به گزارش اکوایران، با گذشت بیش از یک هفته از دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ، هنوز بسیاری از جوانب مدیریت سیاست خارجی در این دولت جدید مشخص نشده است.

به‌عنوان یک رهبر غیرقابل پیش‌بینی و کاملاً معامله محور، ابهامات زیادی در مورد دستور کار ترامپ 2.0 در عرصه بین‌المللی وجود دارد.

جورجیو کافیرو، تحلیلگر مسائل خاورمیانه برای العربی الجدید نوشت: در مورد سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه، به نظر می‌رسد که این دولت به شدت دودسته شده است. در حال حاضر، دو جناح اصلی وجود دارد و مشخص نیست کدام‌یک از آن‌ها استدلال‌هایی خواهند آورد که ترامپ آن‌ها را بیشتر متقاعدکننده بداند.

جنگ‌طلبان سنتی و «واقع‌گرایان»

از یک طرف، جنگ‌طلبان سنتی جمهوری‌خواه و نئوکان‌ها قرار دارند. این افراد معمولاً طرفدار دیپلماسی کمتر و رویکردی نظامی‌تر در سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه هستند. حفظ سلطه و هژمونی ایالات متحده به هر قیمتی، دستور کار آن‌هاست.

از طرف دیگر، «محدودکنندگان» و «واقع‌گرایان» قرار دارند. اگرچه نباید آن‌ها را با صلح‌طلبان یا کبوترها اشتباه گرفت، این افراد به دنبال دیپلماسی بیشتر با دشمنان آمریکا هستند و بر این باورند که حد لازم برای استفاده از نیروی نظامی در خاورمیانه باید بالا باشد. برخلاف نئوکان‌ها، این افراد می‌فهمند که منافع ملی ایالات متحده و اسرائیل همیشه با هم هم‌راستا نیستند.

در دوره اول ریاست جمهوری خود، ترامپ بسیاری از افراد تندرو را برای مناصب دولتی انتخاب کرد. این افراد شامل مایک پمپئو وزیر امور خارجه، جان بولتون مشاور امنیت ملی، نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل و برایان هوک نماینده ویژه در امور ایران بودند.برایان هوک

این افراد که به شدت در تلاش برای اعمال فشار بر ایران و سوریه و حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل بودند، تأثیر زیادی بر رویکرد ترامپ در خاورمیانه، به‌ویژه در مواجهه با تهران داشتند.

برخی نشانه‌ها وجود دارد که نئوکان‌ها در دولت دوم ترامپ تأثیر کمتری خواهند داشت. پس از پیروزی در انتخابات سال گذشته، ترامپ در رسانه‌های اجتماعی اعلام کرد که پمپئو و هیلی در دولت دوم او خدمت نخواهند کرد. گفته می‌شود که او هوک را برای رهبری انتقال وزارت امور خارجه جدید جذب کرده بود، اما در اوایل صبح 21 ژانویه او را در رسانه‌های اجتماعی اخراج کرد.

حذف حفاظت امنیتی

چند روز پس از بازگشت به کاخ سفید، ترامپ به‌طور جنجالی دستور داد که حفاظت امنیتی پمپئو، بولتون و هوک که پس از تهدیدات ادعایی از سوی ایران اعمال شده بود، متوقف شود. وقتی از او در مورد لغو حفاظت امنیتی بولتون سوال شد، ترامپ پاسخ داد: «ما قرار نیست برای بقیه عمر افراد امنیتشان را فراهم کنیم.»

او ادامه داد که بولتون یک «جنگ‌طلب» و «احمق» است و او را به دلیل حمله فاجعه‌بار ایالات متحده به عراق در سال 2003 مقصر دانست.

تمام این تحرکات ممکن است در اوایل دوره دوم ترامپ به‌طور کامل قابل درک نباشد. با این حال، کارشناسان معتقدند که ممکن است دلایلی برای انتظار داشتن برای یک سیاست خارجی کمتر تندرو در خاورمیانه از سوی ترامپ در این دوره وجود داشته باشد.

پیروزی زودهنگام ترامپ در غزه

در روزهای منتهی به تحلیف ترامپ، مقامات تیم او فشار زیادی به اسرائیل وارد کردند تا با آتش‌بس غزه که از 19 ژانویه اجرایی شد، موافقت کند. دولت بایدن هیچ‌گاه از نفوذ ایالات متحده به‌طور مؤثر برای اعمال فشار بر اسرائیل در طول 15 ماه جنگ در غزه استفاده نکرد.

اگرچه هنوز مشخص نیست که دولت ترامپ چه مدت دیگر فشارهای خود را برای اطمینان از پایبندی اسرائیل به آتش‌بس ادامه خواهد داد، این توافق به‌طور ضمنی این تصویر را ایجاد کرد که ترامپ رهبری است که می‌تواند درگیری‌ها را پایان دهد.

استیو ویتکاف، توسعه‌دهنده و سرمایه‌گذار املاک نیویورکی که به ترامپ نزدیک است، نقش کلیدی در حصول این توافق ایفا کرد. حالا در حالی که تیم ترامپ در حال نهایی کردن جزئیات مرحله دوم آتش‌بس شکننده است، ویتکاف از سفر خود به غزه در سفر آتی به اسرائیل به‌عنوان نماینده ترامپ در امور خاورمیانه صحبت می‌کند.

استیو ویتکاف

دکتر شادی حمید، چهار روز قبل از پایان دوره بایدن در واشنگتن‌پست نوشت: «در حالی که بسیاری از منصوبین اعلام‌شده ترامپ حامیان سرسخت اسرائیل هستند، به نظر نمی‌رسد که خود ترامپ در برخورد با اسرائیل خیلی محافظه‌کار باشد. او یک توافق می‌خواست. بایدن هرگز آنقدر به دنبال آن نبود.»

او گفت: «چه کسی فکر می‌کرد؟ وقتی شما به متحدان خود که برای بقا به میلیاردها دلار کمک نظامی از آمریکا وابسته‌اند فشار می‌آورید، واقعاً نتایج می‌گیرید.»

واکنش خشمگین شخصیت‌های افراطی در کابینه اسرائیل که این توافق آتش‌بس را به مثابه تسلیم شدن تل‌آویو به حماس می‌دانند، نشان می‌دهد که حمایت بی‌قید و شرط ایالات متحده در دوره دوم ترامپ چیزی نیست که کابینه بنیامین نتانیاهو بتواند آن را مسلّم بداند.

اگرچه ترامپ این موضوع را رد کرده است، اما گفته می‌شود که او قصد دارد ویتکاف را مسئول هدایت سیاست ایالات متحده در قبال ایران کند. برای اطمینان دادن به طرفداران دیپلماسی، ویتکاف تأکید کرده است که ترامپ تمایل دارد با تهران به توافق برسد.

ویتکاف در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس نیوز در اوایل این ماه گفته بود: «رئیس‌جمهور اجازه نخواهد داد که ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد. این اتفاق نخواهد افتاد. ما به آنجا نمی‌رویم... امیدواریم که بتوانیم از طریق دیپلماسی این موضوع را حل کنیم.»

دکتر توماس ژنئو، استاد دانشگاه اوتاوا به العربی الجدید گفت که «بر اساس گزارش‌های رسانه‌ای، به نظر می‌رسد ویتکاف شخصاً نقش تعیین‌کننده‌ای در مذاکراتی که به آتش‌بس میان حماس و اسرائیل منجر شد، ایفا کرده است.»

او اضافه کرد: «او خود را به‌عنوان یک مذاکره‌کننده ماهر نشان داد و از همه مهم‌تر، گوش شنوای رئیس‌جمهور ترامپ را داشت. تا زمانی که او این موقعیت را حفظ کند، نقش مؤثری، به‌ویژه در مسائل ایران، خواهد داشت.»

تقابل تندروها و محدودکننده‌ها

تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوینسی، در مورد شکاف‌های داخلی دولت دوم ترامپ گفت: «یک نبرد شدید در حال وقوع است که در آن اقلیتی از اطرافیان ترامپ - نئوکان‌ها - در سمت‌های متعدد در وزارت امور خارجه و شورای امنیت ملی (NSC) مقام گرفته‌اند. اما در پنتاگون، واقع‌گرایان و محدودکنندگان موفقیت‌های قابل توجهی کسب کرده‌اند. این هنوز تمام نشده است، بنابراین نمی‌دانیم نتیجه نهایی چه خواهد بود.»

وی افزود: «همچنین، اگر دوره اول ترامپ راهنما باشد، احتمالاً در 12 ماه اول شاهد استعفاها و تغییرات زیادی خواهیم بود. اما به‌وضوح نئوکان‌ها دیگر کنترل مشابهی بر بروکراسی نخواهند داشت که در دوره اول ترامپ داشتند.»

در روز اول دوره دوم ترامپ، مایکل دیمینو، تحلیلگر سابق سیا، به‌عنوان معاون وزیر دفاع ایالات متحده برای خاورمیانه سوگند یاد کرد. دیمینو خواستار خروج نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه، وارد کردن فشار بر اسرائیل در طول جنگ غزه و دیپلماسی با ایران و جنبش حوثی‌های یمن بوده است.

پنتاگون

بسیاری از نئوکان‌ها و حامیان اسرائیل در آمریکا از انتصاب دیمینو در پنتاگون خشمگین هستند. با این حال، انتصاب او به بسیاری از طرفداران خویشتن‌داری حس خوش‌بینی نسبت به سیاست خارجی دولت دوم ترامپ داده است.

اما همانطور که گوردن گری، سفیر سابق ایالات متحده در تونس اشاره کرد، «در حالی که توصیه‌های دیمینو شنیده خواهد شد، مسئولیت اصلی او نظارت بر اجرای سیاست‌های ایالات متحده در خاورمیانه است، نه تصمیم‌گیری در مورد آن.»

دکتر ژنئو نیز نکته مشابهی را مطرح کرد و هشدار داد که نباید بیش از حد بر سوابق و ایدئولوژی‌های افراد در دولت ترامپ تمرکز کرد، چرا که «آن‌ها تنها یک بخش از یک ماشین بسیار بزرگتر هستند» و «صدای دیمینو در این سیستم یک صدای مهم است، اما تنها یکی از صداهای بسیار خواهد بود.»

وفاداری به ترامپ

به‌طور کلی، با توجه به تجربه ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری با ژنرال‌های پیشین مانند جیمز متیس و هری ام مک‌مستر که اغلب در مسائل عمده سیاست خارجی از جمله سوریه، افغانستان و کره شمالی با رئیس‌جمهور اختلاف داشتند، ترامپ احتمالاً وفاداری را بالاتر از هر چیزی دیگر در نظر خواهد گرفت.

اگرچه این کهنه‌سربازان احساس اطمینان را در میان برخی از منتقدان ترامپ ایجاد کردند، مبنی بر این که آن‌ها برخی از جنبه‌های افراطی‌تر ریاست‌جمهوری ترامپ را محدود خواهند کرد، ترامپ احساس کرد که این سربازان با تجربه در دوره اول او را فریب داده و تضعیف کرده‌اند. اکنون، ترامپ می‌خواهد تیمی از وفاداران در کنار خود داشته باشد.

پیت هگسث، وزیر دفاع جدید که به عنوان «وفادار بی‌وقفه به ترامپ» توصیف شده است، شاید این واقعیت را بهتر از هر کسی دیگر در دولت جدید نشان دهد.

دکتر نیل کلیام، همکار ارشد برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده چتم هاوس، توضیح داد: «اگرچه ایالات متحده دارای نهادهای دولتی بسیار قوی است، رئیس‌جمهور ایالات متحده خود را با مردان و زنانی احاطه کرده است که احتمالاً تسلیم دستورهای او خواهند شد، به جای اینکه چالش‌هایی برای پیشنهادات سیاستی او ایجاد کنند.»

مارکو روبیو، یک جمهوری‌خواه سنتی‌تر، اکنون وزیر امور خارجه ایالات متحده است. به‌عنوان دیپلمات ارشد واشنگتن، روبیو ممکن است در برخی مسائل مانند حضور نظامی ایالات متحده در شمال‌شرقی سوریه با ترامپ اختلاف نظر داشته باشد. اما کارشناسان اتفاق‌نظر دارند که روبیو، مانند همه اعضای تیم ترامپ که نمی‌خواهند اخراج شوند، قرار است به‌طور وفادارانه‌ای از ترامپ حمایت کند.

پارسی در این‌باره گفت: «فکر می‌کنم روبیو پیام را دریافت کرده است؛ او سیاست خارجی ترامپ را اجرا خواهد کرد، از جمله در مورد ایران، وگرنه دوره تصدی او کوتاه و تحقیرآمیز خواهد بود.»

مارکو روبیو

او افزود: «به نظر می‌رسد ترامپ درس‌های دوره اول خود را آموخته است، در آن دوره که پامپئو، بولتون و دیگران به‌طور سیستماتیک سیاست‌های ترامپ را تضعیف می‌کردند. او احتمالاً هیچ‌گونه تسامحی با چنین رفتاری نخواهد داشت. به‌نظر می‌رسد که روبیو متقاعد شده است.»

دکتر ژنئو نیز این ارزیابی را در مورد روبیو و نحوه عملکرد او به‌عنوان وزیر جدید امور خارجه ارائه می‌دهد. او گفت: «روبیو همچنین نشان داده است که به‌طور وفادارانه‌ای تصمیمات ترامپ را اجرا خواهد کرد، چه با ترجیحات خودش همخوانی داشته باشد و چه نه. این، به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای، دلیل اصلی قرار گرفتن او در این موقعیت است.»

یک «هدیه» به حامیان طرفدار اسرائیل ترامپ

الیز استفانیک، که ترامپ او را برای خدمت به‌عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد منصوب کرده است، یکی از چهره‌های جنگ‌طلب در این دولت جدید خواهد بود.

استفانیک که سازمان ملل را به «فساد ضدیهودی» متهم کرده و عقیده دارد که اسرائیل «بر اساس کتاب مقدس حق دارد» که کنترل تمام کرانه باختری اشغالی را در دست گیرد، مانند هگسث و انتخاب ترامپ برای سفیر ایالات متحده در اسرائیل، مایک هاکابی، یک طرفدار متعصب اسرائیل است. مانند روبیو، او در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ مخالف فشار برای خروج نیروهای نظامی ایالات متحده از سوریه بود.

اما پارسی هشدار می‌دهد که نباید خیلی به انتخاب استفانیک برای این نقش پرداخته شود. او گفت: «فکر نمی‌کنم ترامپ به‌ویژه اهمیت زیادی به سازمان ملل بدهد و به نظر می‌رسد که این یک هدیه آسان به برخی از عناصر طرفدار اسرائیل است که از کمپین او حمایت کرده‌اند. نکته مهم این است که او استفانیک را پیش از انتخاب وزیر امور خارجه منصوب کرد.»

او افزود: «این یک امتیاز زودهنگام به آن عناصر بود و من فکر می‌کنم ترامپ آن را تقریباً بی‌هزینه می‌بیند زیرا اهمیتی به آنچه در سازمان ملل اتفاق می‌افتد نمی‌دهد.»

گری، سفیر پیشین ایالات متحده نیز اشاره می‌کند که دیدگاه‌های استفانیک تأثیر زیادی بر سیاست خارجی ایالات متحده نخواهد داشت. «الیز استفانیک به عنوان یک حامی قابل‌اعتماد برای اسرائیل خواهد بود، درست مانند مایک هاکابی که به‌عنوان سفیر ایالات متحده در اسرائیل منصوب شده است. با این حال، در نهایت کاخ سفید است که سیاست ایالات متحده در قبال خاورمیانه را هدایت خواهد کرد، نه نمایندگان ایالات متحده در سازمان ملل یا اسرائیل.»

ایران آمریکا

تصویر بزرگتر

با شروع دوره دوم ترامپ، هنوز خیلی زود است که بفهمیم سیاست خارجی ایالات متحده با او در رأس امور چگونه تغییر خواهد کرد. با این حال، برخی از استخدام‌ها، اخراج‌ها و سخنان اخیر ترامپ نشان می‌دهد که ممکن است دور دوم «فشار حداکثری» بر ایران در دستور کار نباشد. همان‌طور که او در ۲۳ ژانویه به فاکس نیوز گفت، تنها خواسته ترامپ از ایران این است که «نمی‌تواند سلاح هسته‌ای داشته باشد».

به‌طور ساده، پیام ترامپ این است که او امیدوار است که راه‌حلی دیپلماتیک (نه نظامی) برای مشکلات واشنگتن با جمهوری اسلامی پیدا شود. اگر رویکرد او با ایران در این جهت حرکت کند، قطعاً نشانه‌ای از شکست بزرگ برای نئو-محافظه‌کاران در واشنگتن و نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، خواهد بود که بخش زیادی از امیدهای خود را به دوره دوم ترامپ بستند.

فریال سعید، پژوهشگر ارشد در مرکز استیمسون و دیپلمات پیشین ایالات متحده، گفت: «نگرانی اصلی رئیس‌جمهور ترامپ این است که از درگیری‌های نظامی بیشتر در منطقه جلوگیری کند، که با نظرسنجی‌های عمومی و وعده‌های انتخاباتی‌اش مبنی بر توقف جنگ‌ها و نه آغاز آن‌ها همخوانی دارد. با افزایش تنش‌ها میان اسرائیل و ایران، هم ترامپ و هم ایران علاقه خود را به یک توافق هسته‌ای جدید اعلام کرده‌اند.»

او افزود: «کشورهای عربی نیز می‌خواهند از جنگ و بی‌ثباتی بیشتر در منطقه جلوگیری کنند و از یک توافق که مانع برنامه هسته‌ای ایران شود استقبال خواهند کرد. اما نخست‌وزیر نتانیاهو به دنبال یک راه‌حل نظامی است. ترامپ احتمالاً کمتر به دیدگاه‌های او پاسخ خواهد داد. او پس از دوره اول خود به یک خبرنگار گفته بود که نتانیاهو سعی کرد از او برای «جنگ با ایران تا آخرین سرباز آمریکایی» استفاده کند. با موقعیت سیاسی قوی‌تر در داخل کشور، ترامپ می‌تواند در برابر ترجیحات نتانیاهو مقاومت کند و امکان گفت‌وگو با ایران را بیشتر کند.»

با داشتن مأموریتی مهم از مردم آمریکا، ترامپ در موقعیت منحصربه‌فردی قرار دارد تا با سیاست‌هایی به خاورمیانه نزدیک شود که همخوانی بیشتری با دیدگاه‌های خوددارانه برای سیاست خارجی ایالات متحده دارند. اما با توجه به پیش‌بینی‌ناپذیری ترامپ، به‌سادگی نمی‌توان گفت که آیا او در این چهار سال پیش‌رو این‌گونه عمل خواهد کرد یا خیر.

پارسی در این باره گفت: «ترامپ بیش از هر رئیس‌جمهوری در حافظه‌ی اخیر به دفاع از صلح پرداخته است. او گفته که مهم‌ترین میراثش این خواهد بود که به‌عنوان یک صلح‌ساز شناخته شود. اوباما علیه «جنگ‌های احمقانه» موضع گرفت و خواستار احیای دیپلماسی بود. اما علاقه‌ای خاصی به صلح‌جویی به‌طور خاص نشان نداد.»

او افزود: «آیا ترامپ واقعاً این مسیر را دنبال می‌کند یا نه، هنوز باید دید، اما او نشانه‌هایی داده است که می‌توان او را بر اساس آن‌ها ارزیابی کرد. من فکر می‌کنم دلایلی برای باور صداقت او وجود دارد و ممکن است به دنبال یک توافق بزرگ‌تر برای خاورمیانه باشد. این می‌تواند مثبت باشد. اما اگر این صرفاً نسخه بزرگ‌تری از توافقات ابراهیم باشد، من نگرانم که تلاش‌های ترامپ بی‌ثمر باشد.»