به گزارش اکوایران، در تاریک‌ترین روزهای جنگ جهانی دوم، زمانی که خلبانان جوان بریتانیایی با نیروی هوایی نازی‌ها بر سر جنوب انگلستان می‌جنگیدند و نیروهای آلمانی آماده حمله به جزایر بریتانیا بودند، وینستون چرچیل وظیفه تقویت روحیه هم‌وطنان خود را بر عهده گرفت و وعده آینده‌ای روشن را داد.

به نوشته کریس پَتِن، آخرین فرماندار بریتانیایی هنگ‌کنگ برای وبگاه پراجکت سیندیکت، چرچیل در سخنرانی‌های الهام‌بخشش در زمان جنگ جهانی دوم گهگاهی شعری می‌خواند که احتمالاً در اواخر قرن نوزدهم در مدرسه هَرو به آن برخورده بود. این شعر که توسط آرتور هیو کلاف، محققی که به عنوان دستیار فلورانس نایتینگل، بنیانگذار پرستاری مدرن سروده شده بود، از مردم می‌خواهد این تصور که مبارزه برای خیر فایده‌ای ندارد را رد کنند: «به غرب بنگر، افق روشن است».

چرچیل که علاقه‌اش به ایالات متحده تحت تأثیر مادر آمریکایی‌تبارش بود، با اطمینان اظهار داشت که ایالات متحده در مواجهه با تهدید نازی‌های توتالیتر به حفظ ارزش‌های لیبرال‌دمکراتیک ادامه خواهد داد. در این سخنان به طور ضمنی این امید دیده می‌شد که در صورت لزوم، ایالات متحده به کمک بریتانیا و سایر دموکراسی‌های لیبرال اروپای غربی خواهد شتافت.

با این حال، ابرهای تیره افق غرب را در بر گرفته است. اگر دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری نوامبر پیروز شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که او مانند اسلافش از ناتو یا ارزش‌های لیبرال‌دمکراتیک دفاع کند. همچنین با توجه به اینکه رهبر حزب جمهوری‌خواه رهبران مستبدی مانند ولادیمیر پوتین را به متحدان دموکراتیک آمریکا ترجیح می‌دهد، امید کمی وجود دارد که اوکراین بتواند به حمایت او تکیه کند.

طی سال‌های زیادی، از اصطلاح «غرب» به عنوان اختصاری برای جوامع لیبرال‌دمکراتیک سراسر جهان استفاده می‌شود. از نظر تاریخی، رؤسای جمهور ایالات متحده مسئولیت (رسمی یا غیررسمی) رهبری این اتحاد که اعضای آن با ارزش‌ها و اصول مشترک متحد شده را بر عهده داشته‌اند. اما احتمال فزاینده بازگشت ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ ثبات این ائتلاف را زیر سؤال می‌برد.

آیا اتحاد دموکراتیک غربی می‌تواند پیامدهای رئیس‌جمهوری که به انتخابات آزاد و عادلانه اعتقاد ندارد را تحمل کند؟ به نظر می‌رسد ترامپ که در حال حاضر با چهار کیفرخواست جنایی و ۹۱ اتهام روبروست، حاکمیت قانون را بیشتر وسیله‌ای برای تسویه‌حساب با منتقدان و دشمنان خود می‌داند تا یکی از ستون‌های اساسی حکومت دموکراتیک. اگر او پیروز شود، تردیدی وجود ندارد که دوره دوم او آمریکا را در مسیر حکومت استبدادی قرار خواهد داد.

از آنجایی که مدل‌های حکومتی غربی و چینی برای تسلط جهانی با یکدیگر رقابت می‌کنند، پیروزی احتمالی ترامپ می‌تواند تعادل را به سمت دومی تغییر دهد. استیو تسانگ و اولیویا چونگ در کتاب جدید و روشنگرانه خود با عنوان «اندیشه سیاسی شی جین‌پینگ» استدلال می‌کنند که رئیس‌جمهور چین جایگزینی برای نظم بین‌المللی لیبرال پساجنگ سرد ارائه نمی‌دهد. در عوض، استراتژی شی ریشه در بینش او از چین به عنوان یک کشور تک‌حزبی لنینیستی دارد که توسط یک رهبر واحد اداره می‌شود.

در نتیجه، منافع سیاسی داخلی شی به طور مداوم بر هرگونه مسئولیت جهانی سایه افکنده است. او از مفهوم کنفوسیوسی «فرمان آسمانی» استقبال می‌کند که بر اساس آن، حاکمان مشروعیت خود را از انتخاب الهی می‌گیرند. او انتظار دارد که رژیمش با همان احترامی که با چین امپراتوری رفتار می‌شد، روبرو شود.

علاوه بر این، شی بارها از سیستم اقتدارگرای چین به عنوان الگویی حکومتی برای دیگران استفاده کرده است. او معتقد است زمانی که کشورها، به ویژه کشورهای نیم‌کره جنوبی، مجبور به انتخاب باشند، مدل چینی را جذاب‌تر از دموکراسی غربی خواهند یافت. اگر ترامپ در ماه نوامبر پیروز شده و ریاست دولتی را بر عهده بگیرد که گرفتار فساد و هرج‌ومرج است، شانس موفقیت شی را بالا می‌برد.

برای پایداری نظم لیبرال‌دمکراتیک، کشورهای غربی باید از اصولی دفاع کنند که زیربنای موفقیت آن‌ها در طول نزدیک به ۸۰ سال صلح و رفاه نسبی بوده است. اما مبارزه برای این ارزش‌ها نباید تنها در خارج از مرزها دنبال شود. همانطور که آدلای استیونسون، نامزد دموکرات ریاست‌جمهوری که بین سال‌های ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۵ به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد خدمت کرد، گفت: «ما نمی‌توانیم نسبت به روان حاکم بر کشورمان، در سیاست خارجی قوی‌تر عمل کنیم».

ترامپ به وضوح با این سخنان موافق نیست و حتی به نظر می‌رسد که تقریباً همه جمهوری‌خواهان همراه با او نیز اصول خود را رها کرده یا حداقل آن‌ها را برای حفظ آینده سیاسی خود کتمان کرده‌اند. آن‌هایی که خارج از ایالات متحده زندگی کرده و دستاوردها و اصول بنیادی آن را تحسین می‌کنند، دعا می‌کنند که آمریکایی‌ها هنگام رأی‌دادن در ماه نوامبر، به درستی انتخاب کنند. تنها در این صورت، قادر خواهیم بود با همان اعتمادبه‌نفس چرچیل اعلام کنیم: «به غرب بنگر، افق روشن است».