به گزارش اکوایران، پیش از حمله اسرائیل به ایران، جمهوری اسلامی به گروهی از هم‌پیمانان غیرمنتظره خود روی آورد تا ابعاد حمله اسرائیل را محدود کند: کشورهای سنی عرب خلیج فارس.

به نوشته نشنال اینترست، ایران به متحدان آمریکا در خلیج فارس و اردن هشدار داد که همکاری با اسرائیل در حمله علیه جمهوری اسلامی به منزله اقدامی جنگی تلقی می‌شود. تهران امیدوار بود که این کشورها از نفوذ خود در واشنگتن برای کاهش حملات اسرائیل استفاده کنند و در نهایت در این امر موفق شد. نه تنها اسرائیل دامنه حمله خود به ایران را محدود ساخت، بلکه به درخواست کشورهای خلیج فارس و اردن، از استفاده از حریم هوایی آن‌ها خودداری کرد.

لابی‌گرهای عربی ایران

این واقعیت که همسایگان خلیج ایران از دولت بایدن و کنگره خواستند از حمله گسترده به زیرساخت‌های نظامی، هسته‌ای یا نفتی ایران جلوگیری کنند، نتیجه مستقیم ناکامی آمریکا در حفاظت از شرکای عرب خود است.

در دوره پس از حملات ۷ اکتبر، ترس کشورهای خلیج از انتقام ایران به خاطر کمک به ایالات متحده و اسرائیل، امر جدیدی نیست. پس از حملات به نیروهای آمریکایی در عراق، سوریه و اردن، امارات متحده عربی دسترسی آمریکا به پایگاه‌های خود برای انجام حملات علیه نیروهای متحد ایران، از جمله نیروهایی که پیش‌تر به امارات حمله کرده بودند را به طور فزاینده‌ای محدود کرد. پس از حمله موشکی ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، گزارش‌ها حاکی از آن بود که کشورهای خلیج فارس به استفاده از پایگاه‌های آمریکایی برای حمله به ایران هشدار داده و حتی مانع پرواز جنگنده‌های آمریکایی بر فراز حریم هوایی خود شدند؛ با وجود این‌که تنها در امارات و عربستان سعودی، بیش از ۶ هزار نیروی آمریکایی مستقر هستند. اکنون، کشورهای خلیج بار دیگر به واشنگتن اعلام کرده‌اند که اجازه نمی‌دهند از پایگاه‌هایشان برای اقدامات تهاجمی علیه ایران استفاده شود.

آمریکا امارات

شرکای آمریکا در خلیج فارس همیشه ناچار بوده‌اند بین نیاز به حمایت دفاعی ایالات متحده و تهدیدات خارجی و داخلی ناشی از هم‌پیمانی با آمریکا، تعادل برقرار کنند. در سال ۲۰۰۳، فرماندهی مرکزی آمریکا عملیات هوایی منطقه‌ای خود را به درخواست عربستان سعودی، از این کشور به قطر منتقل کرد تا با واکنش‌های داخلی در برابر جنگ عراق مواجه نشود. اکنون، پس از حمله تلافی‌جویانه اسرائیل به ایران با تأیید آمریکا، وزارت امور خارجه عربستان این حمله را «نقض حاکمیت» ایران دانست و محکوم کرد.

از سوی دیگر، ایالات متحده در مواجهه با تهدیدات داعش و القاعده همواره شریک قابل‌اعتمادی بوده، اما در جلوگیری و واکنش به تنش‌های تهران و متحدان واشنگتن در خلیج فارس، مکرراً ناکام مانده است. هم عربستان سعودی و هم امارات متحده عربی از عدم واکنش دولت ترامپ به حملات بزرگ نیروهای مقاومت ضربه خورده‌اند. حتی پیش از حملات ۷ اکتبر، امارات متحده عربی از دولت بایدن به دلیل عدم واکنش جدی به ایران در تنگه هرمز، با وجود امضای توافق همکاری دفاعی اخیر، انتقاد کرده بود.

آلترناتیو آسیایی

به دلیل بی‌عملی آمریکا، رهبران عربستان و امارات شروع به جستجوی راهکارهای جایگزین، از جمله برقراری روابط مستقیم با ایران، برای تأمین امنیت خود کرده‌اند. امارات و چین پس از برگزاری مانورهای مشترک هوایی در سال گذشته، اخیراً بر سر افزایش همکاری‌های امنیتی به توافق رسیدند.

ایران عربستان علی شمخانی

پس از سفر شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین به عربستان، تهران و ریاض در توافقی با میانجی‌گری پکن روابط خود را عادی‌سازی کردند که شامل «تأکید بر احترام به حاکمیت کشورها» بود که احتمالاً به معنای تعهد به خودداری از حمله به یکدیگر است. اکنون، هر دو کشور در تلاشند تا به ایران اطمینان دهند که در تنش‌های تهران و تل‌آویو، موضع بی‌طرفانه‌ای خواهند داشت.

آیا چین از کشورهای خلیج در برابر تهدیدات ایران دفاع خواهد کرد؟ خیر. آیا ایران در حمله به عربستان از طریق حوثی‌ها یا سایر نیروهای متحدش در محور مقامت تردید خواهد کرد؟ باز هم خیر. رهبران کشورهای خلیج نیز چنان ساده‌لوح نیستند که تصور کنند این رویکرد کاملاً از آن‌ها محافظت می‌کند. اما گزینه‌های محدودی دارند و نه امارات متحده عربی، نه عربستان سعودی و نه اردن به ایالات متحده برای دفاع از خود یا واکنش مناسب به حملات ایران اعتماد ندارند.

سیاست‌هایی که به بی‌راهه رفت

اکنون زمان آن رسیده که واشنگتن به واقعیت رابطه خود با کشورهای خلیج پی ببرد. در سال ۲۰۲۲، رابرت جردن، سفیر پیشین ایالات متحده در عربستان این رابطه را «برخوردی آرام به سمت فاجعه» توصیف کرد. دو سال بعد، این گفته همچنان درست است. شرکای آمریکا در خاورمیانه باید به اندازه‌ای در امنیت خود اطمینان داشته باشند که تهدیدات انتقام‌جویانه ایران را جدی نگیرند. در عوض، آن‌ها به نفع تهران در واشنگتن لابی می‌کنند و گزینه‌های نظامی آمریکا علیه دشمن مشترک را محدود می‌سازند.

تمایل کشورهای خلیج برای حمایت از تهران، نتیجه مستقیم نحوه رهبری آمریکا در مدیریت ائتلاف‌هاست. دولت‌های متوالی هم‌پیمانان را برای حفظ تعادل قدرت در خاورمیانه  ناامید کرده و این مسئله کار را برای تضمین تعهدات آمریکا نسبت به امنیت عربستان، امارات و اردن دشوارتر ساخته است.