بانکهای مرکزی جهان، دیگر از فدرال رزرو پیروی نمیکنند
اکوایران: این گزارش به این موضوع اشاره دارد که در دهههای گذشته بانکهای مرکزی اصلی جهان به تبعیت از سیاستهای فدرال رزرو مشغول بودند، اما امروزه شرایط تغییر کرده و این بانکها با توجه به شرایط اقتصادی، سیاستهای مستقل خود را در پیش میگیرند.
به گزارش اکوایران، در دهه 1990 و اوایل دهه 2000، قدرت اقتصادی آمریکا بینظیر بود و بازارهای جهانی و بانکهای مرکزی از رهبری فدرال رزرو (بانک مرکزی ایالات متحده) پیروی میکردند. در آن زمان، بازارهای جهانی بهشدت تحت تأثیر سیاستهای اقتصادی ایالات متحده قرار داشتند. بانکهای مرکزی که سیاستهای خود را با فدرال رزرو هماهنگ میکردند، منفعت میبردند، در حالیکه بانکهایی که این کار را نمیکردند، با خطر بیثباتی اقتصادی مواجه بودند.
به نوشته بلومبرگ، متحدان آمریکا به دلیل دسترسی به بازارها، سرمایهگذاریها و فناوریهای آمریکا، رونق داشتند در حالیکه کشورهایی که در مقابل آمریکا قرار گرفته بودند، تحت تحریمها و کنترل صادرات بودند. اتحاد جماهیر شوروی تحت این فشارها فروپاشید، در حالیکه چین - در آن زمان متحد آمریکا - از نظر اقتصادی رونق یافت.
امروزه، اوضاع بهطور چشمگیری تغییر کرده و رابطه بین فدرال رزرو و دیگر بانکهای مرکزی، کمتر هماهنگ شده است. اقتصادهای مختلف با چالشهای متفاوتی روبهرو هستند که باعث شده بانکهای مرکزی آنها سیاستهای پولی متفاوتی اتخاذ کنند. ایالات متحده و اروپا با تورم پس از همهگیری دست و پنجه نرم میکنند و در اروپا به دلیل جنگ در اوکراین و قطع شدن جریان گاز ارزان روسیه به این قاره، وضعیت وخیمتر است.
این واگرایی در سیاستهای بانکهای مرکزی نیز منعکس شده است. در حالیکه فدرال رزرو ایالات متحده کاهش نرخ بهره را به تعویق انداخت، اروپا و چندین بازار نوظهور زودتر به این کار اقدام کردند. در همین حال، تمرکز چین بر جلوگیری از فروپاشی اقتصادی است و ژاپن نرخها را افزایش میدهد.
ساختمان بانک مرکزی آمریکا موسوم به فدرال رزرو
چنین پاسخهای متنوعی منجر به نوسانات غیرقابل پیشبینی ارز میشود. به عنوان مثال، ین در اوایل سال ضعیف شد، سهام و سود ژاپن را افزایش داد، اما بعدا تقویت شد و باعث کاهش شدید قیمت سهام این کشور شد.
مثال دیگری از کاهش نفوذ جهانی آمریکا، در تحریمهای آن علیه روسیه دیده میشود. علیرغم تلاشها برای فلج کردن اقتصاد روسیه، کشورهایی مانند هند و چین برای سر پا نگه داشتن آن وارد عمل شدهاند و روسیه را قادر ساختهاند تا رشد اقتصادی را حفظ کند و تلاشهای جنگی خود در اوکراین را ادامه دهد.
این نشان میدهد که ساختار اقتصاد جهانی چقدر تغییر کرده است. در سال 1990، ایالات متحده 21 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میداد و کشورهای گروه هفت، 50 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی را شامل میشدند. تا سال 2024، این آمارها به ترتیب به 15 درصد و 30 درصد کاهش یافته است.
علاوه بر این، بلوکهای قدرت جهانی جدیدی در حال ظهور هستند، مانند بریکس (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) که نفوذ نهادهای غربی مانند گروه هفت و گروه 20 را بیشتر کاهش میدهد. ظهور بریکس، قدرت اقتصادی رو به رشد کشورهای خارج از نظم سنتی غرب را برجسته میکند.
حتی سلطه دلار آمریکا در حال کاهش است. در حالیکه دلار آمریکا همچنان ارز ذخیره اصلی جهان است، سهم آن از ذخایر بانکهای مرکزی جهانی از 72 درصد در سال 2000 به 58 درصد در سال 2023 کاهش یافته است. در همین حال، چین استفاده خود از یوآن در تجارت بینالمللی را بهطور پیوسته افزایش داده است و حدود 25 درصد از معاملات خود را با این ارز انجام میدهد، در حالیکه یک دهه پیش تقریبا هیچ استفادهای از ارز خود در تجارت بینالمللی انجام نمیداد.
نفوذ رو به رشد چین شرایط را برای این کشور در جهت ایفای یک نقش حتی بزرگتر در بازارهای جهانی فراهم میکند. با بسته عظیم محرک اقتصادی اعلامشده توسط دفتر سیاسی چین در اواخر سپتامبر انتظار میرود در سال آینده میلادی حدود 300 میلیارد دلار به اقتصاد جهانی افزود شود. این امر نشان میدهد که چگونه تصمیمات اقتصادی چین بهطور فزایندهای در حال شکلدهی نتایج جهانی است و اقدامات پکن احتمالا تأثیر بیشتری نسبت به تغییرات نرخ بهره توسط فدرال رزرو دارند.
در این نظم اقتصادی در حال تکامل، کسبوکارها و سرمایهگذاران باید پویاییهای بومیشدهتری را دنبال کنند. تصمیمات مرتبط با زنجیره تأمین، پیچیدهتر و نتیجهگراتر شدهاند. شرکتها باید با دقت انتخاب کنند که محصولات خود را از کجا تهیه کنند و به کجا بفروشند، زیرا اشتباه در این تصمیمات میتواند منجر به قرار گرفتن در معرض تعرفهها، تحریمها یا تضعیف تقاضا شود.
با نوسانات سریع در ارزها و بازارهای سهام که تهدیدها و فرصتهای جدید ایجاد میکنند، خطرات برای سرمایهگذاران حتی بیشتر است. به عنوان مثال، پوند بریتانیا به دلیل سیاستهای نامتناسب بین بانک انگلستان و فدرال رزرو، اخیرا افزایش یافت و سپس کاهش پیدا کرد، در حالیکه بازارهای سهام چین پس از اعلام محرک این کشور، بهسرعت ضررهای قابل توجهی را جبران کردند. علاوه بر این، قیمت نفت در ماه اکتبر به دلیل تشدید درگیریها در خاورمیانه 10 دلار در هر بشکه افزایش یافت.
با خارج شدن هرچه بیشتر اقتصادهای جهانی از هماهنگی، درک این پویایی محلی برای کسبوکارها و سرمایهگذاران ضروری است. در دنیایی که اقتصادها بیشتر تکهتکه شدهاند، کسانی که خود را تطبیق میدهند، میتوانند فرصتهای جدید را تصاحب کنند، اما خطرات محاسبه نادرست این تغییرات همیشه وجود دارد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
شوهران قاتل قصاص نمیشوند؟/ واکاوی حقوقی مجازات همسرکشی در ایران
-
نقشه راه ضدایرانی در شورای حکام/ چرا مذاکرات گروسی در تهران بیثمر شد؟
-
جزئیات تازه از ماجرای واریز یارانه آبان/ سازمان هدفمندی یارانهها: یارانه هیچکس حذف نشده است
-
جنگ اوکراین به نقطه جوش رسید/ کییف پیام هشدار گرفت؛ حملات هوایی گسترده روسیه در راه است
-
ابطال مصوبه دولت در خصوص حقوق بازنشستگان
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
تصویب قطعنامه حقوق بشری علیه ایران
-
استقبال مولوی عبدالحمید از مسعود پزشکیان+ فیلم
-
بازار مسکن ایران در دور دوم ترامپ چطور رفتار خواهد کرد؟