به گزارش اکوایران، ماه گذشته، ولودیمیر زلنسکی در سفری نادر و یک‌هفته‌ای، به عربستان سعودی و ژاپن رفت. هدف او جلب حمایت برزیل، هند، اندونزی و عربستان، چهار بی‌طرف اصلی جنگ اوکراین بود. امروزه و بیش از هر زمان دیگری، این کشورها و دیگر کشورهای پیشرو در نیم‌کره جنوبی قدرت دارند. دلائل برتری ژئوپلیتیکی جدیدشان خودمختاری بیشتر، منطقه‌ای‌شدن و برتری اهرمی در تنش‌های آمریکا و چین است.

کلیف کوپچان با انتشار مقاله‌ای در نشریه فارین پالیسی با عنوان «6 کشور نوظهوری که در مورد آینده ژئوپلیتیک تصمیم خواهند گرفت» این موضوع را مورد بررسی خود قرار داده است. اکوایران این مقاله را در دو بخش ترجمه کرده که بخش اول آن پیش از این با عنوان «آینده جهان در دستان این شش کشور است » منتشر شده و در ادامه بخش دوم و پایانی آن ارائه می‌شود:

اهرم تهدید اتمی

تخصص علمی و مهندسی موجود این کشورها آنها را در آینده به ریسک اشاعه تسلیحات هسته‌ای تبدیل می‌کند. اشاعه تسلیحات هسته‌ای بعدی به احتمال زیاد در نیم‌کره جنوبی رخ خواهد داد. البته این اتفاق، خصوصاً بعد از عادی‌سازی روابط عربستان و ایران بعید است. تا تبدیل‌شدن به یک قدرت هسته‌ای نهان که می‌تواند در مدت‌زمان کوتاهی یک بمب اتمی بسازد، تنها چند گام تکنولوژیک فاصله است. در سناریویی که روابط تهران و ریاض پرتنش شده و ایران به سمت گریز هسته‌ای حرکت کند، سعودی‌ها و احتمالاً ترک‌ها نیز می‌توانند به دنبال ساخت آن بروند. به همین دلیل طبق گزارش‌ها، یکی از امتیازهایی که سعودی‌ها در ازای برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل از آمریکا می‌خواهند، تضمین امنیت هسته‌ای یا حتی خود تسلیحات هسته‌ای است.

4816805953196325

تمرکز بر کشورهای بریکس به عنوان وزنه مخالف سلطه غرب، نکات جالب نیم‌کره جنوبی را می‌پوشاند. به این دلیل که وجود چین و روسیه در بریکس، جلوی دیدن اهمیت ظهور کشورهای کلیدی را می‌گیرد.

همکاری چین و روسیه در قالب پیمان بریکس و از طریق آن، نیم‌کره جنوبی یک تهدید واقعی بوده که باید به آن پرداخته شود.

بریکس تسلیم چین نمی‌شود

چین امروز یکی از دو قدرت بزرگ دنیای دوقطبی است. نمی‌توان به راحتی چین را بخشی از نیم‌کره جنوبی دانست؛ چرا که در درجه اول، قدرت اقتصادی و جاه‌طلبی‌های ژئوپلیتیک گسترده چین آن را به نوع دیگری از دولت تبدیل می‌کند. روسیه یک قدرت میانی، اما در حال افول است. همچنین در رویکرد خود به جهان، بیش از حد رویزیونیست است؛ دیدگاهی که کشورهای کلیدی نیم‌کره جنوبی با آن موافق نیستند. بنابراین، سیاست‌های این دو کشور فعال بریکس باید با منطق ژئوپلیتیکی متفاوتی نسبت به دولت‌های کلیدی تحلیل شود.

با این اوصاف، این سؤال باقی می‌ماند که آیا پیمان بریکس قرار است به نهاد رسمی‌تری تحت هدایت چین تبدیل شود که مدعی نمایندگی نیم‌کره جنوبی است؟ این چشم‌انداز چالشی آشکار برای غرب است، به ویژه با توجه به اینکه ۱۹ کشور دیگر قبلاً برای پیوستن به این گروه ابراز علاقه کرده‌اند. اما بعید است که این تهدید محقق شود. هند یکی از کشورهای تأثیرگذار بریکس بوده و با تلاش‌های چین برای استفاده از این سازمان به شدت مخالفت خواهد کرد. عربستان سعودی، برزیل، ترکیه (که یکی از اعضای ناتو نیز هست)، هند و حتی آفریقای جنوبی هنوز روابط قابل توجهی با ایالات متحده و سایر کشورهای کلیدی غربی، چه در زمینه امنیتی و چه در زمینه تجاری دارند. اگرچه ممکن است این کشورها فاصله گرفته باشند اما این با پیوستن به یک نهاد تحت هدایت چین و حامی روسیه که با ایالات متحده تقابل دارد، متفاوت است. در حال حاضر، بریکس توانایی توسعه و اجرای یک دستور کار مشترک را نشان نداده است، بنابراین قدرت نهادی بسیار کمی برای چین برای استفاده از آن وجود دارد. در نهایت، بریکس بر اساس اجماع عمل می‌کند. اضافه‌شدن احتمالی اعضای جدید که منافع خود را دارند، دستیابی به اجماع را دشوارتر از قبل خواهد کرد.

np_file_229597

برخی ممکن است با این ایده مخالف باشند که این شش کشور کلیدی انتظارات را برآورده کنند. همه آنها هنوز بازارهای نوظهور هستند و اقتصاد سال‌های اخیر نسبت به این بخش از جهان مهربان نبوده است. به جز هند، نرخ رشد در کشورهای کلیدی انتظارات را برآورده نکرده است. این کشورها در توسعه نهادهای حامی حاکمیت قانون عقب مانده‌اند. انقلاب در فن‌آوری مانند جمله هوش مصنوعی برای نیم‌کره جنوبی سخت‌تر از دموکراسی‌های صنعتی پیشرفته خواهد بود؛ زیرا اولی منابع کمتری برای مبارزه با اثرات خطرناک سیاسی هوش مصنوعی دارد. حتی با توجه به اینکه طرح‌های تغییرات اقلیمی به کشورهای کلیدی قدرت اهرمی می‌دهند، اثرات مرتبط با تغییرات آب‌وهوایی نیز آسیب و رنج بسیاری را به برخی از این دولت‌ها وارد می‌کند.

اما از طرف دیگر، تصور اینکه قدرت ژئوپلیتیک کشورهای مذکور افزایش یافته و افزایش خواهد یافت، همچنان موجه است. آن‌ها می‌توانند از قوی‌ترین روندهای جهانی بهره برده و در حال حاضر، نشانه‌های روشنی از قدرت جدید در آنها وجود دارد.

نسخه‌ای برای واشنگتن

مهم‌ترین پیامد سیاست این است که واشنگتن باید روابط خود با شش کشور کلیدی را بهبود بخشد تا از تضعیف جایگاه خود در موازنه قدرت جهانی جلوگیری کند. با امتناع کشورهای کلیدی از همراهی با آمریکا علیه روسیه در جنگ اوکراین یا رقابت با چین، بسیاری از این کشورها در حال دورشدن از واشنگتن هستند. تهدید مشارکت چینی‌روسی در قالب بریکس توسعه‌یافته و از طریق آن، نیم‌کره جنوبی واقعی بوده و باید به آن پرداخته شود.

نه تنها باید واشنگتن در قبال هر یک از این شش کشور، بلکه در قبال نیم‌کره جنوبی نیز یک استراتژی دیپلماتیک مدون داشته باشد. دعوت از اکثر کشورهای کلیدی به نشست اخیر گروه هفت شروع مفیدی بود، اما اقدامات بیشتری مورد نیاز است. برای اولین قدم یک استراتژی بهتر می‌توان از دیدارهای سطح بالا توسط دیپلمات‌های اصلی ایالات متحده شروع کرد. سیاستی بهتر همچنین شامل یک استراتژی تجاری زیرکانه‌تر است که به مسئله دشوار دسترسی به بازار آمریکا بپردازد. ایالات متحده باید بتواند واکنش‌های شش کشور کلیدی و نیم‌کره جنوبی به خود را پیش‌بینی کند. به عنوان مثال، تأثیر تصمیم غرب در مورد جنگ روسیه بر بیگانه‌شدن کشورهای نیم‌کره جنوبی، واشنگتن را غافلگیر کرد. از زمان شروع جنگ در فوریه ۲۰۲۲، ایالات متحده حتی در این مورد نیز عملکرد خوبی نداشته است. این نوع قابلیت مستلزم درک بهتر احساسات و باورهای نخبگان کشورهای نیم‌کره جنوبی است.

g7-summit-2023-politics-economy-africa-global-south-05262023-1

دوم، در صورت افزایش شدید تنش‌های آمریکا و چین و تبدیل‌شدن به یک رویارویی به سبک جنگ سرد، قدرت و اهرم کشورهای کلیدی و همه قدرت‌های میانی آسیب خواهد دید. شکاف‌ها گسترش خواهد یافت و کشورهای کلیدی احتمالاً باید یکی از طرفین را انتخاب کند.

در نهایت، به دلیل ظهور کشورهای کلیدی، اکنون کشورهای بیشتری در جهان هستند که اهرم‌های ژئوپلیتیک دارند. در میان این کشورها، هیچ الگوی رفتاری قابل تشخیصی بهتر از توجه به منافع ملی آنها نیست. اکنون در هر موضوع ژئوپلیتیکی محرک‌های بیشتری داریم. این مسئله، پیش‌بینی نتایج ژئوپلیتیک را در حال حاضر سخت‌تر می‌کند.