تحلیل روند ۱۲ ساله اقتصاد ایران نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری هوشمندانه بر پایه مدیریت انرژی، مالی و ارتباطات برای شرکت‌ها ضروری است و بی‌توجهی به این اصول می‌تواند فرصت‌ها را از دست داده و بحران‌ها را تشدید کند.

به گزارش اکو ایران،‌ دکتر کاشی‌زاد، مشاور مدیریتی  در تحلیل خود از وضعیت اقتصادی ایران، بر ضرورت تحلیل بلندمدت و پرهیز از تمرکز صرف بر شرایط روز تأکید می‌کند. او معتقد است برای درک بهتر وضعیت کنونی، باید روند تحولات اقتصادی از ابتدای دولت روحانی تاکنون را در نظر گرفت؛ دوره‌ای ۱۲ ساله که با نوسانات نرخ ارز، تحولات سیاسی و اجتماعی، چالش‌های برجام و بحران‌های منطقه‌ای همراه بوده است. این عوامل در مجموع، فشارهای شدیدی را بر اقتصاد کشور و عملکرد بنگاه‌های اقتصادی وارد کرده‌اند.

کاشی‌زاد با تقسیم‌بندی شرکت‌ها، به تحلیل تاب‌آوری آن‌ها در برابر نوسانات اقتصادی می‌پردازد.

به گفته او شرکت‌های کوچک تازه‌ تأسیس که طی ۱۲ سال اخیر شکل گرفتند، اگر همچنان فعال هستند، نشان از تاب‌آوری بالای آن‌ها دارد. این گروه بیش از دیگران نیازمند حمایت، داده و استراتژی دقیق هستند.شرکت‌های متوسط با سابقه‌ای بین ۲۰ تا ۲۵ سال، توانایی عبور از بحران‌ها را دارند، اما باید برنامه‌ریزی‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت خود را با دقت بیشتری بازتنظیم کنند.شرکت‌های بزرگ نیز علی‌رغم آسیب‌های احتمالی در حوزه فروش یا درآمد، در بلندمدت ظرفیت بازسازی و احیای خود را دارند.

تصمیم‌گیری هوشمندانه در فضای پرابهام

در شرایطی که عدم‌قطعیت‌ها روز‌به‌روز افزایش می‌یابد، پیش‌بینی آینده اقتصاد ایران برای مدیران به‌مراتب دشوارتر شده است. دکتر کاشی‌زاد تأکید می‌کند که مدیران باید در سه سطح «هیئت‌مدیره»، «مدیران عامل» و «تیم‌های اجرایی» تصمیم‌گیری‌هایی آگاهانه، واقع‌بینانه و مبتنی بر تحلیل داشته باشند؛ چراکه در نبود این رویکرد، تصمیم‌ها می‌توانند پرهزینه یا حتی مخرب باشند.

او در ادامه به یکی از چالش‌های جدی سازمان‌های ایرانی یعنی   نبود سیستم‌های مالی دقیق و به‌روز اشاره میکند . به گفته کاشی‌زاد، در بسیاری از شرکت‌ها تصمیم‌گیری‌ها همچنان مبتنی بر شهود، حدس و داده‌های ناقص است که این  خلأ ساختاری در نظام مالی  می‌تواند در شرایط بحرانی به تصمیم‌گیری‌های نادرست و زیان‌بار منجر شود.

ارتباطات هوشمندانه؛ فراتر از اطلاع‌رسانی

به گفته او نظام ارتباطی سازمان‌ها  باید دچار بازبینی شود. در بحران‌های اخیر، برخی شرکت‌ها به‌جای دریافت پیام‌های دقیق، با اطلاع‌رسانی ناقص یا حتی گمراه‌کننده مواجه بودند. کاشی‌زاد تأکید دارد که ارتباطات مؤثر، نه‌تنها درون‌سازمانی بلکه برون‌سازمانی، نقشی حیاتی در مدیریت بحران ایفا می‌کنند. در برخی موارد، حتی گفتگو با رقبا یا ذی‌نفعان می‌تواند منجر به خلق فرصت‌هایی تازه شود.

سه ضلع تصمیم‌گیری هوشمندانه

به گفته کاشی‌زاد، نظام تصمیم‌گیری در شرکت‌ها می‌بایست بر سه محور اصلی استوار باشد: مدیریت آگاهانه انرژی با تمرکز بر حفظ سلامت روانی و جسمانی مدیران، مدیریت آگاهانه مالی مبتنی بر تحلیل داده‌های به‌روز و دقیق، و مدیریت آگاهانه ارتباطات از طریق ایجاد تعاملات مؤثر و هدفمند با ذی‌نفعان.

او  تأکید می‌کند که تصمیم‌گیری‌های هفتگی و کوتاه‌مدت، در صورت بی‌توجهی به این سه مؤلفه کلیدی، می‌تواند موجب از دست رفتن فرصت‌های ارزشمند یا تشدید وضعیت‌های بحرانی در سازمان‌ها شود.

ضعف در حکمرانی شرکتی و چالش ساختاری

در بخش دیگری از تحلیل، دکتر کاشی‌زاد به ضعف ساختاری در حکمرانی شرکتی اشاره می‌کند. به گفته او، علی‌رغم تلاش‌های نهادهای آموزشی و فعالان مدیریت، بسیاری از شرکت‌ها همچنان فاقد هیئت‌مدیره‌های مؤثر و تیم‌های مشورتی قدرتمند هستند. این خلأ موجب کاهش کیفیت تصمیم‌گیری در شرایط حساس شده و تاب‌آوری سازمان‌ها را تضعیف می‌کند.

در پایان، کاشی‌زاد بر اهمیت حفظ سلامت روان کارکنان و تقویت همبستگی تیم‌ها تأکید می‌کند. او پیشنهاد می‌کند که مدیران، برنامه‌های مشخص هفتگی برای افزایش اثربخشی، کاهش استرس و تقویت روحیه تدوین کنند. در شرایط اقتصاد پرنوسان ایران، این اقدامات می‌توانند به ستون فقرات پایداری و توسعه سازمان تبدیل شوند.