دانیال دلاوری: تصورات غالب بر این بوده که شکست‌های اخیر در خاک اوکراین موقعیت کرملین و شخص پوتین در داخل روسیه تضعیف خواهد کرد. با این همه به نظر می‌رسد شواهد موجود چیزی خلاف این مسئله را ثابت می‌کند.

آندری سولداتوف و ایرینا بوروگان، تحلیل‌گران مسائل روسیه، با انتشار مقاله‌ای در نشریه فارن افرز با عنوان «جنگجویان پوتین؛ کرملین چگونه منتقدان خود را گزینش کرده و جبهه داخلی را نظامی کرده است» به ارائه روایتی از مخالفت‌ها و انتقادها در داخل روسیه به جنگ پوتین پرداخته و این مسئله را توضیح داده‌اند که او چطور توانست نارضایتی‌های جناح‌های مختلف این کشور نسبت به جنگ را خاموش کند. اکوایران این مقاله را در سه بخش ترجمه کرده که بخش اول و بخش دوم آن را می‌توانید در این جا بخوانید. در ادامه بخش سوم و پایانی این مقاله منتشر می‌شود:

تطمیع مخالفان

در راستای ساکت کردن روایت‌های مستقل از جریان جنگ، کرملین همچنین شروع به پاداش دادن به صداهایی کرد که حاضر اند خط حزبی را دنبال کنند. الکساندر کوتس، خبرنگاری که کانال تلگرامش نزدیک به 700 هزار عضو دارد، در 17 نوامبر، پس از کنار گذاشتن انتقاد خود از روند جنگ، به عضویت شورای حقوق بشر روسیه درآمد. نهادی که تا حدودی به تشکلیلات کرملین دسترسی دارد و پوتین اخیراً آن را از وفاداران خود پر کرده است. یک هفته بعد، کرملین به پگوف، گزارشگر کهنه‌کار جنگ؛ که او هم گزارش‌های تندش از روند جنگ را محدود کرده بود، نشان شجاعت اعطا کرد.

رژیم حتی توانست ایگور استرلکوف مهار ناشدنی را هم تحت فشار قرار دهد. پس از انتشار گزارش‌هایی از تحقیقات قضایی علیه استرلکوف و برخی دیگر، به نظر می‌رسید استرلکوف نیز به نوعی با کرملین به توافق رسیده است. کرملین به او اجازه داد تا مسکو را ترک کند و «گردان داوطلبان» خود را تشکیل دهد و به جنگ ملحق شود. در مقابل، او اظهار نظر در مورد جنگ را متوقف کرد. پس از آن کانال تلگرام او تقریباً تعطیل شده بود.

بسیج دیگر

کرملین فقط به کنترل منتقدان نظامی خود بسنده نکرد. در تلاش برای تخصیص بیشتر منابع کشور به ارتش، دولت گام های مهمی برای بسیج اقتصاد برداشت. در 19 اکتبر، پوتین «شورای هماهنگی حمایت مادی نیروهای مسلح» را تأسیس کرد، نهادی که مسئول سازماندهی فعالیت های مقامات فدرال و محلی، و نظام درمانی، صنایع، ساخت و ساز، حمل و نقل و سایر بخش ها برای حمایت از جنگ در اوکراین است. پشت نام این نهاد تازه تاسیس هدف روشنی نهفته است: همه سازمان‌های فدرال و محلی حالا باید تامین خدمات، تدارکات، تجهیزات و سایر منابع برای ارتش را در اولویت خود قرار دهند. در واقع، از این پس باید تمام امکانات غیر نظامی کشور هم  در جهت حمایت از ارتش و جنگ هدایت می‌شد. دنیس مانتوروف، وزیر صنعت و بازرگانی روسیه، مسئول تحویل تسلیحات و تجهیزات نظامی برای شورا هماهنگی شد.

در واقع، مقامات روسیه از اوایل جنگ از نظامی کردن اقتصاد صحبت می‌کردند. در ماه ژوئن، معاون اول نخست وزیر آندری بلوسف، یک تندرو که در اقتصاد تحصیل کرده است،  این «بسیج اقتصادی» را این‌گونه توصیف کرد: همه‌ی جامعه روسیه بر روی یک سری «اهداف خاص» متمرکز خواهد شد و بخش خصوصی نیز ملزم به دنبال کردن همین اهداف خواهد بود

مهم‌تر از آن این که او گفته بود باید یک نهاد نخبه تشکیل شود تا اقتصاد را حول هدف بسیج جنگی بازچینی کند. به گفته بلوسف، در بسیج اقتصادی ، حیاتی ترین صنایع روسیه، یعنی صنایع نظامی، باید توسط بقیه بخش‌های اقتصادی و اجتماعی تامین و همراهی شوند. او برای مثال به مدیریت اقتصادی استالین در طول جنگ جهانی دوم اشاره کرد که در آن کل اقتصاد شوروی حول تامین نیازهای نظامی کشور شکل گرفته بود.

یک ماه پس از آن بود که کرملین شروع به اجرای چنین ایده‌هایی کرد. بر اساس قانونی که توسط پارلمان روسیه تصویب شد، دولت کنترل وسیعی بر اقتصاد زمان جنگ پیدا کرد، از جمله قدرت تصاحب تولیدات شرکت های خصوصی با استفاده از «اقدامات ویژه اقتصادی» در صورت نیاز. در نتیجه این قانون، شرکت های خصوصی در صورت تقاضای دولت ملزم به اجرای قراردادهای نظامی هستند و کارکنان آنها مجبور خواهند بود برای تامین این قراردادها اضافه کاری کنند. از آن‌جا که بودجه دفاعی کشور نیز 50% زیاد شده بود به نظر می‌رسید تاثیر این تغییر زیاد باشد.

جای تعجب نبود که بسیاری از کسب و کارها از این قانون استقبال نکردند. در تئوری، این کار می‌توانست با دادن قراردادهای نظامی سودآور به کسب و کارها کمک کند. اما در واقعیت درصد سود این قراردادها برای شرکت‌ها در اختیار دولت است. همچنین این تغییرات  به نفوذ فزاینده نهادهای نظامی بر زندگی مردم عادی می‌افزود.

Проводы_призванных_в_рамках_мобилизации_на_площади_Нахимова__2022__02

جدای از نظامی‌سازی کامل اقتصاد، بسیج 300 هزار مرد روسی برای شرکت در جنگ پیامدهای گسترده‌ای برای بخش خصوصی داشته است.در روسیه کمبود شدید متخصصان فناوری اطلاعات وجود دارد. حالا در نظر بگیرید که بسیاری از آنها از زمان شروع جنگ از کشور مهاجرت کرده‌اند. با نگرانی از فرار مغزها، وزارت توسعه دیجیتال و بانک مرکزی روسیه در ماه سپتامبر اعلام کردند که کارمندان شرکت های معتبر فناوری اطلاعات، اپراتورهای مخابراتی و بانک ها واجد شرایط معافیت از جنگ هستند. اما به نظر می‌رسد که این معافیت‌های وعده داده شده تا حد زیادی بی‌معنی بودند: با وجود داشتن شرایط معافیت، یکی از متخصصان IT در بانک رایفایزن به جنگ اعزام شد و تنها سه هفته بعد در اوکراین بر اثر شلیک خمپاره کشته شد.

حکومت نظامی مسکو

کرملین ممکن است فعلاً اعزام غیرنظامیان به اوکراین را متوقف کرده باشد، اما تا به حال، فراخوانی صدها هزار مرد و قوانین جدید که کنترل صنایع داخلی را به نظامیان می‌دهد، تأثیرات گسترده‌ای داشته است. ژنرال‌های ارتش حالا نقش تعیین کننده‌ای در اقتصاد دارند و این موضوع آنها را قدرتمندتر از همیشه می کند. در کنار ساکت کردن منتقدان نظامی و به دست گرفتن دوباره‌ی کنترل روایت میدان جنگ، این اقدامات به کرملین راه موثری برای تشدید کنترل خود بر جامعه روسیه داده است.

و در اینجا ممکن است واقعیت تلخی وجود داشته باشد که غرب باید آن را بپذیرد. تنها به این دلیل که پوتین در میدان نبرد در اوکراین در حال شکست خوردن است، به این معنا نیست که او کنترل خود را در خانه هم از دست داده است. اگر چیزی هم باشد، این مرحله از درگیری به کرملین این فرصت را داده است که پیچ‌ها را سفت‌تر کند. احتمال اینکه فشار داخلی بتواند او را وادار کند که به دنبال پایان دادن به جنگ باشد، کمتر از آن چیزی است که با توجه به وضعیت نظامی می‌توان پیش‌بینی کرد.