همه کسانی که روز گذشته در ساختمان استوانه ای تئاتر شهر جمع شده بودند خواست شان حصارکشی دور این بنای تاریخی بود . کسانی که آمده بودند از شهرداری تهران برای حذف دستفروشان از محدوده چهارراه ولیعصر تشکر کنند .زمانی که امیر دژاکام به مدیران شهری گفت که خواسته ما خانواده تئاتر ایجاد حریم است و اجرای برنامه هنری در داخل آن است. شهرداری باید هزینه کند چون وظیفه اوست و از همه خواست اگر سخنان او را قبول دارند دست بزنند و صدای کف زدن ها بلند شد .اما چه حصاری برای این بنای تاریخی طراحی شده است ؟قرار است دیوارهای شیشه ای دوراین ساختمان را بگیرد یا گلدان های بزرگ ورود به این محدوده را محدود کند ؟ به نظر می آید طرح های قدیمی کنار گذاشته شده است .

سیدمحمدجواد طاهری مدیر مجموعه تئاتر شهربه اکوایران می گوید :‌طرح نهایی توسط  خانم مهندس امتیازی که یکی از طراح هایی هستند که چند جایزه بین المللی گرفته تهیه شده و  برگرفته از معماری خود مجموعه تئاتر شهر است و ازتیغه هایی   پشت بام تئاتر شهر الگوبرداری شده است.

او درخصوص این که بعد از اجرای این تیغه ها چگونه از این بنا محافظت می شود می گوید :‌ورود و خروج برای عموم آزاد است اما کنترل شده اگر خدایی نکرده بزهکار و یا رفتار غیر اخلاقی  دیده شود، نگهبان می تواند این افراد را  به بیرون از حریم تئاتر شهر هدایت کند و برای حفظ و نگهداری خود مجموعه تئاتر شهر شب ها از یک ساعتی که اجراها تمام می شود حریم درهایش بسته می شود و اجازه ورود و خروج داده نمی شود .

طاهری در پاسخ به این پرسش که تا چه زمانی با حضور پلیس و نیروی شهربان می خواهند مانع بساط گستری دستفروشان در اطراف مجموعه تئاتر شهر شوند هم می گوید :‌این موضوع بستگی به این دارد که شهرداری چه برنامه ای برای دستفروش ها داشته باشد و محلی دیگر پاتوق این افراد شود و بتوانند درآمد کسب کنند .  

مدیر مجموعه تئاتر شهر هفته گذشته هم درباره حریم تئاتر شهر به رسانه ها توضیح داده بود : با توافق میان وزیر ارشاد با شهردار تهران و وزیر میراث فرهنگی، مقرر شد طرح حائل یا حریم تئاتر شهر به سرعت اجرایی ‌شود. آخرین توافق‌شان این بود که وزارت ارشاد با هزینه خود این طرح را به پیمانکار خصوصی بسپارد و آن را عملیاتی کند. بر همین اساس، تا دیروز منتظر تایید طرح از سوی میراث فرهنگی بودیم که خوشبختانه انجام شد.

 روز گذشته محمد موسوی، شهردار منطقه ۱۱ در جمع مدیران هنری گفته است : مدیران شهری همه دغدغه فرهنگی دارند. خوشبختانه پاک‌سازی اطراف تئاتر شهر را انجام دادیم و ایجاد حریم هم به‌زودی اجرایی می‌شود. ما دغدغه آن را داریم، همچنان که بوستان دانشجو هم برای‌مان مهم است. برای تداوم این کار، ما فقط از شما، هنرمندان پشتیبانی معنوی می‌خواهیم.

 موسوی درحالی روز گذشته  از ایجاد حریم تئاتر شهر حمایت کرد که سال گذشته در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا درباره حصارکشی در محوطه این ساختمان به عنوان راهکاری برای ممانعت از حضور معتادان متجاهر و دستفروشان در اطراف تئاتر شهر گفته بود: ما ورود به موضوع حصار نداریم و معتقدیم با حصارکشی چیزی درست نمی‌شود. تئاتر شهر مکانی عمومی است که رویدادهای اجتماعی، ملی و فرهنگی در محوطه آن برگزار می‌شود. البته مراقبت از اصل ساختمان موضوع متفاوتی است و کارگروهی در شورا تشکیل و طرحی پرزنت شده که سازمان زیباسازی روی آن کار می‌کند. همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد و مسئولان خود تئاتر شهر نیز در آن کارگروه حضور دارند.طرح اولیه برای مراقبت از ساختمان و جلوگیری از آسیب به بنا نوشته شده است. محوطه نیز با طرح‌های اجتماعی کنترل می‌شود. تخصصی و ملی بودن موضوع محوطه تئاتر شهر باعث لزوم توجه به اقدامات کارشناسی در این باره می‌شود. نباید اتفاقی بیفتد تا خاطر مردم و اصحاب رسانه مکدر شود. هر اتفاقی در این زمینه باید با خرد جمعی و همکاری همه دستگاه‌ها بیفتد.

قطب‌الدین صادقی یکی دیگر از هنرمندان موافق حصار کشی تئاتر شهر است . اودرخصوص این که چقدر موضوع حصار تئاتر شهر جدی است به اکوایران می گوید: جلساتی تشکیل شده و تصمیم برای حصار کشی تئاتر شهر جدی است و مهم تر از این خحصار کشی برنامه ریزی برای اجرای برنامه های فرهنگی در داخل این حصار است  ما باید برای داخل این حصار تولید فکر گنیم .

او در گفت و گوهای دیگری که درخصوص تئاتر شهر انجام داده هم گفته است :به نظر من اولین گام پس از پاک‌سازی فضای مجموعه تئاتر شهر، کشیدن حصار است. مدیران فرهنگی نباید بگذارند کلیت فرهنگی این فضا، عرصه فعالیت آدم‌های سودجو شود،حصارکشی باید به‌منظور حراست از کلیت معماری بیرونی مجموعه تئاتر شهر انجام شود‌. ضروری است از این فضای فرهنگی در چارچوب یک حصار اطمینان‌بخش پاسداری شود.

او ادامه می دهد :‌دانشگاه، مسجد، مجلس و دیگر فضاها به دلیل قداستی که دارند؛ دارای حصار هستند تا هیچ‌کس به حریم آن‌ها تجاوز نکند. اینجا جهان سوم است و متأسفانه بعضی تعاریف سر جای خود نیستند. ما باید با چارچوب‌های منطقه‌ای این تعاریف را جا بیندازیم و حرمت این مکان‌ها را نگه داریم. مجموعه تئاتر شهر هم برای اهالی فرهنگ و هنر قداست دارد و نیازمند حریم است و حفظ و حراست وجهه فرهنگی آن و معماری منحصربه‌فردش واجب است.

اما حصارکشی همیشه منتقدان جدی داشته است ، مجمع حق برشهر باهمستان نخستین بار که به طور جدی موضوع حصارکشی اطراف مجموعه تئاتر شهر مطرح شد در بیانیه در نقد این تصمیم پرداخت  و اعلام کرد :‌این مواجهه‌ی سرکوبگرانه با فضای شهری درون خود حامل محتوایی طبقاتی است؛ جهت‌گیری آن به سوی طرد شهریِ گروه‌های کمتر برخوردار و گروه‌های به حاشیه‌رانده شده در فرآیندهای توسعه شهری است. از همین‌رو برقراری مستمر طرح‌های ضربتی جمع‌آوری دستفروشان و ممنوعیت بساط‌گستری در این محدوده در تمامی دوره‌های مدیریت شهری از جهادی تا دوره‌ی اصلاحی و دوره‌ی انقلابی وجه مشترک سیاست‌گذاری شهری بوده‌است.محتوای طبقاتیِ حصارکشی تنها به طرد شهریِ گروه‌های به حاشیه‌رانده شده منحصر نمی‌شود بلکه اختصاصی‌سازی فضای مکث و درنگ شهری را هم موجب می‌شود که ریشه در اهداف خصوصی‌سازی در برنامه‌ریزی شهری دارد؛ از طرحِ تغییر کاربری با اصطلاح مازادِ خدمات در طرح تفصیلی تهران تا نگاه موزه‌ای به فضای شهری برای اعیانی‌سازی آن در طرح‌های پهنه‌های فرهنگیِ طرح جامع تهران، از طرح بهره‌برداری از پیاده‌روها تا طرحِ هتل‌سازی در بوستان‌های عمومی.

در این بیانیه تاکید شده : «روحِ تئاتر» مردمی و عمومی بودن آن است و خصلت تاریخیِ آن از آتن تا به امروز بر دموکراسی و پیوندش با فضای عمومی مبتنی‌ست و در اقسامِ آن خیابانی، چریکی و شورایی تئاتر همواره در کنارِ زحمتکشان و صدایِ تهی‌دستان بوده‌است. آزادیِ تئاتر اقتضا می‌کند که حیاتِ جمعیِ پویایی را همراه داشته باشد و بتواند آزادانه به اجرا در فضاهای شهریِ دسترس‌پذیر بپردازد. اما در این روزگارِ غریبی شهر شاهدیم که اهالی تئاتر ِ شهر ِ تهران به بلندترین صدای حصارکشی بدل شده‌اند. صدایی که نه فقط توجیه‌گرِ حصار برای تئاتر می‌شود که در حمایت از نرده‌کشی چهارراه ولیعصر به تضیع حقوق عابر پیاده می‌پردازد.بهرام بیضایی در فیلم «وقتی همه خوابیم» از مرگ سینمای ایران در پیشگاه سرمایه‌های آمیخته با قدرت می‌گوید؛ اکنون آیا بایست بر مرگِ تئاتر مویه سر داد؟ تئاتری که مردم را بی‌فرهنگ و لجن می‌خواند و به روشنی خود را منحصر به طبقه متوسط فرهیخته! می‌داند، نمرده است؟ آیا می‌توان نشانی از زندگی در هنرمندی یافت که به جای نقدِ قدرت برای شهروندزدایی از ساکنان شهر و سلب حق طبیعی آنها بر حرکتِ پیوسته، مستقیم، آسان، امن، روان و برابر برای همه، به توهین به مردم می‌پردازد و آنها را غیرِ متمدن و قانون‌گریز می‌خواند؟ و به این شیوه همراه می‌شود با ساختاری که دستفروش، بی‌خانمان، معتاد، دگرباش را سرکوب می‌کند و به صراحت از برخورد با نوازندگان خیابانی می‌گوید و عاملِ جلوگیری از برگزاری آزاد و مستقلِ تئاترهای خیابانی می‌شود.

  درتاریخچه این بنا آمده که ساختمان تئاتر شهر تنها سالن نمایش در ایران است که دارای حصار نیست ، به طوریکه علاوه بر فضاهای سرپوشیده، محوطه باز اطراف بنا در مجاورت خیابان ولی عصر و محوطه پارک دانشجو نیز بخشی از این مجموعه محسوب می‌شوند و نقش به سزایی در جلب مخاطبان به این سالن نمایش را داشته‌است. این ساختمان در محلی که پیش‌تر کافه شهرداری (کافه بلدیه) خوانده می‌شد. در این مکان که عصر پنج شنبه و جمعه‌ها بازی سازان، نمایشگران، سیرک بازان و معرکه گیران جمع می‌شدند تا از هنر نمایی آن‌ها، تهرانی‌ها اوقات فراغت خود را پر کنند و برای لحظاتی از دغدغه‌های روزانه خود به دور باشند. 

حالا اهالی این ساختمان تلاش می کنند که این ویژگی را از این تماشاخانه بگیرند و با مرزکشی فضای باز آن را محصور کنند .