به گزارش اکوایران، ترور اسماعیل هنیه رهبران ایران را درگیر معضل بزرگی کرده است. در ظاهر تهران گزینه‌های کمی جز تشدید درگیری، همانطور که در حمله آوریل خود علیه اسرائیل انجام داد، ندارد. 

پاسخ‌ بدون شروع یک مارپیچ تشدیدکننده

به نوشته مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی، اما سیاست‌گذاران نباید پاسخ اجتناب‌ناپذیر تهران را به قصد تشدید یا بی‌ثبات‌سازی بیش‌تر منطقه ببینند، بلکه باید آن را تلاشی برای بازگرداندن وضعیت سابق بدانند. چنین تفسیری می‌تواند به یک پیشگویی خودکام‌بخش تبدیل شود و به پیشگیری از جنگی منطقه‌ای که کم‌تر کسی آن را می‌خواهد، کمک کند.

ایران به دلایل سیاست داخلی و بین‌المللی احساس می‌کند که باید به حمله اسرائیل پاسخ دهد. و این پاسخ باید تأثیرگذارتر از حمله موشکی و پهپادی ۱۳آوریل باشد تا تندروهای داخلی و نیاز استراتژیک ایران برای بازداشتن حملات بیشتر اسرائیل در خاک خود را برطرف سازد. اما در عین حال، ایران همچنین می‌خواهد از یک جنگ گسترده‌تر جلوگیری کرده که آن را با یک کار تقریباً غیرممکن مواجه می‌کند: پاسخ‌دادن بدون شروع یک مارپیچ تشدیدکننده.

پنج گزینه اصلی

ایران پنج گزینه پاسخ اصلی دارد. می‌تواند هیچ کاری نکند؛ اقدامات کم‌اهمیت مانند حملات سایبری انجام دهد؛ یک یا چند ترور هدفمند انجام دهد؛ حملات با آتش غیرمستقیم انجام دهد؛ و یا از نیروهای مقاومت خود بخواهد که یورش‌های زمینی به اسرائیل انجام دهند.

دو گزینه اول غیرقابل‌قبول هستند. تهران تاکید کرده که هر چیزی که به عنوان عدم پاسخ تلقی شود، از نظر سیاسی غیرقابل‌قبول خواهد بود. ترورهای هدفمند علیه اسرائیلی‌ها کم‌ترین گزینه تشدیدکننده خواهد بود، اما ایران با موانع سیاسی و عملی مواجه است. ایران هم‌چنین می‌تواند حملات غیرمستقیم را از طریق نیروهای مقاومت مانند حزب‌الله یا همراه با آن‌ها یا به تنهایی انجام دهد. و در آخر، ایران می‌تواند محور مقاومت خود را برای انجام یورش‌های زمینی سنتی‌تر به اسرائیل تحت فشار قرار دهد. این شدیدترین گزینه ممکن با توجه به خاطرات ۷ اکتبر است و ایران در جلوگیری از جنگ جدی باشد، دستور چنین یورش‌هایی را نخواهد داد.

واکنش بدون تشدید تنش؟

تشدید تنش زمانی اتفاق می‌افتد که یک یا چند طرف بحران شدت یا دامنه تلاش‌های خود را افزایش داده و قوانین نانوشته درگیری را نقض کنند. به عنوان مثال، در ماه آوریل، اسرائیل با ترور چند عضو بلندپایه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  که درون ساختمان کنسولگری ایران بودند، اقدام به تشدید تنش کرد. ایران نیز در پاسخی شدیدتر، یک حمله بی‌سابقه پهپادی و موشکی علیه اسرائیل انجام داد. اسرائیل توانست بدون تشدید بیشتر اوضاع، بحران را حل کند، اما انجام این کار مستلزم یک اقدام بسیار دقیق بود که تهدیدی را بدون نقض قوانین نانوشته‌ای که در چند دهه گذشته بر درگیری اسرائیل و ایران حاکم بوده، منتقل کند.

حمله به اسراییل موشک ایرانی بالستیک

ترورهای هدفمند علیه شخصیتی شبیه به هنیه در اسرائیل احتمالاً مستلزم پاسخی بدون تشدید چشمگیر است، اما چنین گزینه‌ای وجود ندارد. اسرائیل فاقد ساختاری شبیه نیروهای مقاومت است که به تهران هدفی شبیه به هنیه بدهد؛ بنابراین ایران احتمالاً مجبور خواهد بود درگیری را با هدف قرار دادن مقامات سیاسی یا نظامی اسرائیل پاسخ دهد. ایران هم‌چنین با مشکلات عملی در چنین حمله‌ای مواجه است؛ تاکنون مدرکی از قابلیت‌های مخفیانه ایران در اسرائیل مشابه آنچه برای ترور هنیه لازم بود، در دسترس نیست. تهران می‌تواند مانند دهه‌های گذشته به طور مکرر به چهره‌های حکومتی اسرائیل در خارج حمله کند. اما چنین حملاتی همچنین با گسترش آن به آرایش جغرافیایی جدید خطر تشدید درگیری را داشته و مشکلات عملی خاص خود را به همراه می‌آورد: ترور هدفمند یا بمب‌گذاری در سفارت احتمالاً زمان‌بر خواهد بود و سیگنال بازدارنده‌ای که ایران می‌خواهد ارسال کند را تضعیف می‌کند.

بیشتر احتمال دارد ایران با آتش غیرمستقیم، تا حدودی مشابه حمله موشکی و پهپادی آوریل پاسخ دهد. اما ایران فاقد گزینه‌هایی است که خطر تشدید چشمگیر نداشته باشد. در حال حاضر، نیروهای مقاومت درگیر یک کمپین تدریجی تشدید حملات علیه اسرائیل هستند، بنابراین پاسخ تهران باید شامل افزایش تلاش برای ارسال سیگنال بازدارنده مورد نظر باشد که در نتیجه، چرخه تشدید، احتمالاً حتی به سوی جنگی فاجعه‌بار بین اسرائیل و لبنان ادامه می‌یابد. حمله متعارف مستقیم از سوی نیروهای ایرانی نیز سیگنال روشنی ارسال می‌کند، اما حمله آوریل اسرائیل به اصفهان تهدید ضمنی حملات هوایی علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را در پی داشت. ممکن است اسرائیل در پاسخ به حمله دیگری از سوی خود تهران، علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران این تهدید را عملی کرده که این امر تشدید دیگری و گامی به سوی جنگ گسترده‌تر خواهد بود.

ایران می‌تواند از متحدان خود در سوریه یا لبنان بخواهد که یورش‌های زمینی به اسرائیل انجام دهند. هرگونه حمله زمینی که شبیه ۷ اکتبر باشد، آن را به شدیدترین گزینه ممکن تبدیل می‌کند. دستور حمله زمینی گزینه‌ای است که بیشتر احتمال دارد جنگ گسترده‌تری را آغاز کند. چنین تصمیمی نشان می‌دهد که ایران دیگر به دنبال بازگشت به وضع سابق نیست و در عوض، به دنبال تشدید جنگ است.

فواد شکر حزب الله لبنان

جلوگیری از یک جنگ گسترده‌تر مستلزم شناخت فشارهایی است که در حال حاضر بر تهران وارد می‌شود. ارسال یک سیگنال بازدارنده در عین اجتناب از تشدید نیازمند خلاقیت شدید بوده و تلاش‌های ایران برای تنظیم چنین پاسخی است. شاید هم تهران توانایی‌هایی داشته باشد که هنوز برای اسرائیل و جهان آشکار نکرده است. اگر آن‌ها این کار را انجام دهند، شاید برخی ادعا کنند که پاسخ تشدیدآمیز ایران شاهدی قوی بر انگیزه بی‌ثبات‌کننده تهران بوده، حتی اگر در واقع قصد ایران بازگرداندن وضع سابق به جای تشدید درگیری باشد.

در این شرایط، آژانس‌های اطلاعاتی به دنبال شواهدی خواهند بود که ایران برای جنگ آماده می‌شود، اما بسیار بعید است که پاسخ ایران چنین شواهدی ارائه دهد. جلوگیری از یک جنگ گسترده‌تر در خاورمیانه نیازمند ارزیابی دقیق از محدودیت‌های رفتار ایران بوده، نه فرضیه‌هایی مبنی بر اینکه رفتار تشدیدآمیز به مثابه قصد تشدید است و ایالات متحده و اسرائیل باید از پاسخ‌های تشدیدآمیز خودداری کنند.