به گزارش اکوایران، جنگ مانند جهنم است بنابراین کشورها به طور طبیعی خواهان ایجاد راه‌هایی هستند تا از آن جلوگیری کنند. این امید که تحریم‌های اقتصادی قدرتمند می‌توانند شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین، را از حمله به تایوان منصرف کند، در آمریکا بسیار شایع است.

هم ترازی نابودی اقتصادی و تهدید نظامی؟

به نوشته هال برندز، تحلیل‌گر برجسته مسائل بین‌الملل در بلومبرگ، آمریکا در حال ایجاد سیاستی است که در آن ایده «نابودی اقتصادی» به اندازه «تهدید نظامی» بتواند از جنگ‌های وحشتناک جلوگیری کند. پیش از جنگ جهانی اول، بریتانیا با توجه به مرکزیتش در تجارت جهانی، معتقد بود که حمله رعدآسای اقتصادی می‌تواند آلمان را به سرعت به زانو در آورد. در دهه 1930 میلادی، «جامعه ملل» باور داشت تحریم و دیگر تنبیهات می‌تواند کشورهای متخاصم را از اقدامی دیگر منصرف کند. ما اکنون می‌دانیم که نتیجه چه بوده است.

در اوایل جنگ جهانی اول، بریتانیا دریافت که تنها با ویران کردن اقتصاد جهانی است که می‌تواند اقتصاد آلمان را فلج کند. با این حال، این استراتژی با پیامدهایی همراه بود زیرا منجر به ایجاد یک رقیب قدرتمند در ایالات متحده شد.

در دهه 1930 میلادی، تحریم‌های اقتصادی نتوانست از تهاجم قدرت‌های فاشیستی جلوگیری کند؛ برای مثال ژاپن در منچوری و ایتالیا در امپراتوری اتیوپی. این شکست به ناتوانی دموکراسی‌ها در به کارگیری عزم لازم برای اجرای اجباری این تحریم‌ها نسبت داده شد.

بازدارندگی یک‌پارچه

امروزه مقامات آمریکایی و تحلیل‌گران استدلال می‌کنند که تهدید به اعمال تحریم و یک انزوای اقتصادی شدید می‌تواند چین را از حمله به تایوان دلسرد کند. مفهوم «بازدارندگی یکپارچه» که در مرکز بحث‌های «استراتژی دفاع ملی 2022» قرار داشت، معتقد است که فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک به اندازه قدرت نظامی در جلوگیری از قدرت‌های تجدیدنظرطلب برای استفاده از خشونت، موثر است. پس از  حمله روسیه به اوکراین و پاسخ کشورهای غربی با تحریم‌های اقتصادی، ‌مالی و تکنولوژی، جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا مدعی شد ضرباتی که تحریم‌ها وارد کرده‌اند، برابر با استفاده از قدرت نظامی بوده است.

این خوش‌بینی نسبت به تحریم‌ها منطق خود را دارد. سلطه نظامی آمریکا از اوج خود فاصله گرفته و مانند گذشته نیست. از آنجایی که توازن قدرت در غرب اقیانوس آرام به سوی چین در حال تغییر است، ایالات متحده خواهان آن است تا از مزایای اقتصادی خود برای فشار آوردن به چین، نهایت بهره را ببرد؛ از جایگاه قدرتمند دلار در تجارت جهانی گرفته تا عملکرد بهتر آمریکا و متحدانش در زمینه ساخت ریزتراشه‌ها. مقامات آمریکا استدلال می‌کنند که شی جین‌پینگ تنها به عنوان بخشی از برنامه «احیا و تجدید ملی چین» به تایوان حمله می‌کند، بنابراین اگر او از کمپین تحریم اقتصادی علیه پکن دچار نگرانی شود، از حمله منصرف خواهد شد؛ کمپینی که می‌تواند فرآیند احیای چین را با مشکل روبه‌رو کند.

چیزی جلودار پوتین نیست

اما افسوس که مروری بر روندهای اخیر، به اندازه کافی دلگرم‌کننده نیستند. تهدیدات مربوط به مجازات‌های اقتصادی نتوانست مانع از صدور دستور حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین شود و علی‌رغم ادعاهای جو بایدن، تحریم‌های وضع‌شده علیه روسیه نتوانست اقتصاد این کشور را متوقف کند.

با گذشت نزدیک به دو سال از آغاز جنگ اوکراین، تولیدات نظامی روسیه افزایش یافته و این کشور توانسته بازارهای جدیدی برای صادرات نفت و دیگر کالاهای خود پیدا کند. شی جین‌پینگ قاعدتا در حال رصد دقیق تأثیر تحریم‌های غربی علیه مسکو است و از نتایجی که می‌بیند تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت.

چین، رقیبی چالاک‌تر از روسیه

چین همچنین در مقایسه با روسیه، یک هدف دشوارتر برای وضع تحریم محسوب می‌شود و آقای شی این موضوع را به خوبی دریافته است. اقتصاد چین بسیار متنوع است و این کشور توانسته نفوذ عمیقی در زنجیره تأمین جهانی داشته باشد و با تولید حجم قابل توجهی از لوازم الکترونیکی مصرفی، دارو و سایر کالاها، کشورهای بسیاری در جهان را به خود وابسته کرده است. «مرکز امنیت جدید آمریکا» در گزارشی اعلام کرده در حال حاضر هیچ بسته تحریمی وجود ندارد که بتواند اقتصاد چین را یک شبه در هم بشکند.

شاید آمریکا بتواند از طریق قطع کردن دسترسی چین به سیستم مالی جهانی، فلج کردن صادرات و ممنوعیت واردات مواد خام به این کشور و همچنین اجازه ندادن به دستیابی پکن به تکنولوژی ریزتراشه‌های پیشرفته، اقتصاد این کشور را به تدریج متلاشی کند؛ اما یک جنگ اقتصادی با این وسعت، خطر زیان‌های وحشتناک اقتصادی برای کشورهای سراسر جهان را به دنبال دارد و همین امر، افزایش تحریم‌های بین‌المللی را سخت‌تر می‌کند.

تردید خطرناک متحدان آمریکا

تحریم‌ها زمانی بهترین نتیجه را دارند که بر یک مبنای چندجانبه وضع شوند. با این حال، حتی نزدیکترین متحدان ایالات متحده در اروپا و شرق آسیا در شرایط احتمالی حمله چین به تایوان، نسبت به اعلام عمومی تعهد خود به تحریم پکن، مردد هستند. این کشورها ممکن است برای جلب حمایت داخلی برای رویارویی اقتصادی با پکن، به شوک یک درگیری واقعی - نه یک درگیری فرضی - نیاز داشته باشند. یا شاید آن‎‌ها نمی‌‎خواهند با یک شریک تجاری بزرگ دشمنی کنند.

در هر صورت، این خطر وجود دارد که کشورهای دموکراتیک تنها پس از آنکه چین به تایوان حمله کرد، دریابند که باید پکن را با یک پاسخ اقتصادی سخت روبه‌رو کنند و به این ترتیب، پیشگیری از وقوع جنگ نیز اتفاق نخواهد افتاد.

ترس چین از رویارویی نظامی با آمریکا؟

در آخر، رهبران دموکراتیک اغلب کارآیی تحریم‌ها را بیش از حد ارزیابی می‌کنند، زیرا معتقدند رقبای آن‌ها به اندازه خودشان به سلامت شهروندانشان اهمیت می‌دهند. اما اتوکراسی‌ها در حفاظت از خود و نزدیکترین متحدانشان از اثرات تحریم‌ها، مهارت بالایی دارند و ممکن است ترس زیادی از سختی اقتصادی نداشته باشند.

هر رهبر چین که دستور حمله به تایوان را صادر کند، خطر یک تقابل نظامی سهمگین با آمریکا را - که حتی می‌تواند دولت این کشور را با خطر سقوط روبه‌رو کند - به جان می‌خرد. اگر تهدید نظامی آمریکا نتواند چین را از حمله به تایوان منصرف کند، مشخص نیست که تحریم‌های اقتصادی چگونه می‌تواند باعث شود پکن از تصمیم خود برای آغاز جنگ صرف نظر کند. اما آمریکا تنها زمانی به یک جنگ طولانی وارد خواهد شد که قدرت نظامی کافی برای جلوگیری از یک شکست زودهنگام را داشته باشد. کشوری که این واقعیت را نادیده بگیرد، ممکن است شرایط وقوع جنگی را فراهم کند که قصد خودداری از آن را دارد.