به گزارش اکوایران، ایالات متحده مدت زمان طولانی است که قدرت و نفوذ سیاسی اش را در خاورمیانه حفظ کرده است. با این حال، افزایش نفوذ چین در منطقه معادلات حاکم را تغییر داد.

چین ژئوپلتیک خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داد

آن‌گونه که موسسه مطالعاتی جورج تاون نوشته، مولفه‌هایی چون تضاد منافع، نفوذ و تلاش پکن برای ایفای نقش تأثیرگذارتر در منطقه از منظر دیپلماسی و امنیت اقتصادی، ژئوپلیتیک خاورمیانه را تحت تاثیر قرار داده است. در همین راستا، به ادعای این یادداشت، توافق ایران و عربستان با میانجی‌گری چین، الگوی مشابه طرح واشنگتن جهت عادی‌سازی روابط  اعراب و اسرائیل، نماد دیگری است از رقابت قدرت‌های بزرگ. نکته قابل تامل آن است که شکاف جهانی بین واشنگتن و پکن در حال گسترش است، اما تنش میان رقبا در منطقه کاهش یافته.

ردای تازه ای که پکن بر تن کرد

10 مارس، عربستان سعودی و ایران با میانجیگری جمهوری خلق چین  با انتشاربیانیه مشترک سه جانبه ای عادی سازی روابط را اعلام کردند. در این بیانیه براز سرگیری روابط دیپلماتیک میان ریاض و تهران و بازگشایی سفارت‌خانه‌ها و نمایندگی‌هایشان ظرف مدت حداکثر دو ماه و همچنین احترام به حاکمیت دولت‌ها و عدم مداخله در امور داخلی کشورها تاکید شده بود. علاوه بر این، دو طرف  با اجرای دو موافقتنامه دوجانبه موافقت کردند.

دو سفر قابل تامل

در پس زمینه مذاکرات، پرسشی که توجه ها را به خود جلب کرد، این است،: چرا چین تصمیم گرفت میانجی شود؟ برای مدت طولانی، جمهوری خلق چین در حوزه سیاست خارجی اش از رویکرد غیر مداخله گرایانه پیروی می کرد و بی طرف بود. در همین راستا از آنجایی که چین در باب احیای روابط تهران و ریاض ردای تازه ای بر تن کرد موجب شد تا گمانه زنی ها درباره چرخش در سیاست خارجی چین اوج بگیرد.

در باب توافق عربستان و ایران، نقش میانجی‌گری چین را می‌توان در چارچوب دو حادثه کلیدی می توان تبیین کرد: نخست، سفر شی جین پینگ به عربستان سعودی در دسامبر 2022 و حضورش در اولین اجلاس سران شورای همکاری چین و خلیج (GCCاین نشان از قصد شی برای ترسیم چین به عنوان مدافع حاکمیت ارضی مخالف مداخله گرایی بود.دوم: سفر ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران به پکن در فوریه 2023 که اولین سفر دولتی یکی از رهبران ایران به پکن در بیش از 20 سال گذشته بود. در هر دو دیدار شی بر مسائل داخلی بدون دخالت خارجی تاکید داشت.

چرایی اهمیت میانجیگری چین میان ریاض و تهران

زمان توافق میان ریاض و تهران مهم بسیار مهم است. همزمانی توافق عربستان و ایران با سومین دوره ریاست‌جمهوری شی هم به‌طور نمادین و هم به‌طور قابل‌توجهی رهبری عالی شی را نشان می دهد. علاوه بر این، تلاش پکن برای میانجیگری بین‌المللی در خاورمیانه را می‌توان در قاب پویایی‌های ژئوپلیتیکی، در میدان جنگ روسیه و اوکراین و مطرح کردن چین به‌عنوان جایگزینی برای نظم سیاسی و امنیتی به رهبری ایالات متحده تبیین کرد.

علاوه بر این، توافق عربستان و ایران را می توان در چارچوب ابتکار امنیت جهانی شی تحلیل کرد؛ چهره ای  که به دنبال ارائه یک نظم امنیتی جهانی جایگزین بر اساس راه حل های این کشور برای چالش های امنیتی جهانی است. در 21 فوریه، چین طرح مفهومی آغاز امنیت جهانی را منتشر کرد که در چارچوبش تعهد پکن به ایجاد امنیت با توسل به گفتگوهای سیاسی و مذاکرات صلح آمیز ارائه شد.

تلاش چین برای تکرار توافق ابراهیم

همانطور که محقق چینی وو بینگ‌بینگ استدلال می‌کند، توافق تهران و ریاض را می توان بر اساس درک چینی‌ها از امنیت جهانی تبیین کرد. به ادعای او، با توجه به این گزاره، میانجیگری چین در خاورمیانه را می توان تجلی جدیدی از رقابت قدرت بزرگ پکن با واشنگتن دانست. به طور خاص، میانجیگری چین در توافق عربستان و ایران را می توان به عنوان تلاشی موازی با تلاش آمریکا جهت احیای روابط اعراب و اسرائیل هم قلمداد کرد.

همانطور که برخی از کارشناسان چینی در خاورمیانه معتقدند، این توافق نقش چین را به‌عنوان حامی امنیت و ثبات در خاورمیانه، شریک توسعه و شکوفایی، و مروج وحدت و خودسازی نشان می‌دهد. در اصل، مسئولیت چین به عنوان یک کشور قدرتمند را نشان می‌دهد. در همین حال، استفان والت، کارشناس آمریکایی، این توافق را یک زنگ بیدارباش برای آمریکا خوانده است، زیرا تلاش های چین برای نشان دادن خود به عنوان نیروی صلح در جهان را برجسته می کند، ردایی که ایالات متحده در سال های اخیر عمدتا آن را رها کرده است.

منافع پکن در اولویت قرار دارد

با این وجود، علاقه چین به میانجیگری صلح بین ریاض و تهران به هیچ وجه نوع دوستانه نیست. صلح در خاورمیانه برای گسترش منافع استراتژیک چین در خلیج فارس حیاتی است. به بالاخص آن که خلیج فارس جهت تحقق نیازهای اقتصادی و انرژی عربستان نقشی برجسته دارد.چین، شریک تجاری دوجانبه اصلی کشورهای عربی است، ارقام تجاری بالغ بر 330 میلیارد دلار در سال 2021 ثبت شده که 200 میلیارد دلار آن تنها مربوط به تجارت چین با عربستان سعودی و امارات بود.

از منظری دیگر، خلیج فارس منبع تامین انرژی چین است – این کشور در حال حاضر وابستگی بیش از حد به نفت خاورمیانه دارد - و شرکت های چینی در حال حاضر در سرمایه گذاری مشترک با شرکت های خاورمیانه مشارکت دارند.چین در سال 2017ا واردات 8.4 میلیون بشکه در روز از ایالات متحده پیشی گرفت و به بزرگترین واردکننده نفت خام جهان تبدیل شد. در سال 2022، عربستان سعودی با 1.75 میلیون بشکه در روز بزرگترین تامین کننده نفت چین بود، در حالی که ایران با وجود تحریم های آمریکا، همچنان سومین صادرکننده بزرگ نفت به چین پس از عربستان سعودی و روسیه است.

واشنگتن خاورمیانه را به چین واگذار نمی کند

واقعیت این است که رقابت قدرت های بزرگ یعنی، آمریکا و چین در خاورمیانه در جریان است. تسلط ایالات متحده برخاورمیانه عمدتاً برای تحقق اهداف خاصی اعمال می شود؛ اهدافی چون تضمین بقا و امنیت اسرائیل، مبارزه با تروریسم، جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای، ارائه قدرت از طریق پایگاه های نظامی و دریایی، فروش تسلیحات به شرکای مانند عربستان سعودی و دیگران. نفوذ فزاینده چین چالشی برای نفوذ سیاسی و دیپلماتیک دیرینه آمریکا در منطقه است.

در حالی که نمی‌توان پیش‌بینی روشنی درباره آنچه در ادامه سیاست‌های خلیج‌فارس چین داشت ، روشن است که که آمریکا نمی‌تواند به چین اجازه دهد تا در حیاط خلوتش مانور دهد. برای جلوگیری از منتهی شدن همه جاده‌های خاورمیانه به پکن، واشنگتن باید نقش خود را در منطقه، هم به‌عنوان متعادل‌کننده و هم به‌عنوان تأمین‌کننده امنیت، بازسازی کند.