به گزارش اکوایران، در زمان حمله روسیه به اوکراین، نیروهای دریایی کیف در موضع ضعف قرار داشته و امیدی به موفقیت آن‌ها نبود. اما حالا سایه اوکراین بر ناوگان روسیه سنگینی می‌کند.

به نوشته فارن افرز، وقتی اتحاد جماهیر شوروی فرو پاشید، اوکراین تعداد کمی از کشتی‌هایش را به ارث برد، اما در جریان اشغال کریمه در سال ۲۰۱۴، روسیه بسیاری از آن‌ها را نابود یا مصادره کرد. سپس، در سال ۲۰۱۸، روسیه با توقیف سه کشتی باقی‌مانده اوکراینی، از ورود کشتی‌های غیرنظامی کیف به تنگه کرچ، آبراهی که شبه‌جزیره کریمه را از سرزمین اصلی روسیه جدا می‌سازد، جلوگیری کرد. روسیه سریعاً این تنگه را دوباره گشود و در نهایت، کشتی‌ها را بازگرداند، اما این اقدامات تنها ناتوانی دریایی اوکراین را نشان داد. هنگام تهاجم بعدی، یک ناوچه کهنه که ناو سرفرماندهی نیروی دریایی اوکراین بود، گروهی کوچک متشکل از یک کشتی جنگی، چندین قایق موشکی و تعداد انگشت‌شماری هلیکوپتر را رهبری می‌کرد. دو هفته پس از آغاز جنگ، فرماندهان اوکراینی مجبور شدند که ناو سرفرماندهی را سریعاً از رده خارج کرده تا مبادا به دست مسکو بیفتد. روسیه نیز بسیاری از شناورهای کوچک‌تر اوکراین را غرق کرد.

با این حال، طی یک سال و نیم پس از آن، اوکراین جنگ معادلات دریایی را تغییر داد. تا اکتبر ۲۰۲۳، کیف با استفاده از پهپادها، موشک‌های کروز و انواع تکنیک‌های غیرمتعارف ناوگان روسیه را از پایگاه اصلیش در کریمه به گوشه شرقی دریای سیاه راند. نیروی دریایی این کشور موفق شد ۹ کشتی بزرگ روسیه را غرق کرده و حتی برخی از مناطق از دست رفته را دوباره اشغال کند. این پیروزی‌ها نقطه‌ای روشن برای کشوری بوده که در معرض حملات مداوم هوایی قرار داشته و در بن‌بستی پرهزینه در نبرد زمینی گیر افتاده است.

دستاوردهای دریایی کیف باعث پیروزیش در جنگ نمی‌شود، اما به آن کمک می‌کند تا به موفقیت‌های کلی‌تری برسد. پیروزی دریایی به کیف این امکان را داده که نیروهای مستقر در ساحل را به خط مقدم اعزام کند. اوکراین همچنین موفق شد که امنیت خطوط کشتیرانی که برای صادرات غلات حیاتی هستند را تضمین کرده و تلاش‌های مسکو برای تأمین و تقویت مواضع خود در کریمه را دشوار سازد. با گذشت زمان، اوکراین می‌تواند بر این موفقیت افزوده و اهرم خود در مذاکرات صلح آتی را افزایش دهد. اما برای موفقیت این استراتژی، کیف به جریان بی‌وقفه کمک‌های نظامی غرب نیاز دارد.

ظهور و سقوط روسیه در دریای سیاه

با آغاز جنگ، ناوگان دریای سیاه روسیه بسیار قدرتمندتر از همتای اوکراینی خود بود که شامل رزم‌ناو مُسکوا، پنج ناوچه، شش زیردریایی مدرن، ۱۳ کشتی فرود تانک و تعداد زیادی شناور کوچک‌تر می‌شود. جت‌های جنگنده، هواپیماهای گشتی و هلیکوپترها از این ناوگان پشتیبانی می‌کردند. با این نیروی عظیم، نیروی دریایی روسیه به سواحل اوکراین حمله‌ور شد و به شهرهای اوکراین موشک شلیک کرد و نیروهای خود را در بندر ماریوپول فرود آورد. برای جلوگیری از ورود نیروهای روس در نزدیکی اودسا، اوکراین مجبور شد یک تیپ پیاده‌نظام و یک تیپ زرهی قدرتمند را در امتداد ساحل مستقر کرده در حالی که درگیری در اطراف دو شهر بزرگ این کشور (خارکیف و کیف) جریان داشت، ۵ هزار سرباز آموزش‌دیده و ۱۰۰ تانک را از بازی خارج کرد.

اما موفقیت اولیه روسیه دوام نیاورد. یک ماه پس از جنگ، پهپادهای موشکی اوکراینی چندین قایق گشتی روسیه را غرق کردند. همچنین در آوریل ۲۰۲۲، دو موشک ضدکشتی پرتاب‌شده از سواحل اوکراین به رزم‌ناو مُسکوا اصابت کرد. نیروی دریایی روسیه تلاش کرد کشتی آسیب‌دیده را به پایگاه خود در کریمه برساند، اما کشتی در مسیر غرق شد. از سال ۱۹۸۲، چنین سانحه‌ای در نبردهای دریایی بی‌سابقه بود.

دو ماه بعد و پس از نابودی ناو مسکوا، ارتش اوکراین نیروهای روس را از جزیره اسنِیک که در امتداد خطوط کشتیرانی و نزدیکی سواحل جنوبی اوکراین قرار دارد، بیرون راند.

بر اساس محاسبات مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی، از فوریه ۲۰۲۲، روسیه حدود ۴۰ درصد از ظرفیت نیروی دریایی خود را در دریای سیاه از دست داده است. علاوه بر مسکوا، موشک‌ها و پهپادهای اوکراینی دو ناوچه، پنج کشتی فرود تانک و یک زیردریایی را منهدم کرده یا شدیداً به آن‌ها آسیب رسانده‌اند. حملات به مقر نیروی دریایی روسیه، کارخانه‌های کشتی‌سازی، فرودگاه‌ها و تأسیسات پدافند هوایی روسیه در کریمه، دفاع مستقر در ساحل، شبکه‌های فرماندهی و کنترل و پشتیبانی لجستیکی ناوگان را تضعیف کرده است. روسیه برای محافظت از کشتی‌های باقی‌مانده خود، بیشتر آن‌ها را به پایگاه دریایی نووروسیسک در قسمت شرقی دریای سیاه منتقل کرد. اما حتی در آنجا و دور از آتش نبرد، کشتی‌ها در امان نبودند. در آگوست ۲۰۲۳، یک پهپاد دریایی اوکراینی از دریای سیاه عبور کرد و به یک کشتی جنگی روسیه در بندر نووروسیسک آسیب رساند.

نیروی دریایی روسیه

بسیاری از تسلیحاتی که اوکراین علیه ناوگان روسیه استفاده می‌کند، اگرچه جدید نیستند، اما در عملیات‌های دریایی طولانی‌مدت آزمایش نشده بودند. اوکراین نشان داده که این تسلیحات می‌توانند به طور قابل توجهی مؤثر باشند. در این عملیات‌ها، دو نوع موشک بسیار اثرگذار بودند. اولین، موشک ضدکشتی دوربرد است. اوکراین بخشی از این موشک‌ها را در داخل تولید کرده و بخشی را نیز از آمریکا دریافت می‌کند. برد آن‌ها بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ بوده که برای دور نگه داشتن کشتی‌های روس در دورتر از ساحل کافی است، وگرنه به سرنوشت ناو مسکوا دچار خواهند شد. اگرچه در ابتدا، این موشک‌ها برای شلیک از روی کشتی‌ها طراحی شده بودند، اما ارتش اوکراین آن‌ها را برای پرتابگرهای زمینی تغییر داد تا آسیب‌پذیریشان در برابر حملات متقابل را کاهش دهد. نوع دوم موشک‌های دوربرد و زمین‌به‌زمین هستند که توانایی‌های ضد‌کشتی اوکراین را تقویت می‌کند. این تسلیحات که عمدتاً توسط ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه و خود اوکراین تولید می‌شوند، از مکان‌های ثابت شلیک شده و برای عملیات‌های زمینی طراحی شده‌اند، نه برای حمله به اهداف دریایی متحرک. با این حال، اوکراینی‌ها با هدف قرار دادن کشتی‌های ساکن در بندر، از این موشک‌های زمین‌به‌زمین برای از رده خارج کردن پنج کشتی استفاده کرده‌اند.

استفاده اوکراین از شهپادها نیز پیشرفتی بزرگ در جنگ دریایی است. این تسلیحات از راه دور هدایت شده و به سختی قابل‌شناسایی هستند و می‌توانند در حین حمل محموله‌های بزرگ، به عمق حوزه دریایی دشمن برسند. به گفته وزارت دفاع اوکراین، یکی از این شهپادهای آن موفق شد یک کشتی روس مستقر در نزدیکی کریمه را در ژانویه ۲۰۲۴ منهدم کند.

اطلاعات دقیق کلید موفقیت سیستم‌های تسلیحاتی اوکراین در دریا است. مهمات هدایت‌شونده با جی‌پی‌اس باید طوری برنامه‌ریزی شوند که در زمان درست به مکان درست برخورد کنند. حتی مهماتی که در میانه پرواز نیز می‌توانند مسیر خود را تغییر دهند نیز باید با دقت کافی پرتاب شده تا سیستم هدایت موشک بتواند هدف را پیدا کند. هر چه هدف دورتر باشد، کار دشوارتر خواهد بود. ماهواره‌های پیشرفته، نظارت الکترونیکی و سایر قابلیت‌های اطلاعاتی که ایالات متحده و سایر متحدین اوکراین فراهم می‌کنند، بسیار حیاتی محسوب می‌شود.

جنگ، جنگ تا پیروزی

اوکراین در نبرد دریای سیاه پیروز شده است. با این حال، مدتی طول می‌کشد تا همه پیامدهای این پیروزی خود را در این جنگ یا نبردهای دریایی مدرن نشان دهد. فائق‌آمدن ارتش اوکراین بر یک نیروی دریایی بسیار قوی‌تر می‌تواند نشان‌دهنده منسوخ‌شدن کشتی‌های سطحی متعارف باشد یا صرفاً هشداری است برای نیروهای دریایی که بدون تاکتیک‌های صحیح و سیستم‌های دفاعی مناسب، آن‌ها نیز مانند روسیه در برابر حملات این‌چنینی آسیب‌پذیر خواهند بود.

موفقیت دریایی اوکراین به معنای پیروزی در جنگی نیست که عمدتاً شامل نبردهای زمینی می‌شود. با این حال، دو مزیت سیاسی و روانی مهم برای کیف دارد. شکست ناوگان روسیه در دریای سیاه باعث تقویت روحیه غیرنظامیان و نظامیان اوکراینی می‌شود. ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین می‌تواند در راضی‌کردن دولت‌های خارجی برای ارسال کمک‌های بیشتر، این موفقیت را برجسته سازد. حامیان اوکراین که از بن‌بست زمینی و حملات بی‌امان هوایی روسیه دلسرد شده‌اند، می‌توانند به پیروزی دریایی به عنوان مدرکی بر امکان موفقیت نظامی استناد کنند.

با رانده‌شدن کشتی‌های روسی به دور از سواحل اوکراین، خطر حمله آبی‌خاکی رفع شده است. بنابراین، اوکراین توانسته نیروهای زمینی که از خط ساحلی محافظت می‌کردند را در مناطق دیگر مستقر کرده و دفاع ساحلی را به شبه‌نظامیان محلی واگذار کند. بنادر و شهرک‌های ساحلی اوکراین نیز امن‌تر بوده و نگرانی‌هایی که در اوایل جنگ احساس می‌شد دیگر وجود ندارند.

کریمه

مزیت دیگر مربوط به چالش لجستیکی روسیه است. مسکو برای ارسال تدارکات به کریمه با مشکلات فزاینده‌ای مواجه بوده و در عین حال، حملات موشکی اوکراین کشتی‌های ترابری آن را تهدید کرده و پل تنگه کرچ که شبه‌جزیره را به سرزمین اصلی روسیه متصل می‌کند را مرتباً مسدود می‌کرد. اگرچه روسیه هنوز هم می‌تواند بارج‌ها را از طریق تنگه بفرستد، اما این مسیر، سیستم لجستیکی که از قبل دچار مشکل شده بود را تحت فشار مضاعف قرار می‌دهد. علاوه بر این، وقفه‌های زنجیره تأمین باعث رنج مردم کریمه می‌شود. ممکن است آسیب‌پذیری فزاینده شبه‌جزیره مسکو را متقاعد سازد که با آغاز مذاکرات صلح، سریع‌تر به توافق برسد. در غیر این صورت، ارتش شاید ضعیف‌شده روسیه نتواند از حملات اوکراین جلوگیری کرده و ممکن است جمعیت رنج‌دیده کریمه نیز اتحاد مجدد با اوکراین را به جای تحمل سختی تحت حاکمیت روسیه ترجیح دهند.

اوکراین همچنین قابلیت روسیه برای مداخله در صادرات غلات از بندر اودسا را کاهش داده، اما این خطر را کاملاً رفع نکرده است. عقب‌راندن نیروی دریایی روسیه باعث شده که ترافیک ساحلی دوباره برقرار شود. اگرچه روسیه از توافقنامه ۲۰۲۲ که به کشتی‌های باری اوکراینی اجازه می‌داد محموله‌های مهم غلات را از طریق دریای سیاه صادر کنند، خارج شده است، اما جلوی خروج محموله‌ها از بنادر اوکراین را نمی‌گیرد. البته هنوز ممکن است مسکو نظرش را تغییر دهد. اما از آنجایی که نیروی دریایی این کشور مجبور به ترک منطقه شده، تنها دو روش برای مسدود‌کردن راه محموله‌های اوکراینی باقی مانده است؛ مین‌گذاری یا استفاده از زیردریایی‌ها برای حمله به کشتی‌های باری. تسلط اوکراین بر دریای سیاه چنین عملیات‌هایی را دشوار می‌سازد. روسیه باید کشتی‌ها یا هواپیماهایی برای مین‌گذاری به کار بگیرد، اما هر دو با نزدیک‌شدن به سواحل اوکراین در برابر پدافند اوکراینی آسیب‌پذیر خواهند بود. در همین حال، چنین حملاتی به کشتی‌های باری محکومیت جهانی را به دنبال خواهد داشت؛ از جمله در میان کشورهای در حال توسعه که به غلات وارداتی متکی بوده و روسیه به دنبال جلب حمایت آن‌هاست.

اوکراین برای حفظ این مزیت‌ها به کمک متحدان خود نیاز دارد. اگرچه در حال حاضر، عرضه موشک‌های ضدکشتی به کیف کافی است، اما ارتش اوکراین مطمئناً به موشک‌های زمین‌به‌زمین بیشتری از فرانسه، بریتانیا و ایالات متحده نیاز خواهد داشت. همچنین وابستگی کیف به حمایت اطلاعاتی بریتانیا، ایالات متحده و سایر شرکا برای شناسایی اهداف و آسیب‌پذیری‌های روسیه ادامه خواهد داد.

شکوفایی زیر فشار جنگ

برای افزایش موفقیت‌هایش، اوکراین نباید تنها به تقویت توانایی‌های فعلی خود راضی باشد. از همه مهم‌تر، این کشور به تجهیزات و آموزش بهتر برای پاکسازی مین‌های دریایی نیاز دارد. مین‌های روسی با محدود‌کردن کشتی‌ها به حرکت از چند مسیر خاص، عرصه را بر عملیات‌های اوکراین تنگ می‌کنند. قدرت‌های غربی می‌توانند قایق‌ها و تجهیزات کوچک برای یافتن و از بین بردن مین‌ها را تأمین کنند. اگر اوکراین بتواند توانایی روسیه برای مسدودکردن مسیر صادرات غلات از طریق دریای سیاه را خنثی ساخته و بتواند خطوط کشتیرانی را باز نگه دارد، اهرم قدرتمند مسکو در مذاکرات صلح از دست خواهد رفت.

ارتش اوکراین همچنین باید چگونگی جنگ ضدزیردریایی را آموزش ببینید. زیردریایی‌های روسیه در دریای سیاه اساساً آسیب‌ناپذیر هستند. آن‌ها بدون ترس به هر هدفی که بخواهند ضربه می‌زنند. از آنجایی که چیزی در نیروی دریایی اوکراین باقی نمانده که ارزش حمله را داشته باشد و دیگر تمایلی به غرق‌کردن کشتی‌های باری وجود ندارد، تاکنون مسکو زیردریایی‌های خود را چندان به کار نگرفته است. اما زیردریایی‌ها همچنان برگ برنده روسیه در نبردهای دریایی محسوب می‌شوند. پس اوکراین باید چگونگی مقابله با این تهدید را بیابد.

کیف مجبور است خلاقیت به خرج دهد؛ زیرا برای ساخت سیستم‌های چندمیلیارددلاری شناورها، زیردریایی‌ها و هواپیماهای پیشرفته که نیروهای دریایی غربی برای شکار زیردریایی‌های دشمن استفاده می‌کنند، زمان و منابع کافی در اختیار ندارد. کیف تنها باید به حد کافی فشار وارد کرده تا پنج زیردریایی باقی‌مانده روس در دریای سیاه را به عقب‌نشینی وادار سازد؛ کاری که با تسلیحات ضدزیردریایی ایالات متحده و ناتو و تجهیزات شناسایی که روی شناورهای کوچک نصب می‌شود، امکان‌پذیر است. این امر تهدیدات علیه کشتیرانی اوکراین را کاهش داده و از بار فشار اقتصادی بر دولت اوکراین در مذاکرات نهایی صلح می‌کاهد.

شهپاد اوکراین

در نهایت، اوکراین باید نیروی آبی‌خاکی کوچکی ایجاد کرده که بتواند تهدیدی برای مواضع روسیه در کریمه و مناطق عقبی روسیه در امتداد سواحل دریای سیاه باشد. شناورهای کوچکی که ایالات متحده و سایر شرکای ناتو می‌توانند سریعاً برای کیف تأمین کنند، برای اذیت و آزار شناورهای روسی کافی خواهد بود. علاوه بر این، شناورهای کوچک را می‌توان به راحتی از طریق خشکی جابه‌جا کرد و آن‌ها را از زیردریایی‌های روس در امان نگه داشت. با وجود یک نیروی آبی‌خاکی در نزدیکی قلمرو تحت کنترل روسیه، اوکراین می‌تواند نیروهای مسکو را برای دفاع از ساحل، از خطوط مقدم دور کند؛ درست مانند همان تاکتیکی که روسیه در آغاز جنگ علیه اوکراین استفاده کرد. در نهایت، اوکراین می‌تواند از نیروهای آبی‌خاکی برای کمپین باز پس گیری کریمه استفاده کند.

البته امروزه چنین حمله‌ای امکان‌پذیر نیست. کریمه شدیداً تحت محافظت قرار داشته و حمله آبی‌خاکی به آن بسیار پیچیده خواهد بود. در عوض، حملات دوره‌ای به کریمه، مانند حملاتی که اوکراین در منطقه خرسون انجام داده، تهدید آبی‌خاکی را تقویت کرده و حواس روس‌ها از نبردهای زمینی کلیدی را منحرف می‌سازد.

موفقیت دریایی اوکراین چشمگیر و بی‌سابقه است؛ اما اگر واشنگتن و دیگر شرکای کیف کمک‌های خود را قطع کنند، ممکن است شتاب دستاوردهای اوکراین کاهش یابد. اگر اوکراین نتواند مهمات و تجهیزاتی که در جنگ از دست می‌دهد را جایگزین کند، نیروهای روسیه دوباره به سواحل اوکراین تجاوز کرده و خطوط تدارکاتی از کریمه را برقرار خواهند کرد. اگر این اتفاق بیفتد، پیروزی دریایی اوکراین پایدار نخواهد بود.