در این نشست نوح منوری جامعه‌شناس، مریم سنجری رئیس شورای اسلامی کار، علیرضا حیدری نماینده کارگران در شورای عالی کار، احمد میدری اقتصاددان و حسن صادقی رئیس اتحادیه بازنشستگان جامعه کارگری، سخنرانی کردند، مسائل کارگری کشور و دلایل مشکلاتی که همواره در این حوزه بدن حل شدن باقی می‌مانند، بررسی شد. 

علیرضا حیدری نماینده کارگران در شورای عالی کار با اشاره به اینکه گفتگو همواره می‌تواند مثمرثمر باشد توضیح داد که یک خلا بزرگ در تاب آوری و تحمل نظرات گوناگون در کشور وجود دارد که باید روی این مساله به صورت جدی کار کنیم، این امر نیازمند فرهنگ‌سازی است، چرا که هر جا توانستیم به آسانی و بدون محدودیت و مرزبندی درباره حقوق کارگر و نیروی کار صحبت کنیم، مذاکرات ثمربخش بوده. 

در ادامه این نشست حسن صادقی رئیس اتحادیه بازنشستگان جامعه کارگری با یادآوری اینکه در کشور اقتصاد کشور بر اساس علم سیاست اداره نمی‌شود، گفت: در این کشور علم اقتصاد مغفول مانده و براساس سیاست دستوری اداره می‌شود. 

او ادامه داد: در کشوری که اقتصادش دستوری است، متضررترین طبقه، طبقه کارگر است و به همین دلیل، کارگران فقیرترین قشر جامعه هستند. به صراحت می‌گویم که این سیاست‌های اقتصادی باعث شده تا قشر کارگر که جزو دهک میانی کشور محسوب میشد اکنون به دهک‌های پایین جامعه سقوط کرده و در دهک‌های دو و سه قرار گرفته. 

احمد میدری دیگر سخنران این نشست، با اشاره به اینکه منافع صنفی در بسیاری از مواقع علیه خودش اقدام می‌کند، گفت: منافع صنفی می‌تواند نتایجی برعکس منافع عمومی و منافع صنفی باشد. این در شرایطی است که حفظ منافع پایدار در گرو حفظ منافع عمومی گروه‌هاست. 

او در ادامه به سال ۱۹۲۹ که اقتصاد جهانی فروریخت اشاره کرد و توضیح داد، انچه این روزها در اقتصاد ایران از آن شکایت داریم، زاییده بحران سال ۱۹۲۹ میلادی یا ۱۳۰۸ شمسی است. وقتی اقتصاد جهان در بحران فرو رفت، دولت‌مردان ایرانی تصمیم گرفتند برای خارج کردن ایران از بحران، شرکت‌های انحصاری غله، قند و شکر، دخانیات و شرکت‌های بزرگی به وجود بیاورند. راه حل این بود که تمام این شرکت‌ها در تهران تاسیس شود، در واقع چیزی که همه از اقتصاد ایران گله دارند، زاییده سال ۱۳۰۸ است جایی که تمام اقتصاد ایران به اقتصادی دولتی تبدیل شد.