پایگاه تحلیلی «نشنال اینترست» نوشت که مشارکت رئیس جمهور آمریکا در حمله به ایران و ناتوانی وی از جلوگیری از حمله بنیامین نتانیاهو به قطر باعث کاهش اعتماد به آمریکا شده است و حالا کشورهای حوزه خلیج فارس برای تضمین امنیت خود به دنبال برقراری روابط متوازن با دیگر قدرت‌ها هستند.

به گزارش اکوایران، حمله هفته گذشته اسرائیل به قطر نه تنها ناتوانی دونالد ترامپ در کنترل بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل را نشان داد بلکه باعث شد کشورهای حوزه خلیج فارس در زمینه منافع خود بازنگری داشته باشند زیرا نسبت به روابط با آمریکا تردید پیدا می‌کنند.

به نوشته نشنال اینترست، این اتفاق بار دیگر نشان داد که واشنگتن دیگر ضامن امنیتی قابل اعتماد در منطقه نیست و اقداماتش می‌تواند به منافع ملی و اقتصادی متحدان عرب منطقه آسیب برساند.

طبق تحلیل این موسسه یکی از مهمترین بازیگران عرب منطقه عربستان بوده است. ریاض در دهه‌های گذشته بر اساس توافقات امنیتی و توسعه‌ای با آمریکا، از جمله توافق «معاهده اتحاد استراتژیک» و پیشنهاد همکاری در برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز، تلاش کرده بود تا روابط خود با واشنگتن را مستحکم کند.

هدف آمریکا در این توافق، ایجاد ثبات بیشتر در خاورمیانه و هدف ریاض، تطبیق سیاست خارجی خود با «چشم‌انداز ۲۰۳۰» و نگهداری آمریکا به‌عنوان شریک امنیتی اصلی بود. با این حال، مداخلات مستقیم ترامپ در جنگ خرداد و تیرماه، بین تل‌آویو و تهران و حمله اخیر اسرائیل به قطر، باعث شد تا ریاض اعتماد خود به آمریکا را مورد ارزیابی قرار دهد و خطرات ناشی از این شراکت را بازنگری کند.

کارشناس نشنال اینترست معتقد است که ریاض و دیگر کشورهای عربی در طول سال‌های گذشته، بارها شاهد تغییر رویکرد آمریکا در سیاست منطقه‌ای بوده‌اند. از نگاه سعودی‌ها و سایر کشورهای عربی، ایالات متحده به سمت مناطق دیگر با اهمیت استراتژیک مانند شرق آسیا متمایل شده و سیاست‌های بلندمدت ثابتی برای این منطقه ندارد. هر دولت جدید در آمریکا هم اولویت‌های خود را تغییر می‌دهد و این باعث می‌شود که آنها نتوانند بر تعهدات استراتژیک طولانی‌مدت واشنگتن حساب کنند. بنابراین، ریاض به دنبال تضمین‌های ملموس و الزام‌آوری است که کمتر در معرض دگرگونی با هر تغییر دولت آمریکا باشد.

از سوی دیگر، سیاست خارجی عربستان بر اساس «به صفر رساندن مشکلات با همسایگان» شکل گرفته است و این امر باعث شده تا ریاض در سال ۲۰۲۳ توافقی را با میانجیگری چین با ایران امضا کند. این سیاست با هدف کاهش وابستگی به آمریکا و مقابله با ناپایداری منطقه‌ای اتخاذ شده است.

عربستان با چین و روسیه روابط راهبردی برقرار کرده و در سیاست اقتصادی و انرژی خود نیز اقدامات متنوعی انجام داده است تا استقلال بیشتری از نفوذ آمریکا داشته باشد.

بازگشت ترامپ به قدرت در سال ۲۰۲۵ در ابتدا با استقبال کشورهای خلیج فارس مواجه شد، زیرا تصور می‌شد سیاست‌های وی با منافع شورای همکاری خلیج فارس هماهنگ باشد و برخلاف «جو بایدن» که بیش از حد ایده‌آل‌گرا و به امنیت منطقه بی‌توجه بود، رویکرد عملی‌تری خواهد داشت. اما حمایت ترامپ از حملات اسرائیل به ایران و دستور حملات مستقیم به تاسیسات غنی‌سازی ایران باعث شد اعتماد کشورهای خلیج به آمریکا کاهش یابد و امیدها برای کاهش تنش‌ها از بین برود. حال ناتوانی ترامپ در کنترل نتانیاهو در مورد حمله به قطر نیز اعتبار شخصی رئیس جمهور و تضمین‌های امنیتی آمریکا را در منطقه تضعیف کرده است.

طبق این تحلیل، برای عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس، این رویدادها عمیق‌ترین ترس‌هایشان را تأیید کرده که واشنگتن دیگر ضامن امنیتی قابل اعتمادی نیست، بلکه بازیگری بالقوه ناپایدار است که اقدامات آن می‌تواند امنیت ملی و اهداف اقتصادی شان را به خطر بیندازد.

ایرنا نوشت، نشنال اینترست در پایان تصریح کرده است که نزدیک به نیم قرن پس از اینکه «جیمی کارتر» به اشتباه ایران را «جزیره ثبات» نامید، واشنگتن در خلیج فارس بار دیگر در معرض اشتباهات مشابه است. تصمیم ترامپ برای هدف‌گیری مستقیم تاسیسات غنی‌سازی ایران و ناتوانی او در کنترل نتانیاهو، روند فروپاشی مهم‌ترین شراکت ایالات متحده در خاورمیانه را تسریع خواهد کرد. ریاض آمریکا را رها نخواهد کرد، اما مصمم است که در تله آن گرفتار نشود. عربستان با اتخاذ سیاست موازنه با چین و روسیه و همچنین دیگر قدرت‌های نوظهور مانند هند و ترکیه، نشان داده که آینده‌اش در مجموعه‌ای متنوع از روابط نهفته است و نه در اتکا به یک ضامن واحد. پیام ریاض روشن است «آمریکا هنوز خواستنی است، اما نه به هر قیمتی.»