به گزارش اکوایران، برکناری تاریخی رئیس سابق مجلس نمایندگان، تنها سه روز پس از آن اتفاق افتاد که او مجبور شد از آرای دموکرات‌ها برای جلوگیری از تعطیلی مخرب دولت استفاده کند، آنچه که مطلق‌گرایی حزبش در پی ایجاد آن بود.

به نوشته سی‌ان‌ان، سخنرانی کوتاه مک‌کارتی نشان داد که چگونه حزب جمهوری‌خواه در عصر دونالد ترامپ به یکی از نیروهای بزرگ بی‌ثباتی در زندگی آمریکایی و به طور بالقوه جهان تبدیل شده است.

حزبی که زمانی محافظه‌کاری را حفظ حس سنتی ثبات و قدرت تعریف می‌کرد، طی سه دهه گذشته به پناهگاهی برای عوامل آشوب، سیاست‌های کوتوله‌وار و یک انقلاب ایدئولوژیک بی‌وقفه تبدیل شده است که آن را به سمت افراط‌های جدید سوق می‌دهد. تمایل حزب برای پذیرش این شرایط وحشتناک روز سه‌شنبه در نیویورک نیز به نمایش گذاشته شد، جایی که ترامپ پیش‌ از ورود به دادگاه با حمله لفظی تند علیه قاضی و دادستان،‌ آنها را «سرکش» و «نژادپرست» خواند.

مک کارتی میانه رو نبود و برای بررسی دور شدن حزب جمهوری‌خواه از دموکراسی کم کاری کرد. اما شکست او به دست شورشیان راست افراطی تفسیری شیوا درباره حزب او است.

قاتلان سیاسی او، به رهبری مت گاتز نماینده فلوریدا، رهبر خود را بدون هیچ برنامه‌ای برای آینده سرنگون کردند و یک شاخه بسیار مهم دولت ایالات‌متحده را حداقل برای یک هفته فلج کردند.

این هرج و‌مرج خودساخته، تلاش حزب برای برجسته‌کردن آسیب‌پذیری جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا را مختل خواهد کرد و این نمایش تازه از بی‌کفایتی و افراط گرایی می‌تواند تلاش حزب جمهوری‌خواه را برای حفظ کرسی‌های تعیین‌کننده‌ای که برای حفظ اکثریت خود در سال آینده نیاز دارد، مختل کند.

مهم‌تر از آن، خودکشی سیاسی روز سه‌شنبه نشان داد که اکثریت مجلس ناتوان است و حزب جمهوری‌خواه غیرقابل مدیریت است. تا زمانی که این موضوع تغییر نکند، خود آمریکا غیرقابل اداره خواهد بود.

سقوط مک‌کارتی البته بدون طعنه نیست. این اتفاق زمانی اتفاق افتاد که او از مسیر افراط گرایی منحرف شد و به دنبال توافق با بایدن برای نجات کشور از آسیب بود.

در حزبی که در آن تلاش برای شکستن زنجیره ارزشمند انتقال مسالمت‌آمیز قدرت ریاست‌جمهوری، چهار بار متهم شدن به انجام عمل خلاف قانون و نزدیکی با برخی از خون‌خوارترین دیکتاتورهای جهان نشان‌دهنده عدم صلاحیت نیست (به ترامپ مراجعه کنید)، تلاش توام با بی‌میلی مک‌کارتی برای سازش غیرقابل‌بخشش بود.

مک کارتی به افراط گرایی دامن زد

برای مدتی، به نظر می‌رسید که مک کارتی برای مماشات با رادیکالیسم که همیشه حزب جمهوری‌خواه را به سمت راست سوق می‌دهد، همه چیز را درست انجام می‌دهد.

این مرد کالیفرنیایی با به قدرت رسیدن در شغلی که مدت‌ها آرزویش را داشت، ادای احترام لازم را به ترامپ کرد و با دیدار با او پس از شورش 6 ژانویه در مارالاگو شهرت رئیس‌جمهور متخلف سابق را دوباره زنده کرد و در کنار این تلاش کرد تا از پاسخگویی او برای شورشی که به طور مختصر محکوم کرده بود جلوگیری کند.

اخیراً، مک کارتی دستور تحقیقات استیضاح بایدن را علیرغم کمبود شواهد در مورد بزه و جنایات بزرگ که معیاری برای در نظر گرفتن شدیدترین تحریم قانون اساسی است صادر کرد.

اما خود مک کارتی قبل از اخراج بایدن از مقام خود، در کمتر از یک ماه از آغاز این تحقیقات کنار رفت. مک کارتی احتمالاً امیدوار بود که با اقدام استیضاح خشم جناح راست را کم کند، اما هیچ محدودیتی برای خواسته‌های یک جناح مخالف دولت جمهوری‌خواه که هرج و مرج به خودی خود هدفش است، وجود ندارد.

قبل از اینکه رهبران جمهوری‌خواه بگویند که تا هفته آینده تعطیل می‌کنند تا یک سخنران جدید بیاورند، جیک تاپر، خبرنگار سی‌ان‌ان، از تیم برشت، یکی از هشت جمهوری‌خواهی که روز سه‌شنبه سرنوشت مک‌کارتی را رقم زدند، پرسید که آیا حزبش تا شب رئیس جدیدی خواهد داشت یا خیر. او پاسخ داد: «من هیچ ایده‌ای ندارم، برادر.»

مک کارتی علیرغم انزوای خود به سمت راست، سرانجام متوجه شد که با قدرت، مسئولیت چیزی فراتر از افتخار حزبی و شخصی - حتی برای رهبر محافظه‌کارترین مجلس در تاریخ - به وجود می‌آید.

او دوبار، به دلیل افزایش سقف بدهی و جلوگیری از تعطیلی، افراطی‌ترین اعضای حزب خود را که مایل بودند اقتصاد را خراب کنند یا اجازه دهند سربازان بدون حقوق باقی بمانند، رد کرد.

رادیکال‌های جمهوری‌خواه - بلوکی بسیار بزرگتر از جناح کوچکی که به خلع مک کارتی رای داد – خواستار کم کردن گسترده هزینه‌های دولت هستند حتی اگر اکثریت سراسری را از طریق انتخابات برای چنین اقدام گسترده‌ای ایجاد نکرده باشند.

اما مک کارتی برای جلوگیری از تعطیلی، لایحه بودجه موقت 45 روزه را امضا کرد و به دنبال آن بود که رویارویی خود با افراط‌گرایان را تا اواسط نوامبر خاتمه دهد.

کمک‌های لایحه بودجه موقت او شامل 6 میلیارد دلاری که بایدن و سنا برای اوکراین درخواست کرده بودند نمی‌شد، با این وجود اما باز هم تندروهایی را که می‌خواستند بسیار کمتر از کاهش هزینه‌هایی که مک کارتی با رئیس جمهور در توافق قبلی برای افزایش سقف استقراض دولت انجام داده بود، تصویب کنند خشمگین کرد.

مک کارتی با این آگاهی عمل کرد که با در دست داشتن کنترل سنا و ریاست جمهوری توسط دموکرات‌ها، جمهوری‌خواهان مجلس نمایندگان نمی‌توانند فهرست خواسته‌های خود را به قانون تحمیل کنند و بهای سیاسی تعطیلی را خواهند پرداخت.

اما یک سخنران جمهوری‌خواه که به آرای دموکرات‌ها نیاز دارد در وضعیت موقتی است. گرچه هیچ‌کس نمی‌توانست بداند که پایان کار به این زودی فرا می‌رسد.

مک کارتی به پیشینیان خود از جمله جان بونر، رئیس مجلس نمایندگان و پل رایان پیوست و از سمت خود برکنار شد. هر سه آن‌ها نتوانستند جناح راست افراطی را که سازش را رد می‌کند مهار کنند، مفهومی اصلی در سیستم سیاسی ایالات متحده که برای ترویج تغییرات دموکراتیک و فزاینده طراحی شده است.

یک پایان ناگهانی

مک کارتی در این هفته به دشمنانش گفت: «هرچه دارید رو کنید» و آن‌ها هم همین کار را انجام دادند.

او هشدار داد: «من هرگز تسلیم نمی شوم.» اما در مواجهه با واقعیت، او این کار را کرد و تصمیم گرفت در انتخابات جدید برای رئیس مجلس شرکت نکند.

مک‌کارتی پس از اینکه اولین سخنران بود که در تاریخ آمریکا از سمت خود کنار گذاشته شد - که خود نشانه ای از پوچ‌گرایی و هرج و مرجی است که مشخصه حزبش است - به دنبال آن بود که خوش بینی پرهیجانی را بازسازی کند که زمانی در کنگره به آن شهرت داشت، اما این خوشبینی در تاریکی عصر سیاسی کنونی فرسوده شد.

مک کارتی، در یک کنفرانس خبری تحسین‌آمیز گفت: «من از ایستادگی برای انتخاب حکمرانی به جای نارضایتی پشیمان نیستم.»

دو عامل زمینه ساز رفتن او شد. اول، کمترین تعداد آرا که رای‌دهندگان در انتخابات میان دوره‌ای به جمهوری‌خواهان دادند. مک‌کارتی برای تصویب یک لایحه فقط می‌توانست چهار رأی را از دست بدهد - به این معنی که او همیشه یکی از ضعیف‌ترین سخنرانان تاریخ بود.

این اکثریت بدون جایی برای خطا - که تا حدی نتیجه شورش رأی دهندگان علیه نامزدهای افراطی طرفدار ترامپ بود که دروغ‌های انتخاباتی او را پذیرفتند - به این معنی بود که حتی تعداد انگشت شماری از افراط‌گرایان می توانند نفوذ زیادی در مجلس داشته باشند.

مک کارتی به شدت از دموکرات‌ها انتقاد کرد که به هشت شورشی جمهوری‌خواه اجازه داده‌اند که او را از قدرت بیرون کنند و آرای کافی برای نجات او ارائه نکردند. اما چندان تعجب آور نبود که حزبی که رئیس‌جمهور آن اکنون با تحقیقات استیضاح روبرو است و پیروزی انتخاباتی‌اش در سال 2020 هنوز توسط اعضای جمهوری‌خواه زیر سوال می‌رود، به کمک او نرفتند.

در خلوت، مک‌کارتی ممکن است متعجب باشد که چرا کمکی از یک چهارم دیگر، یعنی ترامپ نیامد.

رئیس‌جمهور سابق که زمانی از او به عنوان «کوین من» یاد می‌کرد، از این که این جمهوری‌خواه اهل کالیفرنیا در کنگره گذشته به عنوان سپر سیاسی او عمل کرده و مانع از تشکیل کمیسیون مستقل بررسی حمله به ساختمان کنگره توسط حامیان ترامپ شد، خوشحال بود.

همچنین به عنوان رهبر اقلیت، مک‌کارتی تضمین کرد که یکی از سرسخت‌ترین دشمنان جمهوری‌خواه ترامپ، لیز چینی، نماینده سابق وایومینگ، از رهبری حزب اخراج شود.

آغاز تحقیقات استیضاح توسط مک کارتی در ماه گذشته – علیرغم اینکه هیچ مدرکی مبنی بر اینکه بایدن شخصاً از نفوذ آشکار پسرش هانتر در زمانی که پدرش معاون رئیس جمهور بود سود برده است – حداقل تا حدی تلاشی برای کاهش تأثیر استیضاح مضاعف ترامپ و چهار محاکمه جنایی قبل از انتخابات 2024 بود.

با این حال، رئیس‌جمهور سابق برای نجات مک‌کارتی حتی انگشت خود را هم بلند نکرد و بار دیگر ثابت کرد که با ترامپ، وفاداری معمولاً فقط از یک طرف جریان دارد و همه حامیان رئیس‌جمهور سابق، حتی اگر رئیس مجلس شوند، قابل مصرف کردن هستند.

این یک هشدار برای جمهوری‌خواه بعدی است که صندلی داغ مک‌کارتی را اشغال می‌کند و به توضیح اینکه چرا خروج او تنها به هرج و مرج بیشتر در مجلس و کشور منجر می‌شود کمک می‌کند.

ترامپ، با این حال، بنیادی‌ترین درس حزب جمهوری‌خواه را که او تبدیل به تصویر وحشی خود کرده است درک می‌کند.

در حالی که رفتار ترامپ حتی خودکامه‌تر و بی‌تفاوت‌تر از قبل می‌شود، او نشان می‌دهد که تنها راه زنده ماندن، افراطی‌تر شدن است. مک کارتی دو بار از این مسیر منحرف شد و به دنبال ارائه اندکی از حکمرانی به نفع کشورش بود.

او به سرعت حقایق جنبش‌های سیاسی رادیکال در همه‌جا را آموخت که یادآوری می‌کند چگونه رهبران غالباً طعمه افراط‌گرایی عمیق می‌شوند: انقلاب فرزندان خود را می‌بلعد.