به گزارش اکوایران، روز جمعه، دوم فوریه، ایالات متحده یک حمله هوایی گسترده را انجام داد که پایگاه‌هایی را در عراق و سوریه هدف قرار داد، اما آثار آن در طرح‌های ژئوپلیتیک روسیه طنین‌انداز شد. در استراتژی کلان روسیه، تشدید تنش‌ها در خاورمیانه گسترده‌تر ناشی از جنگ غزه، بسیار مهمتر از ابزاری غیرمنتظره برای تغییر جهت دادن به توجه بین المللی به دور از تجاوز این کشور به اوکراین است. جنگ طولانی مدت اسرائیل در غزه، در مسکو به عنوان نیروی اصلی تضعیف کننده موقعیت ایالات متحده در منطقه و تقویت کننده ادعای روسیه برای رهبری در مبارزه جهانی علیه «هژمونی» ایالات متحده تلقی می‌شود.

محاسبات در مسکو بر این فرض استوار است که حمایت تزلزل ناپذیر دولت بایدن از اسرائیل، نفوذ ایالات متحده در منطقه را به خطر می‌اندازد و باعث عقب‌نشینی نظامی بیشتر آن می‌شود. بر اساس این مفروضات، کرملین تصمیم گرفته است که روابط دیرینه خود با اسرائیل را کنار بگذارد و در انعکاس سیاست شوروی، موضع صریح طرفدار فلسطین را اتخاذ کند. تماس روسیه با حماس افزایش یافته است.

به نوشته وبسایت بنیاد جیمز تاون، این سیاست روسیه در نظر نمی‌گیرد که چگونه قدرت‌های کلیدی منطقه، از جمله مصر و عربستان سعودی، از آتش جنگ خشمگین هستند. و البته به نظر می‌رسد آن‌ها از ایالات متحده انتظار دارند که نقش محوری ایفا کند و بر این پندارند که دیپلماسی شاتل آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده ابزاری مهم برای مدیریت این مناقشه پرخطر است.

putin-meets-with-saudi-king-2018

سوریه همچنان محور سیاست روسیه در خاورمیانه است. هر حمله هوایی ایالات متحده و اسرائیل به دارایی‌های نیروهای فعال در قلمرو تحت کنترل دولت اسد نشان دهنده ضعف حضور نظامی روسیه است. کمک‌های اقتصادی روسیه به دمشق کاهش یافته است و ارزش استراتژیک «دارایی» سوریه برای مسکو کاهش یافته است. هم‌چنین هدف از داشتن پایگاه دریایی در شرق مدیترانه با انهدام تدریجی ناوگان دریای سیاه روسیه توسط موشک‌ها و پهپادهای اوکراینی تضعیف شده است.

سهام اصلی روسیه در خاورمیانه بدون شک نفت است و شروع هر خصومتی به عنوان محرکی برای افزایش قیمت نفت و پاداشی برای درآمدهای بودجه‌ای کرملین تلقی می‌شود. اما این بار این چنین نیست، زیرا بازار جهانی خطرات قطع عرضه را کاهش داده است و معاملات بین روسیه و عربستان سعودی در مورد کاهش تولید را نادیده می‌گیرد. مسکو امیدوار است که الحاق عربستان سعودی، ایران و امارات متحده عربی به بریکس به توافقات بین تولیدکنندگان پیشرو نفت کمک کند. با این حال، چین از اهرم‌های نفوذ خود برای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها استفاده خواهد کرد و دسیسه‌های روسیه ممکن است به جای فرصت، برای ریاض تحریک‌کننده شوند.

کرملین امیدوار است که درگیری در خاورمیانه به خطری برای تسلط ایالات متحده در منطقه و فضایی برای نفوذ روسیه تبدیل شود. این خواسته، این را نادیده می‌گیرد که دیپلماسی ایالات متحده فعالانه در حال کار است. مسکو قبلاً از توانایی برقراری ارتباط با همه طرف‌های درگیری‌ها و نزاع‌های همپوشانی کننده در منطقه برخوردار بود. با این حال، این تطبیق پذیری کمتر شده است، زیرا روسیه دیگر به عنوان همتای قابل اعتمادی دیده نمی‌شود. منابع سیاست خارجی در دسترس روسیه آن چنان کاهش یافته است که منافع این کشور در خاورمیانه به همین نسبت آسیب خواهد دید.