به گزارش اکوایران، جنگی که یک سال پیش در این روز با حمله حماس به شهرک‌های اسرائیلی اطراف غزه آغاز شد، گسترش پیدا کرده است، اما هسته اولیه درگیری همچنان باقی است. نیویورک تایمز در یادداشتی سیر یک ساله جنگ غزه و تحولات مهمی که پایان آن را نامحتمل می‌کند را بررسی کرده است. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده است که قسمت اول آن پیشتر منتشر شد. در ادامه بخش دوم و پایانی این یادداشت را می‌خوانید:

 

مارس: شکست استراتژیک

هنگامی که دو خبرنگار تایمز در اواخر ماه مارس به بیمارستان الشفاء در شهر غزه، بزرگترین مرکز پزشکی در منطقه، رسیدند، صدای تیراندازی از همه جا می‌آمد. در حالی که سربازان اسرائیلی و جنگجویان حماس برای کنترل این مکان می‌جنگیدند، ویرانی بیمارستان شاهد صحنه‌های تکان دهنده‌ای بود از تلفات حیرت انگیزی که جنگ بر زندگی غیرنظامیان وارد کرده است.

نما با دوده سوخته بود و با گلوله‌ها و توپ‌ها سوراخ شده بود. دیوارهای بخش جراحی منفجر شده بود، یادآور تمایل حماس برای استقرار در نزدیکی نهادهای غیرنظامی و تمایل اسرائیل برای تعقیب آن‌ها بدون توجه به عواقب آن.

این همچنین یادآور نقصی در استراتژی نظامی اسرائیل بود.

این دومین تهاجم به الشفا بود. اسرائیل اولین بار در ماه نوامبر این سایت را تصرف کرد و در این بین، بیمارستان را ترک کرده بود و به حماس اجازه داد که بازگردد. برای بیرون راندن مجدد حماس، کماندوهای اسرائیلی در اواخر مارس بازگشتند و نبردی 12 روزه را آغاز کردند که اکثر ساختمان‌هایی را که از حمله اول جان سالم به در برده بودند، ویران کرد.

این الگوی ناموفق در بسیاری از نقاط غزه در طول جنگ تکرار شده است. در مناطقی مانند جبالیا، شجاعیه و زیتون، ارتش اسرائیل - در برخی موارد سه بار - بازگشته است تا کاری را که فکر می‌کردند قبلاً تمام کرده‌اند، دوباره انجام دهند.

جنگ غزه

یک دلیل این است که رهبری اسرائیل هنوز نمی‌خواهد مسئولیت مدیریت غیرنظامی غزه را بر عهده بگیرد. اشغال پرهزینه است و از نظر لجستیکی پیچیده است، حتی اگر نتیجه‌ای باشد که راست افراطی اسرائیل به دنبال آن است،که می‌خواهند شهرک‌های کوچکی در غزه تحت حمایت ارتش ایجاد کنند. در نتیجه، رهبری اسرائیل حداقل فعلاً تصمیم گرفته که جایی را به جز در امتداد دو گذرگاه راهبردی، اشغال نکند.

دلیل دوم این است که اسرائیل از تسهیل ظهور یک رهبری جایگزین فلسطینی که بتواند خلاء قدرت را در محله‌هایی که در آن‌ها حماس موقتاً سرنگون شده بود پر کند، امتناع کرده است.

تنها جایگزین واقعی فلسطینی برای حماس، تشکیلات خودگردان فلسطین است که غزه را تا زمان سرنگونی توسط حماس در سال 2007 اداره می‌کرد، هنوز بخش‌هایی از کرانه باختری تحت اشغال اسرائیل را اداره می‌کند و هنوز حقوق هزاران کارمند دولتی غزه از جمله کارکنان پزشکی را پرداخت می‌کند.

به گفته دیپلمات‌های غربی و یک مقام ارشد سابق اسرائیلی، مقامات ارشد امنیتی اسرائیل بدون موافقت رسمی رهبری سیاسی، در بهار گروهی از همتایان خود در تشکیلات خودگردان فلسطینی را به غزه بردند تا بتوانند ظرفیت‌های خود را در میدان بازسازی کنند.

اما این ابتکار با شکست مواجه شد، تا حدی به این دلیل که حماس با آن مخالفت کرد و تا حدی به این دلیل که در مقیاس وسیع اجرا نشد. نتانیاهو اعطای نقش رسمی به تشکیلات را رد کرده و آن را به فساد و بی کفایتی متهم کرده و نسبت به اقداماتی که احتمال تشکیل کشور فلسطینی را بیشتر می‌کند، محتاط است.

ژوئیه: نه گفتن نتانیاهو

اگر در ماه دسامبر سنوار بزرگترین مانع برای توافق، تا پایان ماه ژوئیه مانع اصلی نتانیاهو بود.

به گفته مقامات چندین کشور درگیر در مذاکرات، طی ماه‌ها مذاکره، هر دو طرف شروع به سازش در مورد موضوعات کلیدی کرده بودند و در اوایل ژوئیه به نظر می‌رسید که توافق در دسترس باشد.

حماس تمایل خود را برای مذاکره در مورد چارچوبی اعلام کرده بود که در آن آتش بس پس از شش هفته پایان می‌یافت و به طور بالقوه هدف اسرائیل برای اجتناب از یک توافق دائمی را برآورده می‌کرد.

اسرائیل غزه

سپس نتانیاهو نظرش عوض شد. در حالی که میانجی‌ها آماده پرواز به رم بودند، به امید نهایی کردن توافق در اجلاس سران در 28 ژوئیه، نخست‌وزیر اسرائیل به تیم مذاکره‌کننده خود دستور داد تا چندین خواسته جدید و لحظه آخری را مطرح کنند. نتانیاهو با انصراف از توافق قبلی، اکنون می‌خواست اسرائیل کنترل مرز جنوبی غزه را حفظ کند. و به دنبال سخت‌تر کردن بازگشت فلسطینیان به شمال بود. حماس مخالفت کرد و معامله منتفی شد.

دلایل چرخش نتانیاهو موضوع مناقشه‌های تلخ در اسرائیل است. منتقدان او را متهم کردند که برای تضمین بقای سیاسی خود مانعی برای توافق ایجاد کرده است. اعضای راست افراطی ائتلاف او تهدید کرده بودند که در صورت موافقت اسرائیل با آتش بسی که در آن حماس در قدرت باقی بماند، دولت را سرنگون خواهند کرد.

یک سال بعد: پایانی در دیدرس نیست

علت آن هر چه که باشد، عدم دستیابی به آتش بس برای غیرنظامیان از همه طرف‌ها فاجعه بار بوده است.

هر چه جنگ بیشتر ادامه داشته باشد، شکاف‌های اجتماعی اسرائیل - که در ابتدای جنگ کم شده بود - بیشتر می‌شود و درگیری داخلی درباره آنچه که اسرائیل می‌خواهد باشد را تسریع می‌کند. بحث درازمدت در مورد نقش قوه قضائیه، شخصیت دولت، و حقوق اقلیت‌ها به تدریج دوباره مطرح شده، به ویژه پس از شورش اسرائیلی‌های افراطی در حمایت از سربازان متهم به تجاوز به یک زندانی فلسطینی.

و اکنون، با متوقف شدن روند در غزه، اسرائیل توجه خود را به متحدان حماس در سراسر منطقه معطوف کرده است. اسرائیل پس از ترور رهبر حزب‌الله، حسن نصرالله، به لبنان حمله کرده است و تهدید به یک رویارویی بالقوه ویرانگر با ایران کرده است، که هفته گذشته با رگبار موشک‌های بالستیک به اسرائیل حمله کرد.

جنگ غزه پس از یک سال در تیتر اخبار، ناگهان تحت الشعاع درگیری گسترده‌تری قرار گرفت که به تسریع آن کمک کرد و اکنون منطق خود را پیدا کرده است. با توجه به اینکه همه طرف‌ها متعهد به تشدید تنش هستند، مشخص نیست که چه زمانی یا چگونه می‌توان این‌ها را متوقف کرد.