به گزارش اکوایران، رئیس‌جمهور جدید و اصلاح‌طلب ایران اذعان می‌کند که مشکلات اقتصادی کشور تنها با بهبود روابط با غرب و کاهش تحریم‌ها قابل حل است. این واقعیت که او فرصت رقابت و پیروزی پیدا کرده، نشان می‌دهد کسانی که واقعاً در ایران قدرت را در دست دارند، احتمالا با این موضوع موافق باشند.

احیای اصلاح‌طلبی یا دولت سوم روحانی؟

به نوشته جواد صالحی اصفهانی، استاد برجسته اقتصاد در ویرجینیا تک و از همکاران ابتکار خاورمیانه در دانشگاه هاروارد کندی برای وبگاه پراجکت سیندیکت، انتخابات زودهنگام ایران برای جایگزینی ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور فقید ایران، ممکن است جنبش اصلاح‌طلبی ایران را احیا کرده باشد. رأی‌دهندگان سرخورده‌ای که از شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ژوئن ۲۰۲۱ و انتخابات مجلس در ماه می ۲۰۲۴ خودداری کرده بودند، گرد مسعود پزشکیان، کاندیدای پیشرو که قول بهبود معیشت مردم و کاهش تنش‌های اجتماعی را داده بود، جمع شدند. این تعهدات به همراه پوشش و سخنوری غیررسمی او برای شکست‌دادن سعید جلیلی تندرو، با اختلاف ده درصدی آرا کافی بود.

اما حمایت از اصلاح‌طلبان لزوماً پزشکیان را در اردوگاه اصلاح‌طلبان قرار نمی‌دهد. او خود با این برچسب و همچنین این ایده که ادامه‌دهنده ریاست‌جمهوری حسن روحانی است، مخالفت می‌کند. مانند روحانی، پزشکیان روابط بهتر با غرب و پایان تحریم‌ها را ضرورتی استراتژیک برای ایران می‌داند. اما فراتر از آن، سیاست‌های او به احتمال زیاد در جنبه‌های مهمی با سیاست‌های روحانی متفاوت خواهد بود.

به عنوان مثال، پزشکیان بر اهمیت عدالت اقتصادی تأکید دارد که او را به محمد خاتمی نزدیک‌تر می‌کند؛ در صورتی که روحانی ایمان بیشتری به بازار آزاد داشت. پزشکیان پیش‌تر در سیستم نوآورانه ارائه خدمات بهداشتی و درمانی روستایی ایران مشارکت داشت و همچنان به خدمات بهداشتی و آموزشی دولتی اعتقاد دارد؛ خدماتی که به طور فزاینده‌ای و به طور نابرابر توسط بخش خصوصی ارائه می‌شود.

در حالی که حامیان اصلی روحانی، افراد سکولار و غرب‌گرای طبقه متوسط بودند، پزشکیان برای خانوارهای مذهبی که عموماً به دنبال تحولات رادیکال و خشونت‌آمیز نیستند، جذابیت دارد. این ممکن است توضیح دهد که چرا اساساً او مجال نامزد شدن یافت و این بدان معنی است که چهار سال آینده با آن چیزی که برخی «دوره سوم روحانی» می‌دانند، بسیار متفاوت خواهد بود.

مسعود پزشکیان سیدحسن خمینی محمدجواد ظریف

ارثیه پزشکیان

رئیس‌جمهور جدید انبوهی از مشکلات اقتصادی را به ارث می‌برد که طی یک دهه تحریم‌های شدید ایالات متحده و افزایش تنش‌های منطقه‌ای انباشته شده است. سرمایه‌گذاری در ایران به پایین‌ترین سطح تاریخی یعنی ۱۱ درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است. شبکه برق و گاز طبیعی کشور که زمانی مایه افتخار بود، رو به وخامت گذاشته و منجر به قطعی‌های مکرر برق شده است. مهاجرت از روستا به شهر که ناشی از خشکسالی بوده نیز فشار زیادی بر منابع آبی و سایر خدمات وارد کرده است.

عملکرد اقتصادی ضعیف تحت دولت «انقلابی» اخیر، ممکن است برخی از محافظه‌کاران قدرتمند را متقاعد ساخته باشد که اجازه‌دادن به یک رهبر اصلاح‌طلب برای مذاکره در مورد توافق جدید با غرب ارزش ریسک را دارد. پزشکیان برای پیشبرد هدف خود یعنی کاهش تحریم‌ها، از مشاوران سابق روحانی مانند محمدجواد ظریف، دیپلمات توانمندی که در سال ۲۰۱۵ با چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا، ایالات متحده، آلمان و اتحادیه اروپا توافق برجام را امضا کرد، بهره می‌برد. ظریف با شور و اشتیاق در کمپین پزشکیان مشارکت داشت، اگرچه حضور در کابینه رئیس‌جمهور جدید را رد کرده است.

ریشه مشکلات اقتصادی ایران 

مسئله اصلی در اینجا ایدئولوژی نیست، بلکه درک عملی این موضوع است که بخش عمده مشکلات اقتصادی ایران ناشی از تحریم‌هاست. همانطور که در کتاب «چگونگی عملکرد تحریم‌ها» استدلال کرده‌ایم، اقتصاد ایران تا سال ۲۰۱۱ به طور قابل توجهی در حال رشد بود تا اینکه ایالات متحده و متحدانش تحریم‌ها را تشدید کرده تا ایران را مجبور به محدودساختن برنامه هسته‌ای خود و آمدن به میز مذاکره کنند.

این تحریم‌ها صادرات نفت کشور و دسترسی آن به بازارهای جهانی و بانکداری و مالی را به شدت محدود کرد و باعث ایجاد مشکلات متعدد دیگری شد. به عنوان مثال، تورم سالانه که برای چندین دهه بین ۲۰ تا ۴۰ درصد در نوسان بود، در سال ۲۰۱۲ و دوباره در سال ۲۰۱۸ (پس از خروج دولت ترامپ از توافق هسته‌ای) افزایش یافت. بانک مرکزی نیز با چاپ پول به تضعیف ارزش پول ایران که قیمت‌های داخلی را بالا برد و بودجه دولت را دچار مشکل کرد، واکنش نشان داد.

آناتومی شکست تحریم‌‌های آمریکا علیه ایران

اگرچه این امر باعث افزایش بیشتر تورم شد، سیاست‌گذاران گزینه دیگری نداشتند، زیرا منابع معمول تأمین مالی (مانند استقراض از خارج) دیگر در دسترس یا مؤثر نبودند. دولت پزشکیان نیز با همین محدودیت‌ها مواجه خواهد شد. انتشار اوراق قرضه داخلی مستلزم آن بوده که دولت نرخ بهره‌ای بیش از ۳۰ درصد در سال را پرداخت کند که تنها منجر به کسری بودجه بیشتر می‌شود. به همین ترتیب، افزایش مالیات در اقتصادی که به دریافت درآمدهای نفتی عادت کرده، از نظر اقتصادی دشوار و از نظر سیاسی، پرخطر خواهد بود و مبارزه علیه تورم با کاهش هزینه‌های اجتماعی و اعتبارات، منجر به افزایش فقر و بیکاری خواهد شد.

یک احتمال دیگر افزایش قیمت انرژی است. قیمت‌های بسیار پایین سال‌های اخیر باعث شده مصرف بنزین و گاز طبیعی بالاتر از حد متوسط جهانی باشد. تقاضا برای بنزین در یک دهه گذشته حتی با رکود درآمدها در حال افزایش بوده است. در حال حاضر، ایران بنزین را با قیمت حدود ۰.۷۵ دلار در لیتر وارد می‌کند و آن را در پمپ‌بنزین به قیمت ۰.۰۳ دلار در لیتر می‌فروشد. با این حال، در حالی که افزایش قیمت‌ها به سطوح جهانی شکاف بودجه را جبران می‌کند، این نیز تورم‌زا خواهد بود و بنابراین در شروع یک دولت جدید از نظر سیاسی عاقلانه به نظر نمی‌رسد.

فرصت جدیدی برای توافق

تنها گزینه باقیمانده افزایش درآمد با صادرات بیشتر نفت بوده که نیازمند توافق با ایالات متحده است. کاهش تحریم‌ها بر نفت ایران نه تنها نیاز به چاپ پول را کاهش می‌دهد، بلکه در صورت بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و تشدید سیاست «فشار حداکثری» علیه تهران در سال آینده، شوک‌های ارزی آینده را نیز کاهش می‌دهد.

تسهیل محدودیت‌های دسترسی ایران به سیستم مالی جهانی نیز کم‌اهمیت نیست. کاهش ارزش پول در دهه گذشته، دستمزدهای ایرانیان را از نظر دلاری به میزان سه برابر کاهش داده است. با این حال، کارگران ایرانی نمی‌توانند از این جنبه رقابت‌‌پذیری خود در بازارهای جهانی بهره‌مند شوند زیرا تحریم‌های بانکی صادرات ایران به اکثر بازارهای خارجی را مختل می‌سازد.

صرف نظر از اینکه چه کسی در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در نوامبر آینده برنده شود، انتخاب پیش روی رئیس‌جمهور میانه‌روی جدید ایران آشکار است. با توجه به نبود چشم‌اندازی برای پایان جنگ فرسایشی غزه و تبادل آتش حزب‌الله و اسرائیل در مرز لبنان، وضعیت منطقه بسیار متشنج است. از آنجایی که وقوع یک جنگ منطقه‌ای مخرب به نفع ایران نیست، منطقی است که پیروزی پزشکیان را به عنوان نشانه‌ای از تمایل تهران برای کاهش تنش‌ها در نظر بگیریم. این بدان معناست که آمریکا فرصت جدیدی برای احیای توافق هسته‌ای -که ترامپ آن را کنار گذاشت- و یا مذاکره برای یک توافق جدید را دارد.