18-extraordinary-facts-about-friedrich-engels-1695962570

امروز ۲۸ نوامبر 2023، زادروز «فریدریش انگلس»است؛ متفکری آلمانی که در تکامل اندیشه‌های مارکس نقش داشته اما بر خلاف او، بیشتر به حوزه‌های معرفت‌شناسی و هستی‌شناسی پرداخت تا اقتصاد سیاسی و جامعه شناسی که مارکس به مطالعه آن علاقمند بود.

انگلس متولد سال1820 و زاده «بارمن» از توابع شهر ووپرتال آلمان و فرزند خانواده‌ای متمول و پدرش صاحب کارخانه نساجی در منچستر واقع در انگلستان بود.

او پیش از پایان تحصیلات دبیرستانش، به خواست پدر مدرسه را کنار گذاشت و در شرکت وی، کارآموز رشته بازرگانی شد. این اتفاق موجب شد که انگلس با وضعیت طبقه‌ی کارگر در انگلستان از نزدیک روبه‌رو شود،  اندیشه‌های سیاسی او تحت تاثیر قرار بگیرد و روح انتقادی در دیدگاه‌های او دمیده شود.

انگلس در 21 سالگی و با نام مستعار «فریدریش اسوالد»، نخستین رساله‌ی انتقادی خود را تحت عنوان «نامه‌هایی از ووپرتال» منتشر ساخت و در همان سال داوطلبانه به خدمت سربازی رفت، ولی همزمان از درس‌گفتارهای فلسفی در دانشگاه برلین دیدن می‌کرد و چندی بعد به محفل روشنفکری «هگلی‌های جوان» پیوست. در کانون مباحث این محفل، مسائل مربوط به دین و ضرورت نقد آن قرار داشت.

آشنایی با مارکس

نخستین دیدار انگلس با کارل مارکس در سال ۱۸۴۲ در تحریریه‌ی روزنامه‌ی «راینیشه» در شهر کلن روی داد.

او مانند مارکس تحت تأثیر فلسفه هگل بود، ولی درونمایه آن را رد می‌کرد؛ به این معنا که معتقد بود فلسفه‌ی هگل بر سر خود ایستاده است و باید آن را واژگون ساخت تا بر روی پاهای خود قرار گیرد. انگلس که از وضعیت طبقه کارگر متاثر شده بود، پس از دیدار با مارکس، بررسی‌های نظری‌اش در این زمینه آغاز کرد و در کتاب‌های «وضعیت طبقه کارگر در انگلستان» و «طرحی برای نقد اقتصاد ملی» این مساله را مورد ارزیابی قرار داد.

 او همچنین در این آثار، به انتقاد از مالکیت خصوصی بر ابزار تولید پرداخت، چراکه معتقد بود مالکیت خصوصی، نیروی کار انسانی را به کالایی فرو می‌کاهد که بهای آن تابع عرضه و تقاضاست. این دیدگاه‌های انگلس، مارکس را به شدت تحت تأثیر قرار داد و از سال ۱۸۴۴ همکاری با کارل مارکس و «آرنولد روگه» را کلید زد و در پاریس «سالنامه آلمان و فرانسه» را منتشر کردند. در همین ایام، سفر او به پاریس و دیدار دوباره با مارکس، به دوستی و همکاری ژرفی میان آن دو انجامید  در این مدت میان آن دو ۱۴۰۰ نامه رد و بدل شد.

54104171_905

مانیفست حزب کمونیست

در سال، ۱۸۴۷ مارکس و انگلس طرحی ارائه کردند که مبانی کمونیسم را توضیح داده بود و در پی آن «اتحادیه کمونیست‌ها» را در لندن و سرانجام «انجمن کارگران آلمان» را در بروکسل بنا نهادند. آن دو یک سال پس از آن «مانیفست حزب کمونیست» را منتشر کردند که در آن کارگران جهان به اتحاد برای پایان دادن به نظام بهره‌کشی فراخوانده شده بودند و این کتاب تا به الان به بیشتر زبان‌های دنیا ترجمه شده‌است.

انگلس در روند انقلاب سال ۱۸۴۸ در آلمان، با روزنامه‌ی «راینیشه» در کلن همکاری ‌می‌کرد اما به اجبار ناچار شد که به سوئیس پناه ببرد. انگلس پس از بازگشت به آلمان، فعالانه در دامن زدن به موج دوم انقلاب شرکت داشت اما پس از ناکام ماندن این جنبش، با کشتی از طریق ژنو به لندن رفت.

او در سال ۱۸۵۰ در طی یک دوره 20 ساله،  به عنوان شریک کارخانه‌ی پدری در منچستر کار می‌کرد. انگلس به دلیل وضع مالی خوبش، از کارل مارکس پشتیبانی مالی کرد و در ادامه فعالیت‌های نگارشی او، مقاله‌های سیاسی تحت عنوان «انقلاب و ضدانقلاب در آلمان» که در روزنامه‌های وقت آلمان و اتریش منتشر شد و تا مدت‌ها به مارکس نسبت داه می‌شد و این در حالی بود که همه‌ی آنها توسط فریدریش انگلس نوشته شده بود.

یاور همیشه مومن

نکته جالب دیگر در زندگی انگلس اینجاست که او تحت فشارهای اخلاقی جامعه‌ در سال ۱۸۵۱، برای حفظ آبروی مارکس ادعا کرد پدر فرزندی است که از رابطه‌ی غیرزناشویی میان مارکس و «هلنا دموت» خانه‌دار او به وجود آمده بود تا بار دیگر برادری خود را به مارکس، دوست و یاورش ثابت کند.

از دیگر تلاش‌های او برای جلب توجه روشنفکران به مارکس، دادن آگهی‌های تبلیغاتی در روزنامه‌های گوناگون با سرمایه شخصی خود پس از انتشار جلد اول کتاب «سرمایه» در سال ۱۸۶۷بود.

در سال ۱۸۶۹ سهم خود را از کارخانه‌ی پدری فروخت تا به عنوان مردی مرفه در نزدیکی منزل مارکس در لندن اقامت گزیند و به کارهای نگارشی و پژوهشی بپردازد و موجب به نگارش بیش از ۶۰ مقاله در مجله‌ی انگلیسی‌ «پال مال» درباره‌ی جنگ میان فرانسه و آلمان شد.

از آثار انگلس می‌توان به «خانواده مقدس»، «وضعیت طبقه کارگر در انگلستان»، «دیالکتیک طبیعت»، «منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» و «سوسیالیسم: اتوپیایی و علمی» اشاره کرد. 

انگلس در سال ۱۸۷۸ یک روز پیش از مرگ معشوقه و شریک درازمدت زندگی‌اش «لیزی بورنز»، با وی رسما ازدواج کرد. او پس از مرگ مارکس در سال ۱۸۸۳در لندن ماند تا کار تنظیم و ویراست جلد دوم کتاب «سرمایه» را پیش ببرد. در سال ۱۸۸۵ این ویراست منتشر شد و تا یک سال پیش از مرگش، جلد سوم «سرمایه» را آماده‌ انتشار کرد.

انگلس در پنجم ماه اوت سال ۱۸۹۵، در سن ۷۴ سالگی، پس از یک بیماری کوتاه مدت در لندن چشم از جهان فروبست.  وی در وصیتنامه‌ خود، بخش بزرگی از ثروت‌ چشمگیرش را به جنبش کارگری و سوسیال دموکراسی آلمان بخشید.

گفته می‌شود که خاکستر او را در ساحل بیچی هد (Beachy Head) واقع در نزدیکی ایستبورن (Eastbourne) پراکنده کردند.