به گزارش اکوایران، در روز یک شنبه،  ونزوئلا رفراندومی را برگزار کرد که به گفتۀ منابع رسمی، 95 درصد شرکت کنندگانش از ادعای نیکولاس مادورو بر منطقۀ غنی از نفت اسیکیبا در همسایه‌اش، گویان، حمایت کردند. اگرچه تحلیلگران انتظار ندارند مادورو به گویان حمله کند، نمی‌توان منکر دلایل محکمی برای این حمله شد.

به نوشته دنیل ریس‌بک در وبگاه انستیتو کیتو، اسیکیبادارای بیش از دو سوم کل تودۀ زمین گویان است. ادعای ونزوئلا بر اسیکیبا که منشأ مناقشات مرزی دیرینه‌ای بوده است، در سال‌های اخیر و پس از کشف نفت و گاز در نزدیکی مرز دریایی گویان از نو مطرح شده‌اند.  

این رفراندوم اندکی پس از تنش نظامی فزاینده در مرز ونزوئلا و گویان اتفاق افتاد و باعث شد با وزارت دفاع برزیل که با هر دو این کشورها هم‌مرز است در 29 نوامبر بگوید «فعالیت‌های دفاعی‌اش را تشدید کرده» است. 

رفراندوم ونزوئلا از رأی‌دهندگان خواست رأی دیوان بین المللی دادگستری در اسیکیبا را رد کنند و «با برنامۀ قرار گرفتن آن در ونزوئلا و ایجاد ایالتی به نام گویان اسیکیبا موافقت کنند.» 

همچنین به دنبال «دادن تابعیت ونزوئلایی به شهروندان آنجا» هم بود. در اکتبر، دولت گویان به رهبری رئیس‌جمهور محمد عرفان علی از سفیر ونزوئلا در جورج‌تاون خواست دربارۀ افزایش فعالیت‌های نظامی ونزوئلا در منطقۀ مرزی توضیحاتی بدهد. 

در میان تردیدها، دلایلی برای نگرانی وجود دارد. مشوق‌های ملی‌گرایانۀ مادورو، وضعیت سیاسی داخلی‌اش، تعادل نظامی ونزوئلا و گویان، سیاست منطقه و هم‌ترازی منافع قدرت‌های بزرگ همگی جوری کنار هم قرار می‌گیرند که حاکی از احتمال عملیات نظامی‌اند.

زاویۀ ملی‌گرایانه

بی‌تردید، ادعای ونزوئلا بر اسیکیبا قدیمی است. اما تازه آوریل گذشته بود که در پاسخ به درخواست سال 2018 گویان برای اقدام علیه ونزوئلا، دیوان بین المللی دادگستری گفت صلاحیت قضاوت دربارۀ این مسئله را دارد. این حکم مهم بود. رژیم مادورو به روشنی از نتیجۀ ناخوشایند می‌ترسد. خود مادورو هم نمی‌خواهد ونزوئلا در دورۀ او ادعای حقوقی‌اش بر اسیکیبا را از دست بدهد. چنین اتفاقی تحقیری ملی خواهد بود که قدرتش را تضعیف می‌کند.

از آنجا که احتمال می‌دهد رأی ناخوشایندی صادر شود، می‌کوشد صلاحیت قضایی دادگاه در این باره را به کلی رد کند. این رفراندوم که همچون سند حمایت عمومی قاطع از ادعای ناسیونالیستی‌اش بر اسیکیبا تصویر شد، می‌تواند آماده‌سازی سیاسی برای عملیات نظامی باشد. 

زاویۀ سیاسی داخلی/انتخاباتی

مادورو نامحبوب است. به علاوه، حالا و برای اولین بار پس از یک دهه، با تهدید انتخاباتی جدی‌ای مواجه است. در ماه اکتبر، اپوزوسیون انتخاباتی مقدماتی را برگزار کرد که در آن ماریا کورینو ماچادو، یک لیبرال کلاسیک و نمایندۀ سابق مجلس، 93 درصد آراء را به دست آورد (بیش از دو میلیون و چهارصد هزار نفر در داخل و خارج رأی دادند.)

با این همه، رژیم مادورو کوشیده است از این رفراندوم مشروعیت‌زدایی کند و سال‌هاست هر گونه نامزدی ماچادو را در هر انتخاباتی ممنوع کرده است. اما این رژیم برای برگزاری انتخاباتی آزاد و منصفانه تحت فشار است. حتی روی کاغذ با اپوزیسیون توافق کرده است که در سال 2024 انتخاباتی «آزادتر» برگزار کند. گفته می‌شود این توافق بخشی از شروط کم کردن تحریم‌های ایالات متحده، به ویژه علیه شرکت دولتی نفت این کشور، پی‌دی‌وی‌اس‌اِی، بوده است. 

مادورو می‌تواند امیدوار باشد که پس از رفراندوم، ضمیمه کردن بخش بزرگی از گویان -تحت مستمسک منفی‌بافانۀ «ضدامپریالیسم» و بازپسگیری سرزمین از دست رفتۀ ونزوئلا- دست کم بخشی از جمعیت کشور را پیرامون رژیم گرد آورد. 

مهم‌تر از این، وضعیت جنگی به مادورو اجازه می‌دهد وضعیت فوق العاده اعلام کند و در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2024 را به تأخیر بیندازد یا لغو کند. حتی می‌تواند به اوکراین ارجاع دهد که اخیراً همین کار را انجام داده است (با این تفاوت بزرگ که به اوکراین حمله شده است و خودش آغازگر جنگ نبوده است).

تعادل نظامی ونزوئلا گویان

تعادل قدرت میان ونزوئلا و گویان شدیداً به سود ونزوئلاست و همین امر احتمال استفاده از نیروی نظامی را هم تقویت می‌کند. بر اساس آماری که روزنامۀ برزیلی فولا د سائوپائولو منتشر کرده است، ارتش ونزوئلا 123،000 نیروی فعال دارد و گویان فقط 3،400 نفر. وضعیت گویان از لحاظ تسلیحات، مانند ماشین‌های زرهی، هم بسیار بدتر است (514 در برابر 6).

ایگور گیلو از روزنامۀ فولا اشاره می‌کند که به باور تحلیلگران نظامی، بحران اقتصادی ناشی از سوسیالیسم ونزوئلا باعث شده توانایی این کشور، در عمل بسیار کمتر از چیزی باشد که روی کاغذ نشان می‌دهد. برای نمونه، گفته می‌شود که فقط نیمی از ناوگان 24 تایی هواپیماهای جنگدۀ سوخو سو30 روسی این کشور توانایی پرواز داشته باشند.

گیلو اضافه می‌کند ونزوئلا «حتی به شکل یک ببر کاغذی هم برای گویان بسیار بزرگ است.» در زمینۀ ممکن بودن حمله: «بخش بزرگی از مرز 800 کیلومتری میان اسیکیبا بافت جنگلی متراکمی است که فقط واحدهای کوچک می‌توانند از آن رد شوند» و عملیات خودروهای زرهی از آنجا «غیرممکن» است. 

از آنجا که حملۀ ونزوئلا از طریق برزیل بسیار بعید است، «منطقی‌ترین احتمال برای نیکولاس مادوروی دیکتاتور ترکیبی از حملۀ هوایی علیه معدود مراکز شهری اسیکیبا و ورود دریایی زمینی از طریق دریای کارائیب است.» عملیات نظامی همیشه غیرقطعی و خطرناک است اما تعادل نظامی میان دو کشور مانع چندانی را متوجه انجام چنین عملیاتی نمی‌کند. 

سیاست منطقه‌ای

تحولات اخیر در دو همسایۀ بزرگ باعث شده که ونزوئلا در آنها محبوب‌تر باشد. تغییرات سیاست داخلی در کلمبیا و برزیل می‌تواند مادورو را به جنگ متمایل‌تر کند. 

از اواخر دهۀ 1990، کلمبیا نزدیک‌ترین متحد ایالات متحده در منطقه بوده است. اما در اواخر سال 2022، این کشور با چرخش شدیدی به سمت چپ شبه‌نظامی سابق، گوستاوو پترو، را به ریاست‌جمهوری انتخاب کرد. در حالی که رئیس‌جمهور سابق، ایوان دوکه، مادورو را به عنوان رئیس‌جمهور مشروع ونزوئلا به رسمیت نشناخت، موضعی که باعث بسته شدن گذرگاه‌های مرزی رسمی بین دو کشور شد، پترو نه تنها مادورو را به رسمیت شناخته بلکه عملاً اتحادی هم با او تشکیل داده است.

پترو از زمان به قدرت رسیدن چهار بار از کاراکاس دیدار کرده است، آخرین موردش در نوامبر بود که در آن همکاری بین اکوپترول، شرکت نفتی دولتی کلمبیا، و پی‌دی‌وی‌اس‌اِی را اعلام کرد. پترو هنگام دیدار از کاخ سفید در ماه آوریل برای پایان دادن به تحریم‌های ایالات متحده علیه ونزوئلا لابی کند. 

مادورو، به دلیل روابط نزدیکش با پترو که از مشاوران هوگو چاوز بود، بعید می‌داند تا وقتی که پترو قدرت را در کلمبیا در دست دارد، تهدیدی نظامی متوجه‌اش باشد. چنین وضعیتی تفاوتی عظیم میان زمان حال و دهه‌های اخیر است و معلوم نیست که پس از 2026، زمانی که پترو از قدرت کنار می‌رود، پا برجا باشد. حتی این احتمال مطرح است که در صورت حملۀ مادورو به گویان، پترو به صورت دیپلماتیک از او دفاع کند.

در دهه‌های اخیر، برزیل برای گسترش دامنۀ نفوذش در شمال آمریکای جنوبی پیمان اتحادی با گویان بسته است، از جمله در زمینۀ همکاری نظامی. دولت برزیل که حامی رأی دیوان بین المللی دادگستری در زمینۀ اسیکیباست، احتمالاً ترجیح می‌دهد وضعیت حفظ شود. در 22 نوامبر، سلسو آموریم، مشاور ارشد رئیس‌جمهور برزیل، لولا دا سلیوا، در تلاش برای کاهش تنش‌ها با مادورو دیدار کرد. خود دا سیلوا هم از تمایلش برای جلوگیری از جنگ میان این دو ملت صحبت کرده است. 

از لحاظ نظامی، برزیل قدرت منطقه‌ای است که بدون دشواری خاصی می‌تواند در گویان فعالیت کند. از همین رو، جدی‌ترین نیروی بازدارنده است یا می‌تواند چنین نقشی داشته باشد. تا الآن، برزیل تلاش‌های دیپلماتیک مطرح شده را برای جلوگیری از حمله انجام داده و کوشیده مرزهای خودش را امن کند. اما هیچ امنیتی تضمین نشده است. 

مشکل دا سیلوا در تلاش برای قانع کردن مادورو برای وارد نشدن به گویان این است که دست کم تا حدی با موجودی مواجه است که خودش آن را به وجود آورده است. دا سیلوا طی دور قبلی ریاست جمهوری‌اش از متحدان نزدیک هوگو چاوز بود. حمایت دا سیلوا حتی به چاوز کمک کرد حکومت اقتدارگرایش را بسازد، حتی با اینکه نزدیکی ایدئولوژیکشان به معنی همسویی کامل ژئوپولیتیک نبود. دا سیلوا پیش از به قدرت رسیدن در سال 2022، گفت با فاصله‌ای سه و نیم ساله مادورو را به رسمیت خواهد شناخت. به محض به قدرت رسیدن، در برازیلیا از مادورو استقبال کرد و حتی وقتی دربارۀ استبداد در ونزوئلا از او سؤال شد، اهمیت انتخابات دموکراتیک را نسبی کرد. 

به صورت خلاصه، مادورو فکر نمی‌کند که دولت دا سیلوا نسبت به منافعش موضع متخاصمی بگیرد. از طرف دیگر، هر حرکت دیکتاتوری لئوپولد گالتیری مانندی نسبت به گویان از جانب مادورو سؤالاتی را برای دا سیلوا مطرح می‌کند، به ویژه دربارۀ اعتبار دادن به دیکتاتورها. 

منافع قدرت‌های بزرگ

معمولاً تحریم‌ها علیه رژیم‌های سرکش شکست می‌خورند، حتی در زمینۀ ضدمولد بودن. با این همه، به نظر می‌رسد آسان‌تر شدن تحریم‌های کاخ سفید علیه ونزوئلا و به ویژه شرکت نفت ملی این کشور در قیاس با دورۀ ترامپ، مادورو را جسورتر کرده است. ممکن است مادورو احساس کند که دولت بایدن مشتاق است -شاید هم درمانده است- تا جریان ورود نفت ونزوئلا به بازارهای جهانی حفظ شود. از این جنبه، مادورو ممکن است فکر کند گرفتن منطقه‌ای با ذخایر نفتی سرشار باعث قوی‌تر شدن دستش در برابر ایالات متحده خواهد شد. می‌توان گفت در سال‌های اخیر آمریکای لاتین مرکز توجه سیاست خارجی ایالات متحده نبوده است. 

از این جهت، چین و روسیه روابط نظامی و سیاسی نزدیکی با رژیم مادورو دارند که از خریداران بزرگ سلاح‌های روسی است. در گزارشی از سال 2021 دربارۀ نقش روسیه و چین در این منطقه آمده بود: «روی هم رفته، این "قدرت‌های جهانی" ونزوئلا را به منطقه‌ای خاکستری و جبهه‌ای جدی برای تنش‌ها تبدیل می‌کنند -محلی که چالشی راهبردی و عملیاتی را متوجه همکاران ایالات متحده در منطقه، یعنی کلمبیا و گویان، می‌کند.»

در همین حال، چین در گویان سرمایه‌گذاری کرده است. آیا این مسئله باعث می‌شود چین مادورو را تحت فشار بگذارد تا سر جایش بماند یا ناراحتی وارد شده بر آمریکا در نتیجۀ حمله به کشوری کوچک در آمریکای جنوبی که شرکت‌های آمریکایی بسیاری در آن سرمایه‌گذاری سنگینی داشته‌اند بیشتر باب میلش خواهد بود؟ در مورد روسیه، پاسخ ظاهراً روشن‌تر است.

کارشناسان به ما اطمینان می‌دهند که مادورو به گویان حمله نمی‌کند و چنین چیزی معقول به نظر می‌رسد. در عین حال، انکار مشوق‌های مادورو برای انجام این کار نامعقول به نظر می‌رسد.