به گزارش اکوایران، تغییرات ژئوپلیتیکی که امروز در جریان است، از اروپا و آسیا تا خاورمیانه، آنقدر بزرگ و قابل توجه است که سرمایه گذاران نمی‌توانند آن‌ها را نادیده بگیرند. و تعداد کمی از ناظران بازار این تحولات را با وضوح لوئیس وینسنت گیو، مدیر اجرایی «گوکال ریسرچ» مستقر در هنگ کنگ تجزیه و تحلیل و تفسیر می‌کنند.

گیو که استاد مخالف‌خوانی است، در اوایل متوجه شد که موج تورم طولانی‌تر از آن چیزی خواهد بود که بسیاری از اقتصاددانان و بانکداران مرکزی پیش‌بینی می‌کردند. در ادامه مصاحبه نشریه سرمایه‌گذاری بارونز را با لوئیس وینسنت گیو می‌خوانید:

im-819124

بارونز: چشم انداز ژئوپلیتیکی به سرعت در حال تغییر است. سرمایه گذاران چه چیزهایی را باید بدانند؟

لوئیس وینسنت گیو: بزرگترین تحول ژئوپلیتیکی که مردم در غرب به اندازه کافی درباره آن صحبت نمی‌کنند، توافق صلح ایران و عربستان سعودی است [که در ماه مارس با میانجیگری چین انجام شد]. برای 20 سال، خاورمیانه درگیر جنگ‌های داخلی بود. یمن، سوریه، عراق، لبنان - همه جنگ‌های نیابتی بین عربستان سعودی و ایران بودند. این که این کشورها اکنون بگویند: «ما در حال کنار گذاشتن اختلافات هستیم» - این حیرت‌انگیز است.

این توافق مرا به یاد قراردادهای صلح بین فرانسه و آلمان پس از جنگ جهانی دوم می‌اندازد. آن‌ها اجازه دادند تا اروپا 50 سال رشد بی وقفه را تجربه کند، نه تنها به دلیل فاکتور مهم صلح، بلکه با یکپارچگی اقتصادی گسترده، که خود ایجاد کننده رشد است.

چگونه ممکن است چیزی مشابه، امروز در خاورمیانه اتفاق بیافتد؟

بهره صلح و هزینه‌های سرمایه‌ای بسیار زیادی در منطقه وجود دارد و عربستان سعودی تریلیون‌ها دلار سرمایه‌گذاری را در دهه آینده اعلام کرده است. وقتی به برنامه‌های مخارج زیرساختی که اعلام می‌شوند نگاه می‌کنید، یا خطوط لوله انرژی که از چین به پاکستان و ایران و سپس به عمان می‌رود، این یک تغییر بازی است. این بدان معناست که کنترل اقیانوس‌ها ممکن است دیگر به اندازه قبل مهم نباشد.

پیامدهای این موضوع برای سرمایه گذاری چیست؟

چین که 80 درصد انرژی آن از طریق اقیانوس تامین می‌شود، دو مشکل بالقوه دارد. ایالات متحده می‌تواند شما را محاصره نفتی کند، همانطور که در دهه 1930 با ژاپن انجام داد. این باعث می‌شود اقتصاد شما از درون فرو بپاشد. اما اگر اکنون بتوانید نفت را [از طریق زمین] از ایران، عمان یا عربستان سعودی وارد کنید، [تا حدودی] امنیت انرژی دارید.

دوم، اگر قیمت نفت به 300 دلار در هر بشکه افزایش یابد، اقتصاد چین به طور مشابه دچار فروپاشی می‌شود. چطور ممکن است این اتفاق بیفتد؟ در یک جنگ، ایران و عربستان سعودی می‌توانند تأسیسات نفتی یکدیگر را بمباران کنند. اگر این احتمال را از روی میز بردارید، کاری که این توافق صلح انجام داده است، چین - و هند، یکی دیگر از واردکنندگان بزرگ نفت – می‌توانند نفس راحتی بکشند و در مورد هزینه‌های زیرساختی بلندمدت خود احساس اطمینان بیشتری کنند.

تغییرات ژئوپلیتیکی برای دلار آمریکا چه معنایی دارد؟

این دومین تحول عظیم ژئوپلیتیکی است. تهاجم روسیه به اوکراین یک تغییر دهنده بازی برای همه بازارهای در حال ظهور است. هند، اندونزی، تایلند و چین اکنون می توانند نفت را با ارز خود بخرید. پیش از این کشورها چاره‌ای نداشتند جز این که دلارهای آمریکا را انبار کنند، برای شرایطی که قیمت نفت [به دلار] یا قیمت دلار آمریکا بالا می‌رفت.

هندوستان را در نظر بگیرید. بزرگترین چالش آن کسری بودجه و کسری حساب جاری بوده است که باید تامین شود. هر زمان که قیمت نفت افزایش می‌یافت، کسری حساب جاری هند غیرقابل کنترل می‌شد، بنابراین بانک مرکزی مجبور بود برای کاهش تقاضای نفت، نرخ‌های بهره را افزایش دهد و اقتصاد هند را زمین بزند تا تقاضا برای نفت کاهش یابد. همه همیشه این سوال را مطرح کرده‌اند که چرا هند نمی‌تواند پول‌های هنگفتی را برای زیرساخت‌های خود هزینه کند. این حالا در حال تغییر است.

آیا سرمایه گذاران باید به دور از دلار تنوع ایجاد کنند؟

بله. بیشتر مردم به شاخص دلار آمریکا [که ارزش دلار را در درجه اول در برابر یورو و ین اندازه گیری می‌کند] نگاه می‌کنند. اما ارزش سایر ارزها، مانند رئال برزیل یا ارزهای تولیدکنندگان کالا، افزایش یافته است. چرا نباید اوراق حفاظت شده در برابر تورم برزیل را با بازدهی 6 درصدی [پس از تورم] خریداری کنید؟

این تغییرات چگونه در بازارها اثر می‌گذارند؟

رونق در بازارهای نوظهور وجود دارد، اما سرمایه گذاران آن را نمی‌بینند زیرا چین خوب عمل نمی کند [این کشور 30 درصد از شاخص بازارهای نوظهور (MSCI) را تشکیل می‌دهد.] شاخص‌های هند، برزیل و اندونزی در بالاترین سطح خود قرار دارند. با وجود تمام صحبت‌هایی که در مورد هوش مصنوعی و نزدک وجود دارد، از زمان شروع کووید، بازارهای سهام برزیل، آرژانتین، مکزیک، هند و اندونزی از ایالات متحده بهتر عمل کرده‌اند و بازارهای اوراق قرضه آنها بازار خزانه‌داری ایالات متحده را تحت فشار قرار داده است.

آیا برای خرید در این بازارها دیر شده است؟

چند نفر را می شناسید که 5 درصد از سهم خود را به بازارهای نوظهور به غیر از چین اختصاص داده اند؟ هنوز خیلی کم هستند.

بازار صعودی بعدی در حال حاضر آغاز شده است و آن بازارهای نوظهور به غیر از چین است. بازارهای صعودی طولانی مدت معمولاً با افزایش قیمت ارز و کاهش نرخ‌های بهره واقعی رشد می‌کنند که یک ترکیبی عالی برای نرخ گذاری مجدد قیمت دارایی‌هاست. امروزه، اگر به دنبال جایی هستید که در آن از ارز، اوراق قرضه و سهام کسب درآمد کنید، این مکان در ایالات متحده یا اروپا نیست، بلکه در بازارهای نوظهور است.

در مورد فرصت ایجاد شده توسط هوش مصنوعی چطور؟

بسیاری از مدل‌های کسب و کار را تغییر خواهد داد. برای بسیاری از شرکت‌ها - مانند شرکت‌هایی که در بخش مراقبت‌های بهداشتی یا خدمات مالی فعالیت می‌کنند- بهره‌وری به طور فوق‌العاده‌ای افزایش می‌یابد. اما آیا این، قیمت 38 برابر شده برای سهام انویدیا را توجیه می‌کند؟ اینجاست که من مخالفت می‌کنم.

اگر برای پنج سال آینده فکر می‌کنید - اگر چیزی را با قیمت 38 برابری خریداری می‌کنید، بهتر است به آن افق زمانی فکر کنید، اگر نه بیشتر- آیا تا آن زمان انویدیا همچنان بهترین بازیگر هوش مصنوعی خواهد بود؟ احتمالا نه. یا ارائه‌دهنده سخت‌افزار دیگری آمده است، یا نمایش‌های خالص بهتری وجود خواهد داشت.

بهبود اقتصاد داخلی چین در حال ضعیف است. چشم انداز شما چیست؟

فکر می‌کردم بهبود اقتصادی قوی‌تر خواهد بود چون چارچوب غربی خود را اعمال می‌کردم، اما چین در طول قرنطینه محرک بزرگی نداشت. محرک چین اکنون در راه است. اگر می‌خواهید خوشبین باشید، می‌توانید بگویید که اوضاع در اواخر سال جاری شروع به بهبود می‌کند. اما هنوز حدود یک سال تا شروع افزایش دوباره دستمزدها [و تحریک مصرف] باقی مانده است.

آیا بهبود کند اقتصادی اولویت‌های سیاست چین را تغییر می‌دهد؟

اگر شما [رهبر چین] شی جین پینگ باشید، هدف اصلی اکنون رشد تولید ناخالص داخلی یا حتی ایجاد شغل نیست. الویت تقویت بخش فناوری [در مواجهه با] اقدامات ایالات متحده است. رشد مسئله ثانویه است.