به گزارش اکوایران، سایه جنگ بر سر لبنان است. برای ماه‌ها، اسرائیل و حزب‌الله هواپیمای بدون سرنشین، موشک و راکت به سوی یکدیگر روانه کرده‌اند. شمال اراضی اشغالی کوبیده و خالی از سکنه شده است. چندین کشور از جمله آمریکا به شهروندان خود توصیه می‌کنند تا لبنان را ترک کنند. رهبران اسرائیل از جنگ به گونه‌ای صحبت می‌کنند که گویی اجتناب ناپذیر است. این شدیدترین درگیری در دهه‌های اخیر در منطقه بوده و فاجعه‌ای را برای همه بازیگران رقم خواهد زد.

به نوشته اکونومیست، هنوز راه‌هایی برای خروج وجود دارد. دیپلمات‌های آمریکایی و اروپایی به رفت و آمد بین اسرائیل و لبنان ادامه می‌دهند و امیدوارند که حزب الله را متقاعد کنند که 7 تا 10 کیلومتر از مرز عقب نشینی کند. در اواسط خرداد این گروه اعلام کرد که در صورت برقراری آتش بس در غزه، حملات را متوقف خواهد کرد. حتی در آن صورت، نتیجه در بهترین حالت یک صلح ناپایدار خواهد بود و ادامه تهدید ممکن است بسیاری از اسرائیلی‌ها را از بازگشت به مناطق شمالی منصرف کند.

تجربه سال 2006

اگر اسرائیل برای تضعیف حزب الله و عقب‌نشینی به سمت شمال، تصمیم به آغاز جنگ بگیرد، اقدام آن ممکن است شامل یک تهاجم زمینی محدود به جنوب لبنان باشد، منطقه‌ای که تا سال 2000 در اشغال اسرائیل بود. این به تنهایی یک ماموریت نظامی بزرگ خواهد بود. در سال 2006، زمانی که دو طرف درگیر جنگی 33 روزه بودند، جوخه‌های حزب الله از صدها سلاح ضد تانک برای متوقف کردن حملات زرهی اسرائیل استفاده کردند و ارتش اسرائیل را شوکه کردند.

 18 سال پس از آن ماجرا، هر دو طرف از آن تجربه درس گرفته‌اند. در سال 2006 نیروی هوایی اسرائیل روزانه حدود 100 هدف را مورد حمله قرار می‌داد. اکنون، افسران این رژیم مدعی‌اند که می‌توانند روزانه بیش از 3000 هدف را بزنند. حزب الله در 9 ماه گذشته ضرباتی خورده است و نزدیک به 400 جنگجو و بخشی از زیرساخت‌های نظامی خود را در جنوب از دست داده است. 

دیگران در اسرائیل نسبت به اصمینان بیش از حد هشدار می‌دهند. یک افسر اسرائیلی که این گروه لبنانی را مطالعه کرده، می‌گوید که حزب الله برای تهاجم زمینی اسرائیل به لبنان بسیار بهتر از اوکراین علیه روسیه در فوریه 2022 آماده است. ارتش اسرائیل پیشروی خواهد کرد، اما احتمالاً کندتر و با هزینه‌ای بسیار بیشتر از جنگ گذشته. خلیل هلو، ژنرال بازنشسته لبنانی، می‌گوید که حزب‌الله احتمالاً «شوک حمله اولیه را خنثی خواهد کرد»، قبل از اینکه با «تاکتیک‌های چریکی» به جناحین و عقب نیروهای اسرائیل ضربه بزند، از جمله از طریق شبکه تونلی گسترده که ادعا شده با کمک کره شمالی ساخته شده است.

حزب الله لبنان

4 تغییر عمده نسبت به جنگ قبلی

از سال 2006 چهار تغییر عمده رخ داده است. یکی این که حزب الله طیف وسیعی از پهپادهای انفجاری به دست آورده است. بسیاری از تانک‌ها و خودروهای زرهی ارتش اسرائیل اکنون دارای سیستم‌های حفاظت فعال هستند که گفته می‌شود می‌توانند با موشک‌های ضد تانک مقابله کنند. اما پهپادها نقاط ضعیف تری را در بالای خودروها هدف قرار می‌دهند.

دوم توسعه نیروی زمینی حزب الله است. پس از سال 2006، مبارزان جوان حزب‌الله، با توجه به تجربه جنگ داخلی سوریه، استدلال کردند که رهبرانشان بیش از حد به استحکامات ثابت وابسته هستند، که می‌توان به راحتی آن‌ها را هدف قرار داد یا دور زد. پاسخ ایجاد نیروهای نخبه رضوان بود که قرار است تا عمق 20 کیلومتری اسرائیل را هدف قرار دهند.

سوم، تجربه این گروه از جنگیدن در سوریه در کنار نیروی هوایی روسیه، ارزش کلاهک‌های انفجاری بیشتر و سنگین‌تر را به آن‌ها آموخت.

در نهایت، قدرت آتش آن‌ها نیز دقیق‌تر شده است. حزب الله اکنون به طور معمول از کوادکوپترهای کوچک برای شناسایی فوری اهداف برای راکت‌ها استفاده می‌کند. این افسر اسرائیلی می‌گوید، آن‌ها همچنین پهپادهای شناسایی را برای شناسایی اهداف فرستاده‌اند و یک یا دو روز بعد، از هواپیماهای بدون سرنشین برای حملات «بسیار دقیق» استفاده کرده‌اند. او می‌گوید که مواضعی که ارتش اسرائیل زمانی فکر می‌کرد به خوبی استتار شده هستند، بارها پیدا شده و مورد هدف قرار گرفته است. او می‌افزاید: «تنها دلیلی که ما تلفات زیادی در شمال نداریم، این است که نیروهای ما دور از دید هستند. اگر ارتش مجبور به حمله شود، این تغییر می‌کند».

سپس بحث مقیاس وجود دارد. ژنرال‌های اسرائیلی خوشبینانه از یک مانور زمینی محدود برای تصرف یک «منطقه امنیتی» برای جلوگیری از شلیک حزب الله به روستاهای مرزی اسرائیل صحبت می‌کنند. در سال 1982، ارتش اسرائیل برای حمله به لبنان به هفت لشکر نیاز داشت. در جنگ کوچکتر در سال 2006 از چهار لشکر استفاده شد. اکنون اما حداقل یکی از یگان‌هایی که برای تمرین به مناطق شمالی فرستاده شده‌اند، مجبور به بازگشت به غزه شده‌اند. یکی از نیروهای ذخیره که در آن تمرین‌ها شرکت کرده است، می‌گوید: «نمی‌دانم که آن‌ها می‌خواهند از کجا سرباز کافی بیاورند.»

جنگ هوایی

جنگ زمینی تنها نیمی از مشکل است. حتی قبل از عبور نیروهای اسرائیلی از مرز، اسرائیل حملات هوایی گسترده‌ای را با هدف از بین بردن پرتابگرها و انبارهای موشکی حزب الله انجام خواهد داد. تلفات غیرنظامی اجتناب ناپذیر است. این همچنین به تشدید درگیری منجر خواهد شد، زیرا حزب الله انگیزه خواهد داشت تا پیش از این که موشک‌هایش نابود شوند، آن‌ها را به سمت مرکز اسرائیل شلیک کند. اگر این اتفاق بیفتد، اسرائیل احتمالاً دو گام بیشتر برای تشدید خواهد داشت و اهداف سیاسی از جمله مقرهای حزب الله در شهرها و زیرساخت‌های غیرنظامی لبنان را هدف قرار خواهد داد.

در حال حاضر، حملات راکتی حزب الله عمدتاً به اهداف نظامی در شمال سرزمین‌های اشغالی محدود می‌شود. در صورت تهاجم زمینی به لبنان، احتمالاً دامنه و شدت آن کارزار افزایش خواهد یافت. در سال 2006، این گروه حدود 15،000 راکت و موشک داشت که اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها هدایت نشده و با بردی کمتر از 20 کیلومتر بود - بسیار کمتر از برد لازم برای رسیدن به شهر حیفا در شمال اسرائیل. حزب الله در آن زمان، هر روز حدود 120 پرتابه شلیک می‌کرد که 53 اسرائیلی را کشت و 250 نفر را زخمی کرد و به 2000 ساختمان آسیب رساند. جنگ بعدی بسیار شدیدتر خواهد بود. حزب الله اکنون بیش از 120،000 راکت و موشک با هدایت دقیق دارد که بسیاری از آنها می‌توانند به تل آویو و فراتر از آن برسند.

آثار آن در یک گزارش منتشر نشده توسط بیش از 100 کارشناس و مقامات سابق اسرائیلی در دانشگاه رایشمن در هرتزلیا شرح داده شده است. این گزارش هشدار می‌دهد که حزب الله ممکن است برای سه هفته متوالی، روزانه 2500 تا 3000 موشک شلیک کند، که 25 برابر میزان سال 2006 است. این بزرگترین رگبار موشکی پایدار در تاریخ خواهد بود. حتی اگر ناوشکن‌های آمریکایی در فرای ساحل موشک‌های بزرگ‌تر را از رهگیری کنند، سیستم‌های دفاعی اسرائیل در برخی مکان‌ها مستغرق خواهند شد که منجر به تلفات سنگین می‌شود - برخی برآوردها ده‌ها هزار نفر را نشان می‌دهند.

موشک حزب الله

رویارویی با واقعیت 

اکنون اسرائیلی‌ها شروع به فکر کردن به این موضوع هستند که مواجهه با این حجم از موشک در عمل چه معنایی دارد. در خرداد ماه، شائول گلدشتاین، رئیس یک شرکت برق دولتی، هشدار داد که حملات حزب الله به شبکه برق می‌تواند عواقب ویرانگری داشته باشد. او گفت: «نکته آخر این است که بعد از 72 ساعت، زندگی در اسرائیل غیرممکن می‌شود. ما برای یک جنگ واقعی آماده نیستیم. ما در یک دنیای خیالی زندگی می‌کنیم.» وزیر انرژی اسرائیل پاسخ داد و تاکید کرد که خاموشی‌های طولانی مدت یک «سناریوی شدید با احتمال کم» است.

بدون شک، ارتش اسرائیل با مقابله با مشکل در زمین به دنبال مهار تهدید موشکی است. قبلاً این کار را آغاز کرده است. در اسفند و اردیبهشت ماه، نیروی هوایی اسرائیل به ساختمان‌هایی در دره بقاع حمله کرد که به‌عنوان سایت‌های تولید موشک هدایت شونده شناسایی شده بودند. اما یافتن و ضربه زدن به انبارها و لانچرها بسیار سخت‌تر است. یکی دیگر از منابع اطلاعاتی غربی می‌گوید که از دی ماه، حزب‌الله بسیاری از مهم‌ترین سلاح‌های خود را از جنوب به دره بقاع و فرایا، منطقه‌ای کوهستانی، منتقل کرده است که هدف قرار دادن آن‌ها را سخت‌تر کرده است. پدافند هوایی حزب الله نیز بهبود یافته است، که ممکن است آزادی مانور جنگنده‌های اسرائیلی را محدود کند: این گروه از 7 اکتبر هفت پهپاد بزرگ اسرائیلی را سرنگون کرده است.

اگر اسرائیل نتواند موشک‌ها را قبل از پرتاب متوقف کند، به شکلی بدوی از بازدارندگی از طریق مجازات تکیه خواهد کرد. اسحاق گرشون، که در ماه‌های اخیر معاون فرماندهی شمال اسرائیل بود، می‌نویسد که اگر مجبور به جنگ با حزب‌الله شود، اهداف اسرائیل «تخریب لبنان تا پایه‌های آن» است. الی کوهن، وزیر انرژی و زیرساخت اسرائیل، اعلام کرد: «برای من مهم است که این موضوع را برای دشمنانمان روشن کنم که قطعی چند ساعته برق در اسرائیل به معنای قطعی چند ماهه در لبنان است.» اما زیرساخت‌های لبنان در حال حاضر در چنان وضعیت وحشتناکی قرار دارد که ممکن است این تهدیدات اثر بازدارندگی کمی داشته باشد.

حزب الله لبنان

نقش حامیان

در ابتدای هر جنگی، هر یک از طرفین باید در مورد اینکه حامیانشان تا چه حد از آن‌ها حمایت می‌کنند، قضاوت‌های دشواری انجام دهند. اسرائیل مطمئن است که آمریکا درجه‌ای از کمک دفاعی هوایی و موشکی را فراهم خواهد کرد، همان گونه که در برابر رگبار ایران در ماه آوریل انجام داد. چیزی که کمتر قطعی است این است که آیا نقش تهاجمی هم ایفا می‌کند، به عنوان مثال حمله به سامانه‌های موشکی ساحلی که کشتی‌های جنگی را هدف قرار می‌دهند. ایران می خواهد از درگیری مستقیم با آمریکا یا اسرائیل اجتناب کند، اما مطمئناً حملات پهپادی و موشکی توسط متحدان در سوریه، عراق و یمن تشدید خواهد شد. ارزیابی‌های اسرائیل همچنین حاکی از آن است که در صورتی که اسرائیل رهبری حزب‌الله را هدف قرار دهد، ایران ممکن است مستقیماً، احتمالاً از طریق حملات موشکی دوربرد، مداخله کند.

هدف جنگ برای اسرائیل در نهایت از بین بردن احساس ترس در شمال اراضی اشغالی است که مانع از بازگشت اسرائیلی‌ها می‌شود. پس از حملات حماس در 7 اکتبر، اسرائیل نمی‌تواند تصور چنین تهدیدی را در مرزهای خود تحمل کند. اما کارشناسان اسرائیلی تردید دارند که این امر در حال حاضر با هزینه قابل قبولی قابل دستیابی باشد. یکی از بزرگان کهنه کار موساد می‌گوید که ارتش در غزه خسته شده و حداقل به شش ماه زمان نیاز دارد تا برای جنگی دیگر آماده شود و رهبران سیاسی نیاز دارند تا روابط با آمریکا و دیگر متحدان خود را ترمیم کنند. و این دلیلی است که ژنرال‌ها خواهان یک معامله است.

تامیر هیمن، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل، می‌گوید که ارتش اسرائیل می‌تواند یک منطقه حائل 10 کیلومتری در لبنان ایجاد کند، اما نتیجه آن یک جنگ فرسایشی طاقت‌فرسا خواهد بود، بسیار شبیه به جنگی که در دهه 1990 به راه انداخت. او می‌گوید: «اگر می‌خواهید تغییری ایجاد کنید، باید تمام سیستم [حزب الله] را نابود کنید. و در حال حاضر فکر می‌کنم نمی‌توان به این دست یافت.»