به گزارش اکوایران، پس از ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس توسط اسرائیل، ناظران بین‌المللی با احتیاط منتظر اتفاقات بعدی در میان تهدید قریب‌الوقوع تشدید منطقه‌ای بودند.

به نوشته العربیه الجدید، روسیه در حال پیمودن خط تعادلی ظریف بین پیشبرد دیپلماسی قدرت نرم خود و امید به جلوگیری از هرگونه تشدید عمیق‌تر بین ایران و اسرائیل است. در حالی که مسکو درگیر جنگ اوکراین است، فرصت‌طلبانه به دنبال بهره‌برداری از تنش‌های رو به رشد می‌گردد. از اکتبر ۲۰۲۳ و با آغاز جنگ اسرائیل علیه غزه، روسیه هم اسرائیل و هم ایالات متحده را مورد انتقاد قرار داده است.

این انتقادات از مقایسه محاصره غزه توسط ولادیمیر پوتین با محاصره لنینگراد توسط آلمان نازی در جنگ جهانی دوم گرفته تا هشدار سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه مبنی بر اینکه اقدامات اسرائیل مغایر با قوانین بین‌المللی است، متغیر بود. در محکومیت حمایت قاطع واشنگتن از اسرائیل، پوتین گفته که جنگ غزه «نمونه بارز» شکست‌های آمریکا در منطقه است.

در درجه اول، مسکو هدف خود را افزایش محبوبیت در میان طرفداران فلسطین در منطقه و همسوشدن با دولت‌هایی که از آتش‌بس حمایت می‌کنند، قرار داده است.

یوست هیلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه بین‌المللی بحران به العربیه الجدید گفت: «روسیه می‌خواهد به طور آشکار بخشی از «جنوب‌جهانی» باشد که در برابر «امپریالیسم» غرب ایستادگی می‌کند، اما این بیشتر نمایشی است». او افزود: «مسکو هیچ علاقه‌ای به تشدید تنش در منطقه ندارد».

از نظر نفوذ، مسکو به دنبال پیشبرد موقعیت خود به عنوان یک قدرت منطقه‌ای است. در واقع، روسیه طی جنگ غزه با رهبران حماس نیز دیدار داشته و با هدف میانجیگری وحدت فلسطینیان، در ژانویه میزبان مقامات کلیدی حماس و فتح بود. علاوه بر این، روسیه ضرورت تقویت روابط با ایران و کشورهای عرب خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی را نیز درک کرده است.

از زمان مداخله روسیه در سوریه در سپتامبر ۲۰۱۵ برای حمایت از بشار اسد علیه نیروهای مخالف دولت سوریه، دیدگاه پوتین مبنی بر قراردادن مسکو به عنوان «قدرتی منطقه‌ای» به طور پیوسته رشد کرده است.

با این حال، از زمان حملات پهپادی و موشکی ایران به اسرائیل در آوریل، چالش‌های جدیدی برای اهداف منطقه‌ای مسکو بروز کرده و تنش‌ها بین ایران و اسرائیل به قلمروی ناشناخته‌ای رسیده است.

تعمیق روابط با ایران

روسیه با افزایش خطر گرفتارشدن تهران در جنگ با اسرائیل، به تأمین تسلیحات دفاعی برای ایران ادامه داده است. طبق گزارش مقامات ایرانی، مسکو طی هفته گذشته طیف وسیعی از تجهیزات نظامی از جمله رادار و سیستم‌های دفاع هوایی به تهران ارسال کرده است.

سرگی شویگو ایران روسیه

اولاً، مسکو می‌خواهد روابط خود با تهران که شریک نظامی مهمی برای روسیه در خاورمیانه محسوب می‌شود را حفظ کند. در همین حال، روسیه همچنین به دنبال پیشبرد سایر منافع مشترک با ایران بوده است. در ۶ آگوست، سرگئی شویگو، دبیر شورای امنیت روسیه برای دیدار با رئیس‌جمهور جدید ایران و بحث در مورد تقویت روابط دوجانبه و همکاری گسترده‌تر به تهران سفر کرد. در حالی که آن‌ها درباره ابتکاراتی مانند کریدور شمال-جنوب، یک شبکه حمل‌ونقل چندوجهی ۷۲۰۰ کیلومتری که چندین کشور از جمله روسیه و ایران را به هم متصل می‌سازد، بحث می‌کردند، این دیدار به هر دو مقام اجازه داد تا دوباره آمریکا را محکوم کنند.

پزشکیان با حمایت از گسترش یک جهان چندقطبی، اظهار داشت: «ما معتقدیم که دوران یکه‌تازی برخی قدرت‌ها از جمله ایالات متحده در جهان به پایان رسیده است».

مانور تعادلی روسیه

با وجود تلاش‌های خود برای اولویت‌بندی روابط با تهران، مسکو نسبت به تلافی ایران محتاط بوده است؛ زیرا واکنش شدید می‌تواند باعث واکنش شدیدتر اسرائیل شود.

طبق گزارش رویترز، دو منبع ارشد ایرانی اعلام کردند که روسیه از ایران خواسته تا واکنش محدودی به اسرائیل نشان دهد؛ واکنشی که جلوی تلفات غیرنظامی را بگیرد. این نشان می‌دهد که به جای حمله‌ای خطرناک که خطر تشدید تنش‌ها را به همراه داشته باشد، مسکو نوعی تلافی از سوی ایران را ترجیح می‌دهد که آبروی تهران را نیز حفظ کند.

این امر بازتاب‌دهنده تلاش‌های روسیه برای جلوگیری از تشدید تنش‌هاست. اما این کار نیز یک عمل تعادل چالش‌برانگیز برای مسکو بوده است.

ساموئل رامانی، دانشیار مؤسسه رویال یونایتند سرویسز به العربیه الجدید گفت: «تلاش‌های روسیه برای کاهش تنش‌ها، انتقادهای دوره‌ای را در تهران به همراه داشته است؛ به ویژه از سوی تندروهایی که از عدم تمایل مسکو به استفاده دمشق از سیستم‌های دفاع هوایی روسی برای سرنگونی هواپیماهای اسرائیلی ناامید هستند. به طور کلی، روسیه نسبت به توانایی ایران به کنترل محور مقاومت در صورت بروز جنگ منطقه‌ای شک دارد؛ اما به کمک سریع به ایران نیز نخواهد شتافت».

ولادیمیر پوتین ملک سلمان

روسیه این استراتژی تعادل را در جای دیگر منطقه نیز به کار برده است. هفته گذشته، مشخص شد که روسیه تهدید کرده که به حوثی‌های یمن کمک تسلیحاتی کند. اما نهایتاً پس از فشار عربستان سعودی و آمریکا، مسکو این تهدید را عملی نکرد.

این امر در درجه اول تلاش‌های مسکو برای آرام‌کردن ریاض و همچنین امارات متحده عربی را نشان می‌دهد که هر دو از سال ۲۰۱۵ با حوثی‌ها در جنگ بوده، شرکای منطقه‌ای روسیه به شمار می‌روند و همچنان نسبت به تهدید امنیتی که ممکن است این گروه یمنی ایجاد کند، محتاط هستند. با وجود تمایلات خود برای پیشبرد نفوذش در منطقه، مسکو آشکارا مراقب این خطوط قرمز است.

روف مَمَدوف، محقق غیرمقیم در مؤسسه خاورمیانه به العربیه الجدید گفت: «رویکرد روسیه نسبت به ایران و حوثی‌ها محتاطانه بوده است. با ادامه جنگ اوکراین، روسیه متوجه بوده که نمی‌تواند درگیر جنگ دیگری شود». با توجه به احتیاط مسکو و تمایل آن برای حفظ روابط خود با ریاض که در اوپک‌پلاس نیز شریک هستند، مَمَدوف افزود: «کمک نظامی روسیه به ایران احتمالاً ماهیت دفاعی خواهد داشت، در حالی که حمایت آن از حوثی‌ها حداقلی خواهد ماند و احتمالاً محدود به مشورت‌های نظامی باشد».

احتیاط در خاورمیانه

مانند حملات اسرائیل به غزه، مسکو همچنین حملات هوایی آمریکا و بریتانیا علیه حوثی‌های یمن را به دلیل حملات آن‌ها به تجارت دریای سرخ شدیداً محکوم کرده است. علاوه بر این، مسکو با حوثی‌ها ارتباط برقرار کرده و با آن‌ها تماس‌هایی گرفته تا اطمینان حاصل کند که تجارت روسیه هدف قرار نگیرد. با این حال، حتی این کار نیز کاملاً موفق نبوده، زیرا حوثی‌ها گاهی اوقات به کشتی‌های باری مرتبط با روسیه ضربه زده‌اند.

با وجود محکومیت‌های کلامی مسکو و همسوشدن ظاهری با حوثی‌ها و در حالی که نمی‌تواند تأثیر زیادی بر ماجرا داشته باشد، کرملین احتمالاً امیدوار است که تنش‌های دریای سرخ پایان یابد.

روسیه سوریه

فراتر از تهران و روابطش با مسکو، روسیه در روابط خود با اسرائیل یک تعادل دشواری را حفظ کرده است. با وجود تمام انتقادات مسکو از تل‌آویو، همچنان امیدوار بوده از فروپاشی روابط با این رژیم جلوگیری کند.

ساموئل رامانی گفت: «تخریب شدید روابط روسیه و اسرائیل به مسائل کمک نمی‌کند. اسرائیل از تعامل روسیه با حماس و استقبال از چهره‌های کلیدی رهبری آن در مسکو خشمگین شده است».

رامانی افزود که مسکو یک بازیگر حاشیه‌ای در منطقه به حساب آمده و «نمی‌تواند نفوذ دیپلماتیک ملموسی اعمال کند یا در آنچه که لفظی حامی آن بوده، یعنی حل‌و‌فصل جنگ غزه که منجر به تشکیل کشور فلسطین می‌شود، کمکی کند».

احتمالاً مسکو امیدوار بوده که تنش‌های منطقه‌ای توجه، کمک و تسلیحات آمریکایی را به خاورمیانه و دور از اوکراین هدایت کند. اما در حالی که ایالات متحده توانسته دارایی‌های نظامی گسترده خود را بین جبهه‌های مختلف، از جمله تایوان، تقسیم کند، روسیه بخش زیادی از سرمایه نظامی و سیاسی خود را در اوکراین صرف کرده که باعث محدودیت تواناییش برای تأثیرگذاری بر تحولات در خاورمیانه شده است.

در حال حاضر، روسیه بر تقویت موقعیت خود تا حد امکان تمرکز خواهد کرد و احتمالاً به دنبال تقویت دفاع ایران در صورت درگیری با اسرائیل خواهد بود. با وجود محدودیت‌های فیزیکی برای اعمال نفوذ در میان تنش‌های در حال گسترش خاورمیانه، تلاش‌های مسکو همچنان بر تقویت قدرت نرم خود در منطقه و فراتر از آن است.