پیامد سرکوب کردن بخش واقعی اقتصاد
ارزیابی وضعیت اقتصاد ایران در ششماهه اول سال 98 بر اساس شاخصهای اقتصاد کلان از جمله رشد اقتصاد، تثبیت تورم و کاهش بیکاری موضوع محوری این قسمت از برنامه «تجارت فردا» است با حضور دو کارشناس اقتصادی برگزار شده است.
وضعیت شاخص رفاه، نماگر وضعیت اقتصاد ایران
داود سوری معتقد است بهترین شاخص برای پیدا کردن راه اقتصاد ایران وضعیت رفاهی مردم است. او میگوید اگر به شاخصهای رفاه نگاه کنیم روند مناسبی از سال ۸۵ به بعد نمیبینیم و این نشان میدهد چارچوب سیاستگذاری به سمت بهبود رفاه مردم نیست و اگر نفت را نمیداشتیم خیلی قبلتر در حوزه اقتصادی و اجتماعی مثل پاکستان میشدیم. سوری همچنین در صحبتهایش از فرآیندِ انتشار مخدوش اطلاعات انتقاد میکند و به نظر او حتی آمار کمارزش طبقهبندیشده گذشته عملاً منتشر نمیشود و اطلاعات کافی درباره نوسانات کوتاهمدت وجود ندارد. این کارشناس اقتصادی میگوید تعریف ما از اشتغال یعنی فعالیت یک ساعت در هفته متناسب با تأمین رفاه مردم نیست و زندگی هیچکس نمیتواند با یک ساعت کار در هفته تأمین شود. از نظر سوری لازم است راجع به بیکاری پنهان صحبت کنیم و میگوید ممکن است من یک ساعت در هفته کارکرده باشم درحالیکه آمادگی ۴۴ ساعت کار را داشتهام ولی نبودن شغل مرا بهسوی انجام یک ساعت سوق داده است. آن چیزی که مهم است میزان طول کشیدن بیکاری است و صرف نگاه کردن به اعداد اطلاعرسان نیست. از سال ۹۰ به بعد همیشه نرخ رشد ما منفی بوده است و تنها یکی دو سال نرخ رشدهای یک یا دو درصد داشتهایم که ناچیز بوده است و بهعبارتیدیگر به حالتی رسیدیم که به دلیل فقدان سرمایهگذاری درگذشته و موانع تولید، نتوانستیم اقتصادی داشته باشیم که نرخ رشدی بالای ۳ درصد را تجربه کند و برای اینکه به سال ۹۰ برگردیم به چند سال متوالی نرخ رشد بالا نیاز داریم که بعید به نظر میرسد. به نظر این کارشناس اقتصادی ما هنوز درگیر انحصار در اقتصادمان هستیم و با تعدد نیاز به مجوزها روبروییم و این جز فرهنگ ما شده است که برای هر کار حتی کوچکی باید مجوز بگیریم و همه اینها باعث میشود که کسبوکار در کشور ما نمیتواند پا بگیرد و کوچکترین نقدینگی به تورم تبدیل میشود. به نظر سوری رهاسازی اقتصاد ایران از بند انحصار به برنامهریزی و فعالیت پیوسته و بلندمدت نیاز دارد.
راهحل مشکلات رهاسازی اقتصاد است
علی سعدوندی با تشریح دو نوع تحلیل اقتصادی آنها را تحلیل «روند» ها که رشد بلندمدت را شامل میشود و تحلیل «چرخه» ها یا نوسانات اقتصادی معرفی میکند و معتقد است درزمینهٔ «روند» قابلیتهای اقتصاد ما در دنیا بینظیر است و مثلاً در حوزه جمعیتی سرآمد هستیم. یا سطح سواد زنان که بسیار افزایشیافته و به طور کل شاخص توسعه انسانی ایران بالاترین رتبه را در دنیا داشته است اما در عمل وضعیت اسفباری داریم و اینکه بیکاری رسمی ما ۱۲ درصد است مطلقاً واقعیت را نشان نمیدهد و بنابراین فرصت پنجره جمعیتی ما تبدیل به نغمت شده است. به نظر سعدوندی در حوزه «چرخه» های اقتصادی هم وضعیت مناسبی نداریم. اگر در ۶ ماه اول وضعیت رشد قیمتها کنترلشده است آیا ما سیاستهای ضد تورمی در پیشگرفتهایم یا وارد رکود شدهایم؟ اگر پارسال آقای ترامپ ما را تحریم نکرده بود آیا ما به همان سیاست غلط ارزی ادامه میدادیم؟ سعدوندی امیدوار است با فشار نسل جدید شاهد تغییرات اساسی در سیاستگذاریها باشیم و میگوید ما هم در سیاستهای بلندمدت رشد اقتصادی دچار نقصانهای شدید هستیم و هم درزمینهٔ کنترل چرخههای کوتاهمدت اقتصادی فاقد سیاست ضد چرخهای هستیم. او در بخشی از صحبتهایش میگوید از ابتدای سال تاکنون نرخ رشد اقتصادی ما منفی بوده است و بعضی برآوردها نشان میدهد اقتصاد ما حدود ۶.۵ درصد کوچکشده است اما ما چه سیاستی برای رونق بخشی داشتهایم؟ هر زمانی که درآمد نفتی داشتهایم و موجب شده ذخایر خارجی بانک مرکزی افزایش یابد باعث شده تورم افزایشیافته و اگر الآن کاهش تورم داریم، به علت عدم دسترسی به منابع نفتی است که به گفته او این چرخهای است که طی ۵۰ سال گذشته تکرار شده است.
تکرار چرخه رکود و تورم، پیامد تکرار سیاستهای گذشته
به نظر سعدوندی تا وقتی رفتارهای گذشته را تکرار میکنیم نباید انتظار نتایج متفاوتی داشته باشیم. او میگوید ما در سال ۹۰ و ۹۱ شوک ارزی داشتیم و بعد قیمت ارز را تثبیت کردیم و دوباره طوفانی شدیدتر از طوفان قبل را شاهد بودیم. دهه ۸۰ و ۷۰ و ۶۰ و ۵۰ هم همین تجربه را داشتیم و درس نگرفتیم و الآن هم قیمت ارز با سرکوب بخش واقعی اقتصاد سرکوبشده که باعث رکود شده و این رکود درنهایت منجر به افزایش معوقات بانکی و متعاقب آن افزایش نقدینگی میشود و در بلندمدت باعث تورمزایی میشود. این کارشناس اقتصادی میگوید در عمل شاهد هستیم که سیاستهای ۵۰ سال گذشته در حال تکرار است و بنابراین نمیتوانیم روی ثبات کوتاهمدت حساب کنیم. به نظر سعدوندی ما در حال دوباره یارانه دادن به کالاهای خارجی برای تأمین کسری بودجه هستیم و در آینده هم تورم خواهیم داشت و هم بیماری هلندی. بنابراین تا وقتی تغییرات فکری عمیق در سیاستگذاری به وجود نیاید احتمالاً روندهای گذشته مجدداً تکرار خواهد شد. در نهایت سعدوندی معتقد است نقدینگی زیاد معضل اقتصادی ماست و علت آنهم سرکوب شدن بخش واقعی اقتصاد و راهحل آنهم آزادسازی اقتصاد است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
اشتباه بزرگی که شاید تکرار نشود؛ ترامپ آماده معامله با تهران میشود؟
-
فوری؛ قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام آژانس ارائه شد
-
رشد دوباره طلا و سکه در بازار کشور/ ربع سکه 1403 رسما وارد بازار شد
-
2 روایت متفاوت از علت تاخیر در پرداخت یارانه نقدی آبان 1403
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
لحظه حیاتی در شورای حکام؛ چرا غرب به رغم پیشنهاد تهران به دنبال قطعنامه است؟
-
شوهران قاتل قصاص نمیشوند؟/ واکاوی حقوقی مجازات همسرکشی در ایران
-
نقشه راه ضدایرانی در شورای حکام/ چرا مذاکرات گروسی در تهران بیثمر شد؟
-
جزئیات تازه از ماجرای واریز یارانه آبان/ سازمان هدفمندی یارانهها: یارانه هیچکس حذف نشده است