اجتماعی که امروزه مهم‌تر از صرف یک مسابقه در قفس بین زاکربرگ و ماسک است، وجود تردز و موفقیت جذب ۱۰۰ میلیون کاربر در چهار روز است که به لطف یکی از بنیان‌گذاران توییتر یعنی جک دورسی اتفاق افتاده است.

او زنجیره‌ای از وقایع را رقم زد که منجر به زوال مخلوق خودش شد و فرصتی بزرگ برای مارک زاکربرگ فراهم کرد.

این ماجرا به سال ۲۰۰۵ برمی‌گردد، زمانی که زاکربرگ به یک دانشجوی استنفورد به نام کوین سیستروم برای کار به فیس‌بوک دعوت کرد و او قبول نکرد؛ چون می‌خواست در دانشگاه بماند و در نهایت مشغول به کارآموزی با تیمی سازنده توییتر شد و با دورسی نیز دوست شد.

وقتی توییتر شروع به رشد کرد، زاکربرگ متوجه شد که در سال ۲۰۰۸ قصد داشته آن را به قیمت ۵۰۰ میلیون دلار بخرد؛ اما توییتر قبول نکرده است

بیشتر بخوانید: فرق تردز با توییتر چیست؟

سیستروم در نهایت اپلیکیشن شخصی خود به نام اینستاگرام را تأسیس کرد. دورسی از این برنامه دفاع کرد و آن را در توییتر برای همه دوستان و دنبال‌کنندگان خود تبلیغ کرد. دورسی به‌قدری به اینستاگرام اعتقاد داشت که با دعوت سیستروم پذیرفت که یکی از اولین سرمایه‌گذاران آن باشد.

دورسی سعی کرد تا توییتر اینستاگرام را بخرد؛ اما سیستروم علاقه‌ای نداشت.

در سال ۲۰۱۲، درست پس از اینکه سیستروم سومین تلاش توییتر برای خرید اینستاگرام را رد کرد، زاکربرگ یک میلیارد دلار پیشنهاد داد که مبلغی غیر قابل تصور برای یک اپلیکیشن موبایل در آن زمان بود و سیستروم هم قبول کرد.

وقتی دورسی این خبر را شنید له شد. او از حمایت اینستاگرام دست کشید و به دوستی خود با سیستروم پایان داد.

 

در سال‌های بعد، اینستاگرام حتی محبوب‌تر شد و افراد مشهور نیز شروع به استفاده از آن کردند زاکربرگ نیز ویژگی‌های مشابه توییتر را در فیس‌بوک ایجاد کرد و به رشد فراتر از توییتر خود ادامه داد.

دورسی در سال ۲۰۱۵ به عنوان مدیر اجرایی به توییتر بازگشت و از وضعیت شبکه‌های اجتماعی و تثبیت قدرت فیس‌بوک ناراحت بود. او در آنجا بستر تازه‌ای برای چارچوب جدید شبکه‌های اجتماعی از طریق پروژه‌ای به نام «Bluesky» ایجاد کرد که بر روی یک سیستم باز ساخته شده بود و هر توسعه دهنده‌ای نیز می‌توانست به آن متصل شود.

اداره توییتر به صورت عمومی و کم درآمد بودنش، راضی نگه‌داشتن سهام‌داران و سرمایه‌گذاران، دورسی را خسته کرد. او شروع به گفتگو با دوستش ایلان ماسک کرد که ببیند می‌تواند کاری انجام دهد یا خیر.

ماسک این چالش را پذیرفت. دورسی در ابتدا گفت که ماسک تنها راه حل این مسئله است که او برای خصوصی و قوی کردن توییتر به آن اعتماد دارد. اما دوباره دورسی ناامید شد: ماسک کارکنان توییتر را کاهش داد، پرداخت قبوض آن را متوقف کرد، قوانین محتوایی گیج‌کننده‌ای را معرفی کرد و کاربران قدیمی را طرد کرد.

توییتر که تحت مدیریت ماسک با مشکلات فنی مواجه بود، در آسیب پذیرترین حالت خود قرار داشت – و این زمانی بود که زاکربرگ ضربه قوی خود را زد. تردزی که از طریق اینستاگرام راه‌اندازی شد که بر اساس یک پروتکل باز ساخته شده است.

زاکربرگ سه دلیل عالی برای ورود به توییتر داشت: تلو تلو خوردن ماسک، شبکه فوق‌العاده قدرتمند اینستاگرام و محبوبیت جدید نسخه‌های متن‌باز توییتر که به طور عجیبی دورسی در این سه اتفاق نقش داشت.