به گزارش اکوایران، الان مانند قرن‌ها پیش به نظر می‌رسد، اما قبل از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل، شتابی واقعی برای توافق عادی سازی اسرائیل و عربستان سعودی در حال شکل‌گیری بود. واکنش بی‌رحمانه اسرائیل در غزه روند این مذاکرات را متوقف کرد.

اما دیپلمات‌های ارشد ایالات متحده و عربستان سعودی در یک نشست اخیر گفتند که توافقات دوجانبه میان واشنگتن و ریاض که بخشی از توافق عادی سازی با اسرائیل خواهد بود، به هدف «بسیار بسیار نزدیک» است.

به نوشته وبسایت تحلیلی ریل کلیر ورلد، اینکه واشنگتن هنوز به شدت به دنبال این معامله است، نشان می‌دهد که اولویت‌هایش چقدر مخدوش است. در عوض، واشنگتن باید به شدت بر دو تلاشی که منافع آمریکا را تامین می‌کند، تمرکز کند: برقراری آتش بس در غزه قبل از حمله اسرائیل به رفح و عقب‌نشینی از خاورمیانه.

توافقی برای رشوه دادن به ریاض

برای دستیابی به توافق عادی‌سازی، واشنگتن اساساً باید به ریاض رشوه بدهد. سعودی‌ها خواهان تضمین‌های امنیتی رسمی آمریکا، حمایت ایالات متحده از توسعه برنامه هسته‌ای غیرنظامی و دسترسی به تراشه‌های کامپیوتری پیشرفته برای فناوری هوش مصنوعی هستند.

عربستان سعودی همچنین گفته است که امتیازاتی از اسرائیل می‌خواهد که مسیر راه حل دو دولتی را حفظ کند: درخواستی که با توجه به هفت ماه گذشته، در بهترین حالت ساده لوحانه و در بدترین حالت توهم‌آمیز به نظر می‌رسد. اما اکنون به نظر می‌رسد که سعودی‌ها مایل هستند به طور علنی و رسمی قضیه فلسطین را کنار بگذارند. یک گزارش حاکی از آن است که سعودی‌ها در حال اعمال فشار برای «پلنB» هستند که وابسته به عادی سازی روابط با اسرائیل نیست. این باعث می‌شود تلاش ایالات متحده برای دستیابی به این توافقات حتی بیشتر گیج کننده شود.

حتی قبل از 7 اکتبر، منطق استراتژیک کمی برای ایالات متحده وجود داشت که تا این حد امتیاز بدهد. معاهده دفاعی رسمی که سعودی‌ها خواستار آن هستند فراتر از توافقنامه‌های سنتی همکاری دفاعی است که ایالات متحده با بسیاری از شرکا و متحدان دارد. سعودی‌ها چیزی شبیه به ماده 5 ناتو می‌خواهند، به طوری که ایالات متحده حمله به عربستان سعودی را حمله به خاک آمریکا تلقی کند. ذکر این نکته ضروری است که علی رغم حمایت بدون محدودیت واشنگتن از اسرائیل، هیچ توافقنامه دفاعی رسمی ایالات متحده و اسرائیل وجود ندارد.

بخشی از دلیل تلاش ایالات متحده برای این توافق، رقابت ژئوپلیتیکی با چین است. میانجیگری پکن برای کاهش تنش بین عربستان سعودی و ایران، ورود ریاض به بلوک بریکس به رهبری چین و گسترش روابط تجاری و نظامی عربستان سعودی و چین، واشنگتن را نگران کرده است.

آنتونی بلینکن فیصل بن فرحان آمریکا عربستان

اوج حماقت استراتژیک

اما صرف نظر از اینکه عربستان سعودی تا چه حد با رقیب ژئوپلیتیکی اصلی آمریکا همسو شود، به سادگی هیچ توجیه استراتژیکی برای درگیر شدن بیشتر ایالات متحده در منطقه، به گونه‌ای که منجر به دخالت آمریکا در جنگی دیگر در خاورمیانه شود، وجود ندارد. این اوج حماقت استراتژیک است.

در واقع، اولویت دادن به عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی، حرکت در مسیر عکس است. در عوض، واشنگتن باید بر چگونگی عقب‌نشینی از منطقه‌ای با اهمیت استراتژیک رو به افول تمرکز کند. واشنگتن این را می‌داند، به همین دلیل است که سه دولت گذشته به دنبال تغییر جهت گیری استراتژیک ایالات متحده از خاورمیانه به سمت هند و اقیانوس آرام بوده‌اند.

حمایت کورکورانه ایالات متحده از اسرائیل و رویکرد نظامی محور گسترده‌تر آن در منطقه، نه به هدف کاهش تنش‌ها در درگیری‌های جاری خدمت می‌کند و نه منافع آمریکا را پیش می‌برد. با این حال، ایالات متحده همچنان در خاورمیانه سرمایه‌گذاری بیش از حد می‌کند.

ایالات متحده باید از خاورمیانه عقب‌نشینی کند و نیروهای خود را از منطقه خطر خارج کند. امروزه حدود ۴۰ هزار نیروی نظامی ایالات متحده در خاورمیانه مستقر هستند. نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه به ویژه اهداف آسیب‌پذیری برای «محور مقاومت» هستند، همانطور که حمله مرگبار به پایگاه آمریکا در امتداد مرز اردن و سوریه در سال جاری نشان داد. حضور مداوم نیروهای آمریکایی کاربری کمی دارد و ریسک غیرقابل قبولی برای تشدید درگیری ایجاد می‌کند.

نیروهای آمریکایی در منطقه از تاریخ ۷ اکتبر هدف ده‌ها حمله قرار گرفته‌اند. حمله بعدی، اگر از دیدگاه کسانی که آن را انجام داده‌اند «موفق» باشد، می‌تواند ایالات متحده را بیشتر درگیر این درگیری منطقه‌ای کند که هیچ سودی برای محافظت یا ارتقای منافع آمریکا ندارد.

آنتونی بلینکن شورای همکاری خلیج فارس

مسئولیت حفاظت از یک رژیم استبدادی

مقابله با حمله ۱۴ آوریل ایران به اسرائیل برای واشنگتن بیش از ۱.۵ میلیارد دلار هزینه داشت. اکنون با توجه به شروط توافق عادی‌سازی، در صورت حمله‌ای از سوی مثلاً حوثی‌ها، واشنگتن همچنین موظف به دفاع از عربستان سعودی خواهد بود. در حالی که امروز بین ایران و عربستان سعودی خصومتی وجود ندارد، اما کاملاً محتمل است که این رابطه تیره و شاید  رویدادهایی مانند حمله پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان سعودی تکرار شود. در چنین سناریویی، چگونه کمک به تلافی جویانه سعودی‌ها به منافع آمریکا خدمت می‌کند؟

جدا شدن ایالات متحده از خاورمیانه، هر چقدر هم که برای آمریکا فوریتی باشد، یک فرآیند طولانی مدت خواهد بود، حتی اگر دولت همین فردا تصمیم به خروج نیروها بگیرد. اولویت فوری واشنگتن باید میانجیگری برای آتش بس در غزه، قبل از حمله اسرائیل به رفح یا گسترش جنگ منطقه‌ای باشد. تا زمانی که حمله اسرائیل به غزه و بحران انسانی وخیم ادامه داشته باشد، امید چندانی برای کاهش تنش وجود ندارد، نیروهای آمریکایی آسیب پذیر خواهند بود و احساسات ضد آمریکایی در منطقه به جوشش ادامه خواهد داد. دستیابی به آتش بس در غزه یک ضرورت راهبردی و بشردوستانه است.

به نظر می‌رسد ایالات متحده اساساً از این معامله با سعودی‌ها چیزی جز مسئولیت محافظت از یک رژیم استبدادی که توسط یکی از بی‌رحم‌ترین دیکتاتورهای جهان اداره می‌شود، به دست نمی‌آورد.