به گزارش اکوایران، یکی از دغدغه‌های اصلی بنگاه‌ها در شرایط رکود اقتصادی تامین سرمایه است. یکی از مجاری ایجاد تامین سرمایه در بنگاه‌ها، میزان فروش آن‌ها است که به درآمد خانوارها وابسته است. دولت و بانک مرکزی با سیاست‌های مالی و پولی درست باید سعی در افزایش درآمد و قدرت خرید مردم داشته باشد به طوریکه تقاضای خرید کالا افزایش پیدا کند و به تبع آن تولید در کشور رونق بگیرد. به این شیوه کشور از رکود خارج شده و قدرت خرید مردم افزایش خواهد یافت.

اقتصاد ایران که سال‌ها درگیر رکود اقتصادی بوده است راهکارهای متعددی را برای خروج از این بحران تجربه کرده است. یکی از این راهکارها که توسط بانک مرکزی پیگیری شد، اعطای تسهیلات خرد به خانوارها بود. بانک‌ها به همراه لندتک‌ها تسهیلات خرد به صورت کارت اعتباری به خانوارها داده و خانوارها از این کارت برای خرید کالاها و خدمات از شبکه پذیرندگی استفاده می‌کردند. اما در این حالت یک مسئله مهم وجود داشت، نقدینگی سریعا از چرخه تولید خارج شده و وارد بازارها می‌شد. به همین دلیل تورم‌زایی بالایی داشت.

بانک مرکزی در تازه‌ترین اقدام خود، از کارت رفاهی متصل به اوراق گام رونمایی کرده است. بر این اساس خانوار خرید خود را از شبکه پذیرندگی بانک‌های واسط انجام داده سپس در در اقساط حداکثر ۲۴ ماهه به بانک برمیگرداند. اما شبکه پذیرندگی به جای دریافت وجه نقد، اوراق گام را از بانک دریافت می‌کند و مبادلات خود را با این اوراق تا زمان سررسید انجام می‌دهد. در این روش خلق پول در شبکه بانکی کمتر رخ می‌دهد اما قیمت‌ کالاها در شبکه پذیرندگی بالاتر خواهد بود. اما به طور کلی این طرح را می‌توان یک نوآوری در شیوه تسهیلات‌دهی و تحریک تقاضا در اقتصاد ایران دانست.

طرح جدید بانک مرکزی، تورمی یا ضدتورمی؟

همانطور که گفته شد بانک مرکزی در تازه‌ترین اقدام خود از کارت رفاهی متصل به اوراق گام رونمایی کرده است. بر اساس این طرح، بانک مرکزی با یک‌سری از فروشگاه‌ها به عنوان شبکه پذیرندگی قرارداد می‌بندد.

خانواری که نیاز به دریافت این تسهیلات داشته باشد درخواست خود را ثبت کرده و پس از مراحل اعتبارسنجی بانکی، کارت اعتباری با مبلغ حداکثر ۳۰۰ میلیون تومان دریافت می‌کند. خانوار با این کارت به فروشگاه‌های طرف قرارداد بانک مرکزی رجوع کرده و اقدام به خرید کالای مورد نیاز خود می‌کند.

بعد از خرید خانوار و کشیدن کارت اعتباری، مبلغ نقدی به حساب فروشنده واریز نمی‌شود بلکه اعتباری برای دریافت اوراق گام به فروشنده داده می‌شود. فروشنده به بانک رجوع کرده و به ارزش فروش خود، اوراق گام دریافت می‌کند. سررسید این اوراق یکساله است. اگر فروشنده این اوراق را تا پایان سررسید (یعنی انتهای یک سال) در دست خود نگه دارد می‌تواند اوراق را تحویل بانک داده و به ارزش اوراق در دست خود از بانک دریافت کند. پس در این لحظه می‌توان گفت فروشنده با تاخیر یکساله به پول خود رسیده است. برای اینکه فروشنده از این معامله سود کند و راضی به فروش کالا به خانوار باشد مجبور است کالاهای خود را گرانتر از قیمت بازاری به فروش برساند.

اگر فروشنده تصمیم بگیرد اوراق خود را به فرد دیگری در زنجیره تولید منتقل کند باید آن را به قیمت بازاری اوراق جابجا کند که در اینصورت پایین‌تر از ارزش اسمی اوراق، دریافت خواهد کرد. پس این هم دلیل دیگری است که فروشنده کالاهای خود را گرانتر به خانوارها بفروشد.

در نهایت هرکس این اوراق را دست داشته باشد در انتهای سررسید به بانک تحویل می‌دهد و عین مبلغ اسمی آن را دریافت می‌کند. در این میان خانوار، پس از خرید کالا می‌تواند در اقساط حداکثر ۲۴ ماهه با نرخ بهره پایین، بازپرداخت خود را به بانک انجام دهد. پس در این حالت خانوار کالاها را گرانتر از قیمت بازاری به نوعی با تورم خریداری می‌کند.

در حالت دیگر اگر قرار باشد قیمت در شبکه پذیرندگی بانک مرکزی افزایش پیدا نکند. پس بانک‌ها باید اوراقی با ارزش بیشتر به فروشنده بدهند که در اینصورت در زمان بازپرداخت نهایی، نقدینگی بیشتری به اقتصاد تزریق خواهد شد که تورم‌زا است.

پس ادعای ضدتورمی بودن این طرح امکان‌پذیر نیست. پس چه فرقی با طرح کارت اعتباری دارد؟

این طرح امکان چرخش بیشتر پول در زنجیره تولید را فراهم می‌کند و از این طریق نسبت به کارت اعتباری دارای مزیت است. هرچه پول بیشتر در زنجیره تولید گردش کند، می‌تواند اثر تورمی نقدینگی را کاهش دهد. پس این طرح با وجود افزایش قیمت‌ها نسبت به طرح پیشین از مزیت جدی برخوردار است.