برخی مدیران به نام و نشان خود شناخته می شوند اما برخی به خاستگاه و پیشه. به همین خاطر است که زیاده شنیده می شود یک نفر مدیر دولتی است یا بیمه ای، خودرویی و.. است. غلامرضا سلیمانی رئیس کل کنونی بیمه مرکزی معروف به ستادی بودن است. منظور از ستاد، ستاد اجرایی فرمان امام است. آن زمان که ستاد به لطف محمد مخبر معاون اول کنونی رئیس دولت در میان عموم معروف نبود سلیمانی در ستاد و شرکت های زیر مجموعه فعالیت داشت. حضور او در میانه دهه هفتاد تا هشتاد موجب شد که بخش زیادی او را به این خاستگاه یاد کنند. با عین حال اگر در پرونده کاری 40 ساله او کسی ریز شود به تنوع فعالیت ها بر می خورد از نفت تا بانک. با عین حال این تنوع در یک نکته مشترک است گره خوردن فعالیت ها با نهادهای انقلابی. سلیمانی علاوه بر ستاد در بنیاد مستضعفان، سازمان اقتصادی کوثر بنیاد شهید و شرکت غدیر که به نیروهای مسلح وابسته است مدیر بوده است.

آنچه او را به این نهادها نزدیک کرده دانش و تجربه او در حوزه مالی و حسابداری بوده مکانی که برای تمامی تحصیل کردگان مالی و حسابداری بازار کار مطلوبی به حساب می آید.

نزدیکی سلیمانی به نهادهای انقلابی به نظر ریشه در فعالیت های او در ابتدای دهه 60 دارد موسسه حسابرسی بنیاد مستضعفان اولین عنوان شغلی در رزومه کاری سلیمانی. می توان حدس زد همین حضور روابط و مناسبات بعدی او را شکل داده است  با عین حال در 40 سال فعالیت خود با دو دولت همکاری مستقیم داشته؛ دولت سید محمد خاتمی و دولت حسن روحانی.

با ظهور دولت ابراهیم رئیسی می توان حدس زد این سابقه می توانست برای هر مدیری امتیاز به حساب آید اما نزدیکی سلیمانی به محمد مخبر و حضور او در نهادهای انقلابی موجب شد به یکی از گزینه های جدی ریاست بانک مرکزی تبدیل شود. مخبر در انتخاب مدیران ملاکش حضور یا عدم حضور در دولت روحانی نبود بلکه تلاش داشت مدیرانی را که سابقه همکاری در گذشته داشته به کار بگیرد فارغ از همکاری آنان با دولت حسن روحانی یا هر دولت دیگر. اما در طناب کشی با مدیران بر آمده از دانشگاه امام صادق در برخی سمت ها نتوانست حرف خود را به کرسی بنشانند. یکی از این سمت ها ریاست بانک مرکزی بود.

با این حال، نامزد ریاست بانک مرکزی شدن می توانست ضمانتی برای ادامه حضور سلیمانی در بیمه مرکزی باشد اما او عصر روز قبل استعفا کرد تا وزیر امور اقتصادی و دارایی پس از فراغت از تغییرات در بانک ها و بورس حال ترکیب خود برای بیمه را بچیند. استعفای سلیمانی اتفاق عجیبی در عرصه مدیریتی نیست اما رفتن او می تواند یک تفسیر داشته باشد چه خوشایند باشد چه ناخوشایند رقابت های جریانی در دولت ابراهیم رئیسی جدی تر شده. رقابتی ذیل عنوان ستاد و پل مدیریت(مکان دانشگاه امام صادق) آغاز شده و به نظر به نفع گروه دوم در جریان است. گروه دوم که طیف جوان دولت رئیسی را تشکیل می دهد یک باور دارد؛ هر کس که نماد دولت گذشته است باید کنار رود چه مدیر باشد چه معاون رویکردی که کاملا مقابل نگاه معاون اول است. طوری که سلیمانی هم با همه سوابق ریز و درشتی که دارد باید برود.